کاری از دست دولت بر نمیآید، کشور در حال فروپاشی است
دیپلماسی ایرانی: فهمی هویدی، روزنامهنگار مشهور مصری در یادداشتی که برای روزنامه الشروق نوشته از بعدی دیگر به تحولات جاری در مصر نگریسته است. وی انتخابات مصر و تبلیغاتی که در آن میشود را بهانه قرار داده و در یادداشت خود هشدار داده که کشور به سمت فروپاشی متمایل شده است.
او در ابتدای یادداشت خود مینویسد: آیا میدانید «آنومی» چیست؟ این اصطلاحی است که در کتابهای اساتید علم جامعهشناسی بسیار استفاده میشود. این واژه را زمانی به کار میبرند که وقتی در جامعهای کودتا یا تحولی شگرف رخ داده باشد آن جامعه نتواند پس از آن تحول از پس اداره خود و کارهای روزمرهاش بر آید. اصل این واژه یونانی است و به معنای بیقانونی است. این واژه را امیل دورکهایم، جامعه شناس و فیلسوف مشهور بریتانیایی بسیار به کار میبرد. وی در تفسیر این عبارت میگوید، جامعهای که پس از کودتا یا تحولی عظیم به جای پیشرفت پسرفت داشته باشد، مصداق آنومی است. به تبع دورکهایم اکنون جامعهشناسان نیز از این واژه بسیار استفاده میکنند و آن را برای جامعهای به کار میبرند که نتواند از پس بحرانهایش بر آید.
وی درباره این که چرا از این واژه در یادداشتش استفاده کرده مینویسد: به دو دلیل این واژه ذهن مرا مشغول کرده است. اولی دلیل شخصی دارد که به تقاضایی باز میگردد که یکی از موسسات بینالمللی از من خواست تا درباره جوامع عربی تحقیقی انجام دهم. هنگامی که در حال بررسی جوامع عربی بودم متوجه شدم جامعهشناسان بدون استثنا بر این اعتقادند که مصر از بحرانی رنج میبرد که پایگاه آن اجتماعی است. به اعتقاد آنها مصر فعلی نمونهای از «آنومی» است چرا که در سایه تحولات لحظه به لحظهاش از درون در حال فروپاشی است و یک پسرفت شدیدی را تجربه میکند به گونهای که مدیریت سلبی دولتمردان تبدیل به خورهای در جامعه شده که در حال نابودی کالبد جامعه مصر است.
دلیل دیگر به فضای انتخاباتی حاکم بر کشور باز میگردد. برخی از تبلیغات نامزدها و احزاب انتخاباتی بیش از اندازه مبالغهآمیز است. آنها برای این که خود را موجه جلوه دهند دست به دامن اعداد و ارقام سراسر کذبی شدهاند که تلاش دارد با پوشاندن لباس کذب بر اندام واقعیت، چیز دیگری از جامعه را به نمایش بگذارد.
شکی نیست که طی سه دهه گذشته کشور شاهد پیشرفتهایی بوده است ولی پرسشی که وجود دارد این است که از این پیشرفتها چه کسی استفاده برده است؟ این دستاوردها چه انعکاسی بر زندگی شهروند عادی داشته است؟ این دستاوردها چه کسی را قیم جامعه کرده است؟
هویدی سپس مینویسد: در 18 اوت 2009 مقالهای با عنوان «محاکمهای که لاجرم متوجه قیمین مصری خواهد شد» نوشتم که در حقیقت بررسی تحلیلی جامعه مصر در نیم قرن گذشته بود. این مقاله توسط مرکز مطالعات آیندهشناسی شورای نخستوزیری مصر منتشر شد. من در این مقاله جامعه مصر را از انقلاب جولای 1952 تا اواخر دهه نود مورد بررسی و واکاوی قرار دادم. نتایجی که از این تحقیق به دست آوردم به این شرح است:
- جامعه دیگر تلاشی برای انجام عمل خیر و محبتآمیز نمیکند. به گونهای که انجام چنین کاری در جامعه بسیار به ندرت اتفاق میافتد و فقط جنبه یک تعریف ذاتی فلسفی برای اجتماع دارد.
- جامعه اعتماد خود را کاملا از دست داده و به هیچ وجه احساس امنیت نمیکند. در زمان جمال عبدالناصر جامعه مصر به یک اطمینان بسیار قوی رسیده بود و به شخص عبدالناصر و دولت او اعتماد کامل داشت و برای او هر کار میکرد. اما از زمان عبدالناصر کاهش اعتماد عمومی آغاز شد و فعالیتهای جریانهای مختلف سیاسی ضد حکومت نیز آغاز شد. وضعیتی که تا دهه هشتاد و نود و تا همین الان نیز ادامه دارد.
- ارزش عدالت از بین رفته است. وقتی که عدالت بیارزش میشود مسئولیتپذیری نیز از جامعه رخت بر میبندد و همان اتفاقی میافتد که اکنون سالهاست بر سر انتخابات مصر رخ داده است. تمامی انتخابات مصر تا کنون در تقلب کامل برگزار شده و ظاهرا قرار است باز هم تکرار شود. عدالت اقتصادی نیز با رشوه و فساد مالی از بین رفته است. عدالت اجتماعی هم به سبب صعود نفاق و رسیدن منافقین به مناصب بالای حکومتی کاملا رخت بر بسته و جامعه به بیعدالتی همه جانبهای گرفتار شده است.
- اجتماع دیگر الگویی ندارد. مردم دیگر هیچ چیز را الگوی خود نمیدانند به خصوص این که میبینند تمامی کسانی که به عنوان الگوی خود برگزیده بودند با رسیدن به مناصب حکومتی همگی به فساد و رشوهخواری افتادهاند.
- ارزش علم از بین رفته و جای آن چربزبانی و لفاظی با ارزش شده است. وقتی که علم در جامعه جایگاه نداشته باشد، ارزش کار نیز از بین میرود.
- بحرانهای خانوادگی سراسر جامعه را تنیده است. به گونهای که همگان نسبت به فروپاشی نهاد خانواده دائما هشدار میدهند.
- وفاداری به میهن روز به روز ارزش خود را از دست میدهد به گونهای که اکنون شهروند مصری همانند جزیرهای دور افتاده شده و میهن تنهایی غریبی را تجربه میکند. نتیجه آن شده است که مشارکت عمومی وجود ندارد چرا که شهروند مصری احساس میکند که حکومت از او حمایت نمیکند و همراه او نیست.
هویدی در آخر مینویسد: آنومی یعنی همینی که اکنون در جامعه مصر با این مصادیق جریان دارد. یعنی همان چیزی که کشور را به سمت فروپاشی و کاهش ارزش اجتماعی سوق داده و مسیر آن به سمتی پیش میرود که ممکن است اوضاع عمومی جامعه از هم بپاشد. مطالعاتی که مرکز مطالعات آیندهشناسی شورای نخستوزیری مصر انجام داده نشان میدهد که آینده مصر تا سال 2030 به اندازهای تاریک است که نتایج این مطالعات به یک منشور سریای تبدیل شده که تلاش میشود به آن توجه نشود. با این حال وزرا از آینده کشور به شدت نگرانند و چه بخواهند چه نخواهند نمیتوانند نتایج این تحقیق را جدی نگیرند. حتی اگر مجبور شوند راه فراموشی را در برابر این تحقیق اتخاذ کنند.
نظر شما :