مالکى: خودمان خواستيم رابطهمان با ايران نزديک باشد
ديپلماسى ايرانى: نورى مالکى نخستوزير عراق در آستانه تشکيل دولت جديدش با روزنامه وال استريت ژورنال مصاحبه مفصلى انجام داده که در زير مىخوانيد:
چگونه جريان صدرى (جريان سياسى ضد امريکايى به رهبرى مقتدى صدر) قرار است يکى از متحدان دولت باشد در حالى که صداهاى مختلفى از اين جريان شنيده مىشود که پيامهاى متفاوتى دارد؟
صدرىها به صورت رضايتبخشى به سمتى مىروند که يکى از بخشهاى مهم دولت باشند با وجود اين که سابقه نظامىگرى و خشونت داشتند از آن صرف نظر کرديم و به آنها خوشآمد گفتيم.
برادران ما از آن طرف در فهرست العراقيه (جريان اياد علاوى) بخش ديگرى از جريان هستند. افراد بسيارى هستند که فعاليتهاى بسيارى عليه ما داشتند. اما آنها هم به ما پيوستند و جزئى از دولت شدند. نتايج آن را در آينده در بهبود فضاى امنيتى و استقرار عراق خواهيم داد.
ممکن است تصويرى از ساعتهاى نهايى شکلگيرى کابينه قبل از آن که اسامى وزرا را به پارلمان معرفى کنيد ترسيم کنيد؟
آنها مىخواستند همه چيز را به چهار روز آخر يعنى از 20 تا 24 نوامبر يعنى روزهاى پايانى مهلت نخستوزير براى تشکيل کابينه بکشانند. اما من رد کردم چرا که همه چيز به تصميم پارلمان بستگى دارد و پارلمان هم نمىتواند عجولانه تصميمى بگيرد، وقتى که مهلت قانونى تمام شود و دولت تشکيل نشده باشد دوباره بحران تازهاى را آغاز مىکرديم که نهايتى براى آن قابل تصور نبود.
چه کسانى تلاش داشتند شما را معطل نگه دارند؟
من نمىخواهم از کسى نامى بياورم اما وقتى کار برادرانه و جدى پيش نرود ممکن بود در نهايت مجددا به بحران مىرسيديم حتى ممکن بود مشکلات بينالمللى پيش بيايد. من انعطافپذيرى خود را با معرفى وزرا ابراز داشتم و براى برخى وزارتخانههاى مهم نيز سرپرست گذاشتم. تا به حال اسامى بسيارى به دست من رسيده و فشار هم مىآوردند که آنها را بپذيريم ولى من رد مىکنم، آنها فکر مىکنند که مثل برق بايد وزير تعيين شود. اول از همه مىخواستم يک وزير زن معرفى کنم ولى متاسفانه هيچ کدام از جريانها نامزد زنى به من معرفى نکرد. ثانيا من کسى را مىخواهم که از لحاظ کيفيت بتوانم به قابليتهايش اعتقاد داشته باشم، من زمانى زيادى ندارم و بسيار تحت فشار هستم.
آيا هنوز تصميم گرفتهايد که چه کسى قرار است تصدى وزارت وزارت دفاع و کشور را بر عهده داشته باشد؟
من تصميمهايى گرفتهام اما نمىتوانم هنوز با قاطعيت بگويم که آن فرد قابليت مقابله با بحرانها را دارد يا خير. کسانى که براى اين دو پست انتخاب مىشوند بايد مستقل باشند، سابقه نظامىگرى نداشته باشند و به هيچ کدام از شبه نظاميان و گروههاى شبه نظامى وابسته يا ارتباطى نداشته باشند.
آيا قرار است براى شوراى سياستهاى عالى استراتژيک که اياد علاوى رياست آن را بر عهده خواهد داشت، اختيارات ويژهاى تعريف شود؟
هر چه براى اين شورا چه از لحاظ کار و چه از لحاظ تئورى توافق شود همان اجرا خواهد شد، قرار است اين شورا اختياراتى در بخشهاى امنيتى، سياسى و اقتصادى داشته باشد ولى همه چيز بستگى به توافق ميان احزاب دارد. البته هنوز اين شورا نياز به مذاکرات و بحثهاى بسيارى دارد چرا که بخشهايى از آن مربوط به مسائل قضايى است و برخى ديگر نيز به وزرا و رئيسجمهور باز مىگردد آنها جزء اين شورا هستند و بايد بر سر برخى مسائل توافق آنها نيز حاصل شود. ولى راه و روش کلى آن بدين ترتيب است که بر سر هر چيزى بايد توافق 80 درصدى حاصل شود تا آن لايحه جنبه قانونى به خود بگيرد.
برخى مىگويند که اين شورا وظيف نظارت بر نخستوزير را بر عهده خواهد داشت؟
چنين ديدگاهى وجود ندارد، چرا که وظيفه نظارت بر نخستوزير بر عهده پارلمان است و اين غيرممکن است که وظيفه نظارت را دو ارگان بر عهده داشته باشند. ثانيا، اين مىتواند معناى دولت دوم را بدهد. همه کشورهاى دنيا فقط با يک دولت اداره مىشوند اما همان طور که گفتم اين شورا فقط براى اتخاذ تصميمهاى کلان سياسى فعاليت خواهد کرد.
آيا قرار است واقعا نيروهاى امريکايى بر سر موعد مقرر در سال 2011 عراق را ترک کنند؟
من گمان نمىکنم که بنا باشد آنها پس از سال 2011 در عراق باقى بمانند. دولت جديد و نيروهاى امنيتى مىتوانند به تنهايى امنيت کشور را تامين کنند و با هر گونه تهديدى که امنيت، استقلال و تماميت ارضى عراق را به مخاطره بيندازد، به مقابله برخيزند. مطمئنا امريکايىها تا آخرين سرباز خود را از عراق خارج خواهند کرد. از روز نخستى که بحران امنيتى در عراق آغاز شد من پيشبينى کردم که خيلى زود بساط ناامنى از کشور جمع شود. از روز نخست ما همه تلاش خود را به کار گرفتيم تا مسئله امنيتى کشور حل شود. من به نيروهاى امنيتى گفتم شما فقط بر روى اتفاقات امنيتى تمرکز کنيد و سياست را به سياستمداران بسپاريد.
آيا ممکن است شما روزى احساس کنيد به نيروهاى امريکايى نياز داريد؟
خير، چنين نيازى براى ما پيش نخواهد آمد چرا که با کشورهاى همسايهمان مشکلى نداريم. نه کسى بر ما تاثير مىگذارد و نه هيچ کدام از کشورهاى همسايه ما را تهديد به اشغال کرده است از اين رو نيازى هم به نيروهاى امريکايى نخواهيم داشت.
برخى مىگويند ايرانىها روابط بسيار عميقى با شما بنا کردهاند، و عدهاى هم مىگويند که ايرانىها شما را بر سر کار آوردهاند.
يعنى عراق قلمرو ايران است؟ ما مذاکرات بسيار مفصلى با خودمان داشتيم و همزمان با ايالات متحده، ايران و ترکيه نيز رايزنىهاى نزديکى انجام مىداديم. اين استراتژى سياسى عراق جديد است. ما نمىخواهيم در امور داخلى کسى دخالت کنيم و نمىخواهيم کسى هم در امور داخلى ما دخالت کند ولى ما مىخواهيم همه مشکلاتمان را حل کنيم. ما مىخواهيم با جامعه جهانى همکارى داشته باشيم و از خلال آن منافع خود را نيز حفظ کنيم. ايران کشور همسايه ماست و ما روابط تنگاتنگ تاريخى طولانىاى با آن داريم. ما با اين کشور در حدود 1300 تا 1400 کيلومتر مرز مشترک داريم. البته مصالح ما ايجاب مىکند که با آنها روابط خوب و باثباتى داشته باشيم. اما اين که آنها براى ما تصميم بگيرند يا اين که عراق جزء قلمرو آنها باشد، اين غير ممکن است و ما هر گونه دخالتى بدين شکل چه از ايران، چه از ترکيه و چه از هر کشور عربى ديگرى باشد، رد مىکنيم.
بسيارى هستند به خصوص در ايالات متحده که مىگويند ايران از گروههاى شبه نظامى حمايت مىکنند و در بسيارى از نقاط عراق نفوذ دارند، مثلا از جنبش حزب الله عراق حمايت مىکنند و غيره. حتى مىگويند ايران در سراسر دولت عراق حضور دارد. حتى در دفتر شما؟
حتى در اين مصاحبه.
اين را مىگويند که بتوانند نفوذ ايران را توصيف کنند.
يکى از مقامات ايرانى قبلا به من گفت که من فکر مىکردم که امريکايىها پشت در دفتر شما ايستاده باشند، ولى وقتى که به اينجا آمدم هيچ امريکايىاى نديدم. من فکر مىکنم عدهاى اغراق مىکنند و با بدبينى به مسائل نگاه مىکنند.
نظر شما :