مسيحيان از خاورميانه حذف میشوند
دیپلماسی ایرانی: در مرکز شهر بيروت، مجسمه سنت جورج در حجم و اندازهاى حتى بزرگتر از مسجد محمد امين ساخته شده و خودنمايى مىکند. منارههاى مسجد بر اين مجسمه تسلط دارند و البته طراحان اين مجسمه به نوعى ديگر با افزودن بر جاذبههاى اين مجسمه و تزئين آن جبران کردهاند. با اينهمه هر روز هم مسجد و هم کليسا طرفداران خود را به نماز و عبادت دعوت میکنند. يکى با زنگهاى خود و ديگرى با صداى موذن. هم صداى موذن و هم صداى زنگها مصنوعى و ضبط شده هستند و با اين همه مسئولان هر دو نهاد، صداها را تا بالاترين حد بلند مىکنند. در خاورميانه اوضاع بر همين منوال است. مسيحيان در اقليت هستند. از زمان جنگ نخست خليج فارس قريب به نيمیاز مسيحيان عراقى خانههاى خود را ترک کردهاند. بسيارى هم پس از سال 2004 ميلادى همين رويه را در پيش گرفتند. مسيحيان در حال حاضر سه درصد از جمعيت را در عراق تشکيل میدهند. بيش از نيمی از مسيحيان لبنان هم در خارج از کشور خود زندگى میکنند. اين افليت زمانى اکثريت را در لبنان تشکيل میدادند و 35 درصد جمعيت اين کشور هم در حال حاضر همين مسيحيان هستند. در مصر هم کمتر از ده درصد از جمعيت را مسيحيان تشکيل میدهند. مسيحيان در خاورميانه به نوعى با جمعيت مسلمان به حاشيه رانده شدهاند. دو دستگى هم در اين جمعيت به چشم ديده میشود. در بيت المقدس به تنهايى 13 کليسا متفاوت به چشم میخورد. مسلمانان کليد اين کليساها را در اختيار دارند تا مانع از تنش ميان ارمنىها و ارتدکسها شوند. زمانى که دويست نفر از اعضاى اين کليساها در رم گرد هم آمدند تا در خصوص وضعيت مسيحيت در سرزمينى صحبت کنند که مسيح در آن به دنيا آمد، تمامینشستها با بى توجهى رسانههاى غربى برگزار و به اتمام رسيد. با اين همه سرنوشت مسيحيت در هيچ کجا بهاندازه سرزمينهاى اشغالى تاسفبار و ناراحت کننده نيست. يکى از کشيشهاى اين کليسا در اين خصوص میگويد: اسرائيلىها ما را صد در صد عرب فلسطينى میدانند. با ما همان گونه برخورد میشود که با مسلمانان. در ميان بنيادگراهاى مسلمان هم ما را غربى میدانند و هزينه اين غربى بودن را از ما میگيرند. اسرائيلىها همان گونه که براى مسلمانان خط کشى کردهاند براى مسيحيان هم ديوار کشىهايى داشتهاند.
در اردن اما اوضاع به گونه ديگرى است. خاندان سلطنتى در اردن همواره از جمعيت 350 هزار نفرى مسيحيان در اين کشور حمايت کردهاند. اين جمعيت چيزى حدود 6 درصد جمعيت اردن است. اما اردن تنها يک نمونه اميد بخش در اين منطقه است. انچه کار را براى مسيحيان خاورميانه سخت و غيرممکن میکند شکافى است که در ميان آنها به چشم میخورد. اين شکاف از اختلاف ميان شيعه و سنى هم خطرناکتر است. يک روزنامه نگار مسيحى لبنانى که در نشست هفته گذشته در رم حضور داشت در تحليل علل بروز شکاف ميان مسيحيان مینويسد: بسيارى مهاجرتهاى فيزيکى داشتهاند و بسيارى هم مهاجرتهاى روحي. در غرب هم کم نيستند مسيحيانى که تحت تاثير اموزههاى غربى قرار گرفتهاند و هويت خود را به دست فراموشى سپردهاند. پاپ بنديکت شانزدهم هم که سال گذشته از سرزمين مقدس ديدار کرد و نشست رم ابتکار وى بود در اين خصوص اعتقاد دارد که مسيحيان سرزمينهاى مقدس بايد به خود به عنوان سنگهاى بنيادين اعتقادى در خاورميانه نگاه کنند. وى تاکيد کرد که زندگى با حفظ شان در سرزمين خودى ابتدايى ترين حق هر فرد است: بر همين اساس است که شما بايد از زندگى در صلح و بر پايه عدالت حمايت کنيد.
به نظر میرسد که پاپ در اين سفر به خوبى متوجه شکاف ميان مسيحيان در سرزمينهاى اشغالى شده و همچنين متوجه محدوديتهايى که اين اقليت به عنوان غرب فلسطينى در اسرائيل با آن روبه رو هستند و به همين دليل بسيارى مهاجرت را بر ماندن و تحمل کردن ترجيح میدهند. البته پاپ به روند حذف و يا کمرنگ شدن مسيحيت در خاورميانهاندک توجهى نکرده است. بسيارى کشيشهاى اين منطقه در اموزههاى خود به طرفداران مسيحيت میگويند: بپذيريد که مسيحى هستيد و عرب. به اين هويت افتخار کنيد و ماموريت خود را ميان غرب و شرق به پايان برسانيد.
يکى از کشيشهاى حاضر در رم در انتقاد از برخورد کشورهاى مسلمان با اقليت مسيحى میگويد: نبايد ادعا کنيم که ما با مسلمانان مشکلى نداريم. در تمامیقوانين اساسى کشورهاى خاورميانه ما شهروند درجه دوم هستيم. اين قاعده تنها در لبنان مصداق ندارد. درست است که آزادى مذهب در اين کشورها عيان میشود ما حقيقت اين است که ما شهروند درجه دوم هستيم. در مصر بود که انور سادات خود را رئيسجمهور مسلمان کشورى مسلمان خواند.
در لبنان اما مسيحيان وارد بازى سياست هم شده و سهمیدارند. يک نويسنده مسيحى لبنانى در اين خصوص میگويد: ما آنچنان در بازى سياست وارد شده ايم که بسيارى از کليساها تبديل به مکانى براى نشستهاى سياسى شدهاند. در جريان سغر محمود احمدى نژاد رئيس جمهورى ايران به لبنان بود که 250 سياستمدار مسيحى نامه اى را امضا کردند و به وى هشدار دادند که لبنان را تبديل به خط مقدم مبارزه با لبنان نکند. در عربستان سعوى هم وضع بر همين منوال است. مسيحيت ممنوع است و ساخت مسجد هم همين طور. مسيحيان نمیتوانند شهرهاى مکه و مدينه را زيارت کنند. اين در حالى است که درهاى واتيکان بر مسلمانان باز است. در مصر و عراق هم موارد بروز خشونت ميان مسلمانان و مسيحيان به کرات ديده میشود. در برخى مناطق روستايى در مصر ماموران امنيتى مسئوليت محافظت از کليساها را بر عهده دارند. براى امريکايىها مسيحيت بيش از آنکه مذهبى شرقى باشد غربى است.
اينديپندنت- رابرت فيسک
نظر شما :