از نگاه حزب الله تلاش سوريه و عربستان به بنبست رسيده است
ديپلماسى ايرانى: سيد حسن نصر الله دبير کل حزب الله لبنان در اظهارات روز پنج شنبه خود فواد سنيوره، نخستوزير سابق لبنان را متهم کرد که در جريان جنگ 33 روزه به جاى دفاع از کشور با طرف امريکايى و اسرائيلى همکارى مىکرد. در مقابل سعد حريرى، نخستوزير لبنان در مسکو گفت که اجازه نمىدهد با قرار دادن تفنگ بر روى سرش او را به انجام کارى وادار کنند.
گفتارى از محمد ايرانى، سفير سابق ايران در لبنان براى ديپلماسى ايرانى:
در مجموع شرايطى که اکنون بر لبنان حاکم است، شرايط مستقر و شرايط خيلى قابل اعتمادى نيست. يعنى در واقع شکافهاى موجود ميان گروههاى 14 مارس با طرفداران مقاومت بعد از طرح اتهام بعضى از عناصر حزب الله در ترور رفيق حريرى که قرار است از سوى دادگاه اعلام شود، همچنان سايه بىاعتمادى را بين اين گروهها حاکم کرده است. در مجموع آقاى سيد حسن نصرالله در سخنانشان در روز پنج شنبه گذشته تلاش داشت يک فضاى احتمالىاى را پس از اعلام دادگاه مبنى بر اتهام برخى از عناصر حزب الله ترسيم کند. مى توانيم بگوييم شايد اين ناشى از اين باشد که تلاشهاى عربستان سعودى و سوريه و اين که وضعيت پرونده به سمتى سوق داده شود که حداقل نتايج آن تا پايان سال جارى ميلادى اعلام نشود، به نتيجه نرسيده است. در حقيقت او معتقد است که اين تلاشها به بنبست رسيده است.
او تلاش داشت راههاى مختلف را براى مردم و طرفداران حزب الله توضيح دهد و بگويد که اگر احتمالا اين راى صادر شد حزب الله چه برخوردى خواهد کرد. گرچه با قطعيت نمىتوانيم بگوييم که در حقيقت اين روند دادگاه در شرايط فعلى به اين سمت مىرود يا دلايلى وجود دارد که چنين نتيجهاى استنباط شود. ولى او مىخواهد فضاسازى کند که اگر تلاشها به نتيجه نرسيد و اين دادگاه رايش را صادر کرد جامعه لبنان آمادگى داشته باشد. به نظر ايشان با اعلام اين راى فشارها بر سوريه افزايش خواهد يافت چرا که خواهند گفت دادگاه رايى داده است و سوريه بايد حمايتش را از حزب الله کاهش دهد. به نظر سيد حسن نصرالله اين فشارها از زمان ترور رفيق حريرى در سال 2005 تا کنون وجود داشته است.
براى بسيارى اين سئوال مطرح است که اگر قرار باشد بعد از راى دادگاه، طرفهاى بينالمللى به سمت صدور قطعنامهاى عليه مقاومت يا سلاح آن بروند چه اتفاقى خواهد افتاد؟ به نظر نصرالله تا کنون دو بار عليه حزب الله قطعنامه صادر شده و در هر دو بار هم بر خلع سلاح حزب الله تاکيد شده ولى نتيجهاى در بر نداشته است. اگر هم رايى براى خلع سلاح حزب الله صادر شود چه کسى مىخواهد آن را اجرا کند؟ آيا طرفهاى داخلى لبنان اين کار را خواهند کرد يا طرفهاى خارجى؟
به عبارت ديگر در صحبتهايش ايشان دو نکته وجود داشت يکى اين که به فضاى خارج بگويد در پى اعلام راى دادگاه اتفاق خاصى در داخل لبنان رخ نخواهد داد. ديگر اين که طرفهاى داخلى لبنان و جهتهاى بينالمللى را تهديد کرد که اگر بخواهند يک اقدام عملى عليه حزب الله انجام دهند، پيام حزب قاطع خواهد بود.
سوء استفاده عامل خارجى
تحميل يک جنگ داخلى به لبنان حتما يک عقبه بيرونى خواهد داشت. هيچ کدام از احزاب داخلى لبنان چه جريانهاى موافق و چه مخالف هيچ کدام به سمت اين فضا حرکت نمىکنند که بخواهند جنگ داخلى ايجاد کنند. بلکه ممکن است يک سرى ارادههاى سياسى منطقهاى خارج از لبنان وجود داشته باشد که بخواهد وضعيت لبنان را به سمت جنگ داخلى پيش ببرد. منتها شرايط در حال حاضر شرايطى نيست که بخواهد چنين ارادهاى را به لبنانىها تحميل کند.
فارغ از توانايىهاى بسيار بالاى حزب الله چه در تسليحات و چه در نيروى انسانى و تسلطش بر صحنه سياسى و نظامى لبنان شرايط منطقهاى نيز اجازه نمىدهد که چنين اتفاقى بيفتد. مثلا کشورهاى عربى به خصوص سوريه و عربستان سعوى در حال حاضر به شدت در پى استقرار و ثبات در لبنان هستند و اين دو عامل اگر در کنار هم براى آرامسازى فضاى لبنان قرار بگيرند حتى ميزان تاثير آنها بر صحنه بينالمللى و تغيير زمان راى دادگاه نيز فراهم خواهد شد. اين بدان معناست که لبنان بايد به سمت آرامش رود تا به سمت درگيري. منتها آن چيزى که حزب الله مىخواهد اعلام کند در حقيقت مواضع حزب است و اين که تمام راهها را پيشبينى کرده و بگويد بدترين نوع اين است که دادگاه مىخواهد به سمتى پيش برود که بخواهد راى حقيقىاش را تغيير دهد. با اين حال سيد حسن نصرالله تاکيد دارد که فضا به سمت جنگ داخلى حرکت نمىکند. حتى کشورهاى خارج از منطقه نظير فرانسه نيز خواهان جنگ داخلى در لبنان نيستند.
تلاشهاى 14 مارس
طرحى که جريان 14 مارس مىخواهد به جلو ببرد در حقيقت يک خواسته امريکايى – اسرائيلى است. براى اين که حفظ وضعيت موجود يعنى برقرارى ثبات و آرامش در داخل لبنان چندان مورد پسند جريان 14 مارس و طرف خارج از لبنان يعنى اسرائيلىها نيست. اسرائيلىها معتقدند با حفظ وضعيت موجود توان مقاومت افزايش پيدا مىکند و در حقيقت آن نقطه تصميمگيرى براى هر اقدامى در صحنه منطقه را مقاومت در اختيار خواهد داشت تا طرف اسرائيلي. بنابر اين با اين هدف که اگر حزب الله درگير مسائل داخلى چه به لحاظ سياسى و چه نظامى شود قعطا آن انديشههاى مقاومتى حزب الله کاهش پيدا مىکند و بيشتر توجهش به سمت حل معظلات داخلى که گريبانگيرش شده خواهد رفت. از اين رو در حقيقت باد کردن پرونده حريرى بيشتر در جهت مشغول کردن حزب الله به مسائل داخلى لبنان است.
سيد حسن نصرالله حتى اشاره کرد که پيشنهادهاى مشارکت قوى ما در دولت لبنان از طرف نهادهاى بينالمللى و کشورهاى خارج از منطقه در گذشته هم مطرح شده ولى حزب الله به دنبال در دست گرفتن مناصب سياسى يا قدرت در داخل لبنان نيست. اين نشان مىدهد حزب الله از آن هوشيارى لازم برخوردار است که درگير مسائل داخلى نشود.
در مقابل گروه 14 مارس که روز به روز وضعيتش در صحنه سياسى لبنان ضعيفتر مىشود و به نسبت سالهاى طولانى گذشته يعنى قبل از آغاز جنگهاى داخلى در لبنان تا امروز به شدت قدرت سياسىاش کاهش يافته و رونق مسيحيت سياسى خود را در لبنان از دست رفته مىبيند و شاهد است که امروز جهتهاى مختلف در عرصه سياسى لبنان حضور دارند، وضعيت فعلى برايش قابل تحمل نيست. از اين رو تصورشان بر اين است که اگر وضعيت به اين ترتيب به جلو رود جايگاه آنها روز به روز ضعيفتر خواهد شد.
درباره موضع امريکايىها نيز بايد گفت که وقتى حرف از امريکا مىشود بايد پروندههاى ديگر امريکا در منطقه که با آنها درگير است را نيز ديد. يعنى امريکايىها به خاورميانه در قالب يک بسته مىنگرند. يعنى بستهاى که شامل صلح فلسطين و اسرائيل، بحث خروج نيروهايشان از عراق، مشکلاتشان در افغانستان و بحثهاى مربوط به ايران در پرونده هستهاى و غيره در کنار مسائل داخلى لبنان مىشود. قطعا نيروهاى داخلى لبنان و اسرائيلىها به اين مشکلات امريکا توجه نمىکنند. امريکايىها اگر دنبال حل و فصل مناقشات صحنه داخلى خاورميانه باشند براى اين که بتوانند پروژه خودشان را پيگرى کنند قاعدتا نبايد زياد آتش جنگ داخلى لبنان را شعلهور کنند. از اين رو اظهاراتشان نيز بيشتر در راستاى به انفعال کشاندن مواضع حزب الله است.
نظر شما :