مصرى‌ها برنامه‌اى براى تحقق روياى ايرانى‌ها ندارند

۲۰ دی ۱۳۸۹ | ۱۶:۰۱ کد : ۹۸۷۴ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
شايد طرف ايرانى بر لزوم عادى‌سازى روابط با قاهره تاکيد ...
مصرى‌ها برنامه‌اى براى تحقق روياى ايرانى‌ها ندارند

ديپلماسى ايرانى: روابط ايران و مصر از سال 1980 تقريبا مقارن با پيروزى انقلاب اسلامى تيره شد و تا به حال نيز حسنه نشده است. در دوران رياست جمهورى على‌ اکبر هاشمى رفسنجانى به خصوص در ماه‌هاى آخر رياست جمهورى او تحرکات تازه‌اى براى عادى‌سازى روابط صورت گرفت ولى اين تحريکات هيچ گاه به نتيجه نرسيد.

در زمان رياست جمهورى سيد محمد خاتمى نيز تلاش‌هاى براى بهبودى روابط انجام شد، حتى خاتمى خود شخصا به مصر سفر کرد و با حسنى مبارک، رئيس جمهورى اين کشور ديدار کرد ولى طرف مصرى آن چنان لجاجت به خرج داد که نه پاسخى به سفر رئيس جمهورى ايران داد و نه گامى براى بهبودى روابط برداشت.

دفتر حافظ منافع مصر در تهران همچنان دفتر حافظ منافع باقى ماند و لحن دو طرف هم در موقعيت‌هاى مختلف نسبت به هم تنها حدت و قلت ‌يافت. شايد طرف ايرانى بر لزوم عادى‌سازى روابط تاکيد مى‌کرد ولى طرف مصرى به هيچ وجه روى خوش براى از سرگيرى روابط با تهران از خود نشان نمى‌داد. يک بار نام گذارى خيابان خالد اسلامبولى را بهانه مى‌کرد و مى‌گفت، تا زمانى که نام اين خيابان تغيير نکرده و عکس خالد اسلامبولى از خيابانى در تهران پاک نشده، رابطه‌اى با تهران برقرار نخواهد شد و بار ديگر ايران را متهم به حمايت از جريان‌هاى اسلامى مصرى مى‌کرد. يک بار بهانه مى‌آورد که فلان کارگردان ايرانى فيلمى عليه انور سادات ساخته و ما هم مقابله به مثل مى کنيم و بار ديگر مى‌گفت ايران به دنبال صدور انقلاب و ترويج تشيع است و ما نمى‌توانيم با آن رابطه داشته باشيم.

پس از آغاز دوره رياست جمهورى محمود احمدى‌نژاد، تلاش‌هاى تازه‌اى براى از سرگيرى روابط ايران و مصر آغاز شد. در سال 86، حداد عادل، رئيس مجلس وقت ايران سفرى را به قاهره انجام داد تا فضا را براى عادى‌سازى روابط مهيا کند. البته سفر او نتيجه‌اى در بر نداشت و او رسما به خبرنگاران گفت که قرار نيست روابط ايران و مصر ظرف چند روز عادى شود.

پس از آن رئيس جمهورى ايران خود دست به کار شد. احمدى نژاد در يکى از کنفرانس‌هاى خبرى‌اش گفت، اگر طرف مصرى از من دعوت کند، همين فردا به قاهره مى‌روم. اما نه حسنى مبارک، رئيس جمهورى مصر از رئيس جمهورى ايران براى سفر به قاهره دعوت کرد و نه رئيس جمهورى ايران راهى مصر شد. اگر چه مقامات ايرانى از انجام سفر به مصر دريغ نکردند و همچنان به تلاش‌هايشان به حسنه کردن روابط ايران و مصر ادامه دادند. على لاريجانى، رئيس مجلس ايران دو بار به مصر سفر کرد و منوچهر متکى و ديگر مقامات ايرانى از جمله آقاى احمد جنتى نيز سفرهايى به مصر انجام دادند. در مقايسه با سفر مقامات ايرانى به قاهره، مقامات مصرى بسيار کمتر به ايران سفر کردند.

با وجود تمام اين احوال مقامات مصرى کمتر تمايل به برقرارى روابط با ايران از خود نشان داده‌اند. جدى‌ترين سفر مقام ايرانى به مصر را حميد بقايى در کسوت رئيس سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى انجام داد. بقايى در ماه مهر امسال سفر پنج‌ روزه‌اى را به قاهره انجام داد که طى آن اعلام شد، از اين به بعد هفته‌اى 28 پرواز ميان ايران و مصر صورت خواهد گرفت. به رغم گذشت نزديک به چهار ماه از اين خبر نه خبرى از پرواز هواپيماهاى ايرانى يا مصرى به شهرهاى دو کشور شنيده شده و نه تبليغى در روزنامه‌ها براى انجام تورهاى گردشگرى به مصر ديده شده است. البته براى پرسشى که بسيارى مطرح مى‌کنند نيز پاسخى يافت نشده، وقتى براى اتباع دو طرف ويزاى مسافرتى صادر نمى‌شود چرا که اصولا سفارت‌خانه‌اى در پايتخت‌هاى يکديگر ندارند، چگونه قرار است پروازهاى مرتب هفتگى برقرار شود؟

حقيقت اين است که بيش از آنکه طرف مصرى تمايل به برقرارى رابطه با ايران داشته باشد، اين تهران است که تمايل شديدى به ايجاد رابطه با قاهره دارد. شايد ايران گمان مى‌کند به دليل ضعيف شدن دستگاه ديپلماسى قاهره به دليل وجود مشکلات داخلى در مصر از يک سو و وجود رقابت با عربستان در منطقه و اتحاديه عرب از سوى ديگر، مى‌تواند به برقرارى رابطه با مصر اميدوار باشد و بدين ترتيب موازنه‌اى را به نفع خود در منطقه رقم بزند.

مسئله اين است که طرف ايرانى شايد اين گونه فکر کند ولى طرف مصرى به هيچ وجه چنين معادله‌اى را نمى‌بيند. هر وقت قاهره کمى به ايران روى خوش نشان داده، با ترش‌رويى امريکا و اسرائيل مواجه شده است. تا آنجا که امريکا تهديد به قطع کمک‌هاى مالى به مصر کرده است.

در اين ميان دلايل بسيار ديگرى نيز وجود دارد که ثابت مى‌کند مصر به دنبال برقرارى رابطه برابر با ايران نيست. يک دليل اين است که مصر همواره ايران را متهم کرده که از جريان‌هاى اسلام‌گراى مصرى حمايت مى‌کند. در حالى که تا کنون يک برگه ارائه نداده که ادعايش را ثابت کند. سال‌هاست که شيعيان مصرى صرفا به دليل شيعه بودن و به همين دليل متهم شدن به رابطه با ايران، مورد اذيت و آزار قرار گرفته‌اند و به بدترين شکل ممکن سرکوب شده‌اند. يا اخوان المسلمين که هر دفعه به اتهام همکارى با ايران مورد شديدترين آزارهاى دولت مصر قرار گرفته‌اند. قاهره حتى مدعى شده است که ايران شمارى از مخالفان اسلام‌گراى مصرى را در خاک خود پناه داده است. هنگامى که به نوشته روزنامه عراقى الزمان، طرف ايرانى به اطلاع طرف مصرى رساند که حاضر است در قبال تحويل افراد مورد ادعاى مصر روابطش را با قاهره حسنه کند، طرف مصرى هيچ واکنشى از خود نشان نداد.

دليل ديگر به حادثه‌اى باز مى‌گردد که در اواخر 2009 به وقوع پيوست. سازمان امنيت مصر بيش از 30 نفر را به اتهام همکارى با حزب الله لبنان و تلاش براى نفوذ در اسرائيل از خاک مصر بازداشت و بى‌درنگ آنها را متهم به همکارى با ايران کرد. در حالى که هيچ برگه‌اى که اين ادعا را ثابت کند در اختيار نداشت.

پس از آن وزارت امور خارجه مصر چندين بار تاکيد کرد که ايران نبايد در امور داخلى کشورهاى عربى از جمله لبنان و عراق و فلسطين دخالت کند. اينکه روابط ايران و مصر چرا بايد در چارچوب روابط ايران با عراق، فلسطين و لبنان تعريف شود، چيزى است که بايد مقامات مصرى به آن پاسخ دهند.

اخيرا هم دولت مصر رسما در جريان بحران‌هاى لبنان بر سر دادگاه ترور رفيق حريرى در مقابل حزب الله و در کنار امريکا و اسرائيل ايستاده و رسما گفته است که از انجام هر تلاشى که به اعلام راى نهايى دادگاه منجر شود، کوتاهى نخواهد کرد.

تمام اين موارد ثابت مى‌کند که دولت مصر تمايلى به برقرارى رابطه با ايران ندارد. ايرانى‌ها هم هر چه تلاش کنند، دولت مصر از موضع خود کوتاه نمى‌آيد. ظاهرا در دستگاه ديپلماسى مصر، حفظ روابط با ايران تنها تا اين اندازه تعريف شده است نه بيشتر. شايد بر تعداد دفترهاى حافظ منافع مصر در تهران افزوده شود ولى قرار نيست فعلا اين دفاتر تا حد سفارت ارتقا يابند.

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :