خط آهن چين - ايران - ترکيه و تغيير تعريف استراتژيک خاورميانه
دیپلماسی ایرانی: روزنامه الحیات چاپ لندن در شماره روز پنج شنبه 30 سپتامبر خود در یادداشتی به قلم احمد مغربی، روزنامهنگار لبنانی مقیم بیروت، به پروژه جدید راهآهن چین – ایران – ترکیه که در نهایت به راه آهن اروپا وصل میشود، اشاره کرده و نوشته است: این راه آهن بزرگ و گسترده که ایران آن را "تهران – ورامین – پیشوا" نامیده است 4/1 میلیارد چینی، 830 میلیون اروپایی، 2/61 میلیون ترک و 5/66 میلیون ایرانی را به هم مرتبط میکند که به روی هم بالغ بر 80 هزار و نهصد کیلومتر وسعت ریلی آن خواهد بود. دنیای عرب به این خبر چندان توجهی نکرد گویی که خبری که به دو میلیارد نفر انسان کره زمین مربوط میشود به آنها ربطی ندارد. ظاهرا خبری که دو قاره را که بیشترین شمار جمعیت کره زمین را در خود جای داده، به هم وصل میکند جزء استراتژی و سیاستهای مردم عرب نیست. کشورهای عربی در حالی از کنار این خبر به راحتی گذشتهاند که این راه آهن بازگو کننده شکلگیری راه ابریشم جدیدی است که میتواند تعریف تازه در دنیای اقتصاد و تجارت جهانی در کل آسیا و اروپا و تعریف تازه در مفهوم استرتژیک منطقهای ایجاد کند.
وی در ادامه یادآور میشود: تهران زمانی این خبر را اعلام کرد که برای نخستین بار قطاری از فرانسه به روسیه رسید و ایران نیز اعلام کرد به زودی راه آهن خود را به این خط آهن وصل خواهد کرد. این بدان معنا است که خط آهن تهران – ورامین – پیشوا به زودی به خط آهن روسیه با فرانسه نیز متصل خواهد شد. اهمیت این خبر به اندازهای است که هند نیز اعلام کرده است که به هر نحوی تلاش خواهد کرد خود را به این خط راه آهن وصل کند تا به وسیله آن هند نیز جزئی از خط ریلی آسیا به اروپا باشد.
ستوننویس روزنامه الحیات سپس مینویسد: با یک تفکر ساده میبینیم که اعراب از این خط راه آهن استراتژیک کنار کشیدهاند. این موضوع ما را به یاد زمانی میاندازد که نقشه خاورمیانه و حدود و ثغور آن بر اساس توافقنامه سایکس – پیکو کشیده شد و عموما کشورهای عربی جدا شده از امپراتوری عثمانی را شامل میشد. نقشهای که از تضعیف و فروپاشی امپراتوری عثمانی حاصل شد و هدف از آن ایجاد زمینهای برای عدم احیای امپراتوری بزرگ عثمانی بود. بیتوجهی جامعه عربی به تعریف استراتژی و تشکیل همپیمانی میان خود که حتی یک ارتباطی ساده زمینی از دمشق به ریاض به عنوان دو مرکز مهم جهان عرب ندارد و از سوی دیگر اهمیت ندادن اعراب به مفهوم ثقل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقهای این فرصت را به وجود آورده تا دو کشور غیر عرب منطقه یعنی ایران و ترکیه بیش از پیش به هم نزدیک شوند و اکنون معاهدات و توافقات خود را بر اساس راههای استراتژیک و مناسبات خاص خود مطابق با مصالح خود که در بسیاری مواقع هیچ حسابی برای حفظ منافع کشورهای عربی هم ندارد، ترسیم کنند. بارها شده است که رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه در چندین مناسبت گفته است که ترکیه و ایران مهمترین کشورهای استراتژیک منطقه هستند و هیچ نقشی برای کشورهای عربی قائل نشده است.
مغربی سپس مینویسد: هنگامی که راه ابریشم مشهور باستانی جریان داشت آسیا به اروپا وصل میشد و مقدار متنابهی جنس و کالا از این طریق منتقل میشد بدون این که کشورهای عربی نقشی در آن داشته باشند و همین موضوع باعث تقویت جایگاه کشورهای محیط در راه ابریشم شد و تضعیف اعراب را به دنبال داشت. اکنون نیز با احیای جاده ابریشم جدید و عدم دخالت کشورهای عربی در آن مشابه همان اتفاق در جریان است با این تفاوت بزرگ که این بار این ایران و ترکیه هستند که بیش از پیش جایگاهشان در منطقه خاورمیانه و در کنار کشورهای عربی تقویت خواهد شد.
وی یادداشت خود را این گونه به پایان میرساند: در این میان ایران تلاش دارد خط آهن خود را از طریق همدان و کرمانشاه به کربلا در عراق که از بیشترین نفوذ سیاسی و اجتماعی در آن برخوردار است، متصل کند که همین موضوع باعث دور شدن عراق از جامعه عربی و نزدیک شدن آن به ایران و ترکیه خواهد شد و در نهایت بیش از پیش تضعیف جایگاه اعراب و تعریف استراتژیک قدیم خاورمیانه را در بر خواهد داشت. این خط آهن نه تنها باعث افزایش درآمدزایی ایران و عراق به عنوان دو کشور مهم تولید کننده انرژی محیط در این خط راهآهن خواهد شد که عملا تعریف تازهای در انتقال گاز و نفت به آسیا و اروپا ایجاد خواهد کرد و علاوه بر آن باعث نزدیکی کشورهای آن منطقه شده و از سوی دیگر باعث دور شدن مردم این مناطق از فرهنگ عربی و مردم عرب خواهد شد. آیا کشورهای عربی نمیخواهند کاری برای جلوگیری از تضعیف خود بگیرند؟
نظر شما :