مراقب آروزهاى خود براى ايران باشيد آقاى اوباما
ديپلماسى ايرانى: مدت زمان طولانى است که عقلم سليم غرب حکم مىکند که تحريمهاى ايران مىتواند موثر واقع شود. ايالات متحده سلسله فشارهايى را بر ايران وارد کرد:
· قطعنامه 1929 در ژوئن 2010 عليه ايران در شوراى امنيت به تصويب رسيد.
· حق خريد تسليحات از ايران سلب شد.
· محدوديتهاى بسيارى بر سيستم بانکى ايران اعمال شد.
· برخى مقامهاى ايرانى از سفر به اروپا محروم شدند.
· تشديد نظارت بر محمولههاى بارى اعزامى به و ارسالى از ايران.
· شرکتهايى که با ايران وارد معامله شوند جريمه خواهند شد.
· اتحاديه اروپا تحريمهاى يکجانبه را عليه ايران اعمال کرد.
و پس از تمام اين حرکتها بود که غربىها از تاثيرگذارى اين تحريمها بر تهران ابراز تعجب کردند. در ماه اکتبر بود که پيامهاى رسيده از ايران اندک اندک تغيير کرد. به نظر مىرسد که تحريمها بر ايرانيان عادى تاثير گذاشته است. در بيست و هشتمين روز از ماه اکتبر بود که واشنگتن پست تحليلى را منتشر کرده و تاکيد کرد که اتحاديه اروپا محدوديتهاى بسيارى را بر فروش تکنولوژى و تجهيزات در حوزه نفت و گاز بر ايران اعمال کرده است و با اين همه در برخى موارد برخى کمپانىها به دليل ممانعت از اعمال فشار بر مردم عادى در ايران حق فروش سوخت را به تهران خواهند داشت. البته اروپايىها به خوبى مىدانند که اين حرکت آنها را با تحريم و توبيخ از سوى ايالات متحده مواجه خواهد کرد.
اکنون پرسش اينجاست که چرا عقل جمعى بينالمللى به اين نتيجه رسيد که تحريمها مىتواند پاسخى به برنامههاى هستهاى ايران باشد؟ چرا تحريمها تا اين اندازه موفق به نظر مىرسند؟ آيا اروپا با فعاليتهاى اقتصادى خود اندک اندک از ايالات متحده فاصله مىگيرد و با حرکتهاى خود تحريمها را بىتاثير مىکند؟ آيا تحريمها مىتواند سياستهاى رژيم را تغيير دهد؟
بهتر است بىتعارف با حقيقت روبهرو شويم. تا پيش از سال 2008 ميلادى، تحريمها به گونهاى بود که بيشتر مايه خجالت ايالات متحده بود. ايران به راحتى مىتوانست نفت خود را بفروشد و البته هر آنچه را که مىخواهد از کشورهاى ديگر به غير از ايالات متحده خريدارى کند. کالاهاى امريکايى هم با واسطه کشورى ثالت در اختيار ايران قرار مىگرفت. کشور ثالث هم پنج تا ده درصد بر نرخ کالاها مىافزود و بدين ترتيب از اين معامله سود هم مىکرد. در نوامبر 2008 بود که بانکهاى امريکايى از تبادل ارز ايران به دستور دولت محروم شدند. در دسامبر 2009 هم ايالات متحده تاکيد کرد که کمپانىهايى که با ايران وارد معامله شوند، جريمه خواهند شد. اين جريمه يا نقدى خواهد بود و يا کمپانى مذکور از معامله در خاک امريکا محروم خواهد شد. در سال 2010 به عنوان نمونه، بانک ليودز براى معامله با ايران 350 ميليون دلار جريمه شد. اين جريمهها در حقيقت ابزارى براى تاثيرگذارتر کردن تحريمها هستند. بانکهاى ايرانى در حال حاضر از دور مالى بينالمللى محروم شدهاند.
اما جريمهها زمانى تاثيرگذارتر شدند که امارات متحده عربى که سال ها نقش واسطه را ميان ايران و غرب بازى کرده بود، تحت فشار ايالات متحده رابطه مالى خود را با ايران قطع کرد. امارات متحده عربى که وارد بازى شد، اثر تحريمها بر ايران شدت گرفت. بسيارى ادعا مىکنند که ريال در ايران به واسطه تاثيرگذارى تحريمها بود که چند روزى را در اغما گذراند.
هر کمپانى که تحريمهاى ايالات متحده را دور بزند، بىشک با شديدترين تحريمها روبهرو خواهد شد. در چنين شرايطى اين ادعاى اروپايىها که ما به برخى کمپانىها اجازه مىدهيم براى مقابله با تحت فشار قرار گرفتن عامه مردم در ايران، به اين کشور سوخت بفروشند، ژستى بيشتر نيست. هيچ کمپانى اروپايى حاضر نيست به بهاى حمايت از عامه مردم در ايران، با جريمههاى سنگين ايالات متحده روبهرو شود.
اين نشريه در ادامه ادعا مىکند که تنها دليل تحت فشار قرار گرفتن ايرانىها، تحريمها نيست و بىشک اوضاع اقتصادى داخلى ايران هم نابسامان است. اين نشريه براى کمرنگ نشان دادن بىدرايتى غربىها در تشديد تحريمها عليه ايران ادعا مىکند که شکست دولت در مهار بحران اقتصادى در ايران پس از دهه شصت و اتمام جنگ در ايران، به دليل بىبرنامگى اقتصادى دولتها بوده است.
نشنال اينترست در ادامه مى نويسد: در شرايطى که عامه مردم در ايران پشت سر دولت قرار گيرند، تحريمها کارآيى خود را از دست خواهند داد. البته حمايت مردم در شرايطى که حوزه هستهاى را هم شامل شود کار را براى غرب سختتر از پيش خواهد کرد. ايرانىها هشت سال جنگ تحميلى و تحريمها را تجربه کردهاند و اکنون مى توانند با اين دور جديد از تحريمها هم کنار بيايند. غربىها حتى از تسليحات شيميايى عليه ايرانىها استفاده کردند و با اينهمه صداى اعتراض ايران به دولتمردانش بلند نشد.
نشنال اينترست در ادامه ادعا مىکند که ايالات متحده براى تحت فشار قرار دادن ايران تنها يک راه دارد و آن هم متوسل شدن به انتقاد به اوضاع حقوق بشر در ايران و يا نابسامانى اقتصادى در اين کشور است. ايالات متحده هرگونه تغيير در نگاه به پرونده هستهاى ايران را بايد به دقت مورد بررسى قرار دهد. در شرايطى که دولت ايران مورد حمايت اکثريت در اين کشور باشد ايالات متحده هم بايد تعامل با تهران را در راس برنامههاى خود قرار دهد.
واشنگتن براى تحت فشار قرار دادن تهران بايد بانک مرکزى را که تاکنون از گزند تحريمها دور بوده است تحت فشار قرار دهد. بانک مرکزى در حال حاضر جاى خالى واسطههاى مالى غربى را پر کرده است و بهترين راهکار اين است که نام اين بانک هم در زمره تحريم شدگان قرار گيرد. علاوه بر اين واشنگتن مىتواند با يک يا دو بازى اقتصادى به نوعى پول رايج در ايران را با افت شديد همراه کند. افتى که مردم را از گوشه منازل به خيابانها براى اعتراض بکشاند.
نشنال اينترست در پايان ادعا مىکند که دولت در ايران براى پايين نگاه داشتن سطح اعتراضها به گونهاى حداقل استاندارد براى مردم عادى را لحاظ خواهد کرد تا مانع از برانگيختن اعتراضهاى عمومى شود.
نشنال اينترست
نظر شما :