پایانی برای اولین رییس جمهور روسیه بی قدرت
بوريس يلتسين نخستين رئيسجمهورى فدرال روسيه 23 آوریل در حالى درگذشت که مىتوان وى را در زمره تاثيرگذارترين و البته جنجالىترين چهرههاى تاريخ معاصر جهان به شمار آورد. نقش و عملکرد يلتسين در دوران حضور وى در مسند رياستجمهورى روسيه همواره موضوع مباحثات داغ ميان طرفداران و مخالفان وى بوده است.
تحسينکنندگان يلتسين وى را مدافع دموکراسى قلمداد مىکنند و مخالفانش به توپ بستن پارلمان را نمادى از خودکامگى ذاتى وى برشمرده و او را متهم به خودباختگى در برابر غرب و روانه کردن ارزشهاى روسى به زبالهدان تاريخ متهم مىکنند. يلتسين چنان در اين ابهامات و تناقضات پيچيده شده که شايد هر نوع قضاوت در مورد عملکرد وى، به صورتى مطلقانگارانه، امکانپذير نباشد.
بوريس يلتسين را همگى به عنوان نخستين رئيسجمهور جمهورى فدرال روسيه مىشناسند. روسيه در فاصله سالهاى 1991 تا 1999 حضور بوريس يلتسين در ساختار قدرت خود را تجربه کرد. البته اين دوران نهتنها به عنوان نخستين سالهاى حيات روسيه پس از سقوط اتحاد جماهير شوروى سابق، برگههاى زيادى را در تاريخ روسيه به خود اختصاص داده است که گسترش فساد، سقوط اقتصادى و امواج سهمگين مشکلات سياسى و اجتماعى نيز عرصه را بر روسها و شخص يلتسين تنگ کرده بود.
ژوئن سال 1991 بود که بوريس يلتسين با کولهبارى از انتظارات مردمى بر دوشش پا به عرصه سياسى روسيه گذاشت. دوازدهم ژوئن همان سال يلتسين با اکتساب 57 درصد آرا، عنوان نخستين رئيسجمهور روسيه پس از سقوط اتحاد جماهير شوروى را به خود اختصاص داد. وى محبوبترين رئيسجمهور تاريخ سياسى روسيه تاکنون بود. البته پس از بحران اقتصادى پس از اوايل سال 1992، يلتسين هرگز محبوبيت روزهاى نخست را به دست نياورد. اتخاذ سياستهاى نادرست اقتصادى، استانداردهاى زندگى بسيارى از مردم روسيه را از بين برد و جمعيت کثيرى از روسها را به زير خط فقر رساند. درست برخلاف روزهاى نخست رياستجمهورى، يلتسين دنياى سياست را در حالى ترک کرد که ذرهاى از آن محبوبيت باقى نمانده بود. برخى نظرسنجىها حاکى از محبوبيت 2 درصدى وى در روسيه بود؛ رقمى به معناى 55 درصد سقوط.
به دنبال فروپاشى اتحاد جماهير شوروى در دسامبر 1991، يلتسين با شعار انتخاباتى دگرگونى اقتصادى کار خود را آغاز کرد. وى درمان شوکآورى را براى حل بيمارى اقتصادى کشورش آغاز کرد. وى به راحتى کنترل قيمتها را زير پا گذاشته و مبانى اقتصاد آزاد جهانىسازى را ترويج داد. اين اصلاحات برخلاف انتظار آقاى يلتسين، استانداردهاى زندگى روسها را زير و رو کرد. در اين ميان طبقهاى که به سيستم سوبسيدهاى ارائهشده در اتحاد جماهير شوروى سابق وابسته بودند، روزهاى سختى را در سالهاى نخست تشکيل روسيه تجربه کردند.
اواسط دهه 90 رکود اقتصادى در روسيه حتى از آمريکا نيز پايينتر بود. در همين دهه ميزان توليد ناخالص ملى روسيه 50 درصد کاهش يافت. بخشهاى کثيرى از اقتصاد روسيه براى هميشه نابود شد و همزمان نرخ بيکارى روند صعودى عجيبى را طى کرد. هزاران نفر از مردم روسيه بدين ترتيب قربانى سياستهاى اقتصادى شده و با فقر دست و پنجه نرم کردند.
آگوست 1991 بود که يلتسين توانست همزمان با ارائه چهرهاى دموکرات از خود، از کودتاى کمونيستهاى افراطى نيز جان سالم به در برد. البته اين پيروزى نتوانست محبوبيت گذشته را به وى بازگرداند.
بوريس يلتسين همواره تعريفى استبدادى از رياستجمهورى داشت. در طول هشت سال حضور در کاخ رياستجمهورى، او يا نقش رئيسجمهور و نخستوزير را شخصاً بازى مىکرد و يا افرادى از طبقه فکرى خود را بهعنوان نخستوزير برمىگزيد. پارلمان روسيه واژهاى بىمعنا براى يلتسين بود.
تقابل يلتسين با پارلمان روسيه در اکتبر 1993 به اوج خود رسيد. در اين سال به دنبال بحران بر سر مفاد قانون اساسى يلتسين براى مبارزه با مخالفان خود در پارلمان، دست به اقدام نظامى زد و تانکهاى ارتش را مقابل پارلمان به صف کشيد. چند ماه پس از اين حادثه، يلتسين با تدوين قانون اساسى جديد اختيارات رياستجمهورى را افزايش داد. قانون اساسىاى که در دسامبر به رفراندوم گذاشته و تصويب شد.
پس از بحران مالى روسيه در 1998، يلتسين روزهاى آخر عمر سياسى خود را تجربه مىکرد. تنها چند ساعت از آغاز سال 2000 ميلادى گذشته بود که خبرى عجيب روسيه را تکان داد؛ بوريس يلتسين استعفا داد.يلتسين رياستجمهورى را به دستان ولاديمير پوتين سپرد.
نظر شما :