هنوز به بلوغ سياسى نرسيديد آقايان
ديپلماسى ايرانى: از دهه شصت تا ابتداى سالهاى 2001، اصلىترين مناقشه در خاورميانه، مشاجره ميان فلسطين و اسرائيل بود. تا ابتداى دهه نود اما جنگ سرد ميان اتحاد جماهير شوروى سابق و ايالات متحده هم تا اندازهاى بر معادلات منطقهاى سايه انداخته بود. در يک دهه گذشته اما مرکز ثقل اين مشاجرههاى بين المللى تا اندازهاى تغيير کرده و ايران و اعراب هم به نوعى بر پويايى اين بحث افزودهاند. اعراب و ايرانى که به نوعى به جبهه مقاومت در برابر غرب و ايالات متحده روى آوردهاند. مناقشه صلح خاورميانه و مقاومت ايران در اين سالها به نوعى با هم گره خوردهاند و به نظر مىرسد که مسير براى غرب جهت نيل به راهکارى مستقيم در اين پرونده اندکى ناهموار شده است. نه مناقشه صلح را بدون ايران مىتوان پيش برد و نه پرونده هستهاى ايران را بدون مناقشه صلح.
مناقشه صلح خاورميانه که تا چند دهه پيش بحثى مستقل از ديگر بحثهاى حاشيهاى منطقهاى بود، اکنون تبديل به بحثى فراگير شده است که از بسيارى حوادث ديگر هم تاثيرپذير است. در اين مبحث، تنها مساله اين حقيقت نيست که ايران تبديل به قدرتى پويا شده است که با دوستى با دمشق و حزبالله لبنان معادلات منطقهاى را تغيير مىدهد. مساله روحيه برابر خواهى و مقاومتى است که ايران بر اساس استانداردهاى بين المللى به دنبال آن است و همين امر تبديل به فاکتورى جديد در منطقه شده است. مقامهاى آمريکايى به ذات اين مساله و ريشه گرفتن آن در منطقه آگاهى دارند و در حال تلاش براى ريشه يابى اين مساله هستند. دلايل بسيارى براى اين امر وجود دارد که يکى از آنها تنش تاريخى در روابط دو جانبه است. دليل ديگر هم رابطه سنتى و جانبدارانه واشنگتن با اسرائيل است. کاخ سفيد به هيچ وجه نمىتواند مساله مذهب را از ملى گرايى و روابط بين المللى جدا کند. واشنگتن به هيچ وجه نمىتواند با مسلمانانى که دنبال حقوق برابر هستند کنار بيايد.
تنش در رابطه ميان واشنگتن و تهران همچنان وجود دارد و همچنان هم سير صعودى خود را طى مىکند. اين در حالىست که اين تنش از پيش وجود داشته و همچنان هم ادامه دارد. امريکايىها از تحريم و اعمال فشار لذت مىبرند و مقاومت و دفاع هم ايرانىها را راضى مىکند. اما در اين لجبازىهاى سياسى اندک موفقيتى نهفته نيست. تحليلگران مسائل خاورميانه همواره از خود اين سوال را مىکنند که در اين سه دهه رابطه ميان دو کشور چگونه گذشته است؟ در ساختار داخلى ايالات متحده اکنون کمپينى به راه افتاده است که پيشنهاد مىکند واشنگتن بايد با تهران رابطهاى مسالمت آميز برقرار کند. از يک سال پيش تاکنون مجموعه اى از نخبگان سياسى و کارشناسان مسائل بين المللى کميته تحقيقاتى در خصوص برنامه هستهاى ايران تشکيل دادند؛ کميتهاى که چند روز پيش در متنى با اين عنوان "تعامل، اعمال فشار و تهديد و چالش هستهاى" به بررسى راهکارهاى موجود براى خارج کردن پرونده ايران از بحران پرداخت. اين تيم تصريح کرد که واشنگتن بايد در ديدگاه خود در قبال ايران تجديدنظر کند. به گفته اين تيم تحقيقاتى، واشنگتن بايد از دستاورد تحريمها براى تشويق ايران در راستاى روى آوردن به گفتوگوهاى ديپلماتيک استفاده کند.
واشنگتن در حال حاضر بايد دست از برخورد با ايران با استانداردهاى دوگانه بردارد. به عنوان مثال دستيابى به انرژى هستهاى حق مسلم تهران است و واشنگتن نمىتواند اين حق را از ايرانىها بگيرد. کاخ سفيد تاکنون با توسل به تحريمها دستاوردهايى را از آن خود کرده است و اکنون بايد از اين نتيجه براى تعامل با ايران استفاده کند. تهران بايد به اين يقين برسد که تهديدى عليه اين کشور وجود ندارد که نياز به دستيابى به تسليحات هستهاى را توجيه کند. کاخ سفيد بايد با تهران هم وارد معادلات ديپلماتيک شود و هم همکارىهاى استراتژيک.
توسل به چنين رويکردهايى بىشک عاقلانهتر از هرگونه تصادم و تقابل نظامى با تهران، آن هم پس از دستيابى به تسليحات هستهاى است. در روزهايى که آمريکا و غرب خود را براى پشت ميز نشستن با تهران مهيا مىکنند، اين سوال بيش از هميشه به گوش مىرسد که چگونه بايد با تلفيق عملگرايى با سخنان شعارگونه پرونده هستهاى ايران را در حال معامله قرار داد. اگر در ايران هم ديگران به معامله فکر کنند، شايد بتوان انتظار موفقيتى در اين دور را داشت.
نويسنده: رامى خورى
سردبير ديلى استار
نظر شما :