خوشبین نباشید، تحریمها تاثیر سیاسی ندارند
دیپلماسی ایرانی: استوارت لوی را همگان با عنوان مشاور مالی بوش میشناسند و البته یکی از نخستین چهرههایی که درخواست تحریمهای فلج کننده ایران را مطرح کرد. تحریمهایی که به قول برخی چهرههای کابینه باراک اوباما بتواند ایران را در کوتاهترین فاصله زمانی ممکن به زانو درآورد. در حالی که بیش از دو ماه از آغاز اینچنین تحریمهایی میگذرد استوارت مجددا لب به سخن گشوده و از تبعات تحریمها سخن میگوید. وی به بررسی تبعات این تحریمها پرداخته و ادعا میکند که سیاست تحریم واشنگتن سرانجام در برابر تهران جواب داده است.
استورات با اشاره به تحریمهایی که از کانال شورای امنیت اعمال شدهاند و همزمانی آنها با تحریمهای یکجانبه کنگره ایالات متحده و اتحادیه اروپا ادعا میکند که تهران در برابر این تحریمها کم آورده است. این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید دارد که حجم تحریمهای همزمان آمریکا و اروپا به اندازهای است که ایرانیها نمیتوانند نه با دلار و نه با یورو به تجارت در سطح بین المللی ادامه دهند. به گفته این مقام ایران در بخش نفت و انرژی هم متحمل شکستهای بسیار جدی شده است. قطع ارتباط شرکتهایی مانند تویوتا با ایران هم سندی شده است در اختیار استوارت تا ادعا کند که تهران در بخش انرژی با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکند.
به نظر میرسد که مجموع حوادثی که در ده روز گذشته در سطح بین المللی رخ داده است هم به نوعی به کمک خوش بینی استوارت آمده است. در بیست و دومین روز از ماه سپتامبر بود که روسیه نیز به جمع تحریم کنندگان تسلیحاتی تهران پیوست. در نهمین روز از ماه ژوئن امریکاییها و اروپاییها تحریمهای جدی را علیه تهران اعمال کردند اما چین و روسیه با همراهی با غرب در تشدید این تحریمها مخالف بودند. در نهایت اما دمیتری مدودف رئیس جمهوری روسیه به کمک باراک اوباما همتای آمریکایی خود آمد و اعلام کرد که مسکو نه تنها موشکهای اس سیصد را به تهران تحویل نخواهد داد بلکه از همین تاریخ هرگونه قرارداد تسلیحاتی با تهران کان لم یکن خواهد بود.
در فاصله روزهای 24 تا 26 سپتامبر هم یک شرکت فولادی المانی اعلام کرد که از این پس با تهران معاملهای نخواهد داشت. استوارت در ادامه سخنان خود ادعا میکند که حتی ترکیه هم که در شورای امنیت رای منفی به تصویب چهارمین قطعنامه علیه تهران داده بود، چراغ سبزهایی برای همراهی با غرب در تحریمها از خود نشان میدهد. در میان کشورهای آسیایی ژاپن وکره جنوبی تاکنون اعلام آمادگی کردهاند و این در حالی است که چین نیز با تماشای رفتار روسیه ظاهرا خود را برای محدود کردن رابطه تجاری با تهران به خصوص در حوزه انرژی مهیا میکند.
اکنون پرسش اساسی این است که آیا این قبیل تحریکات بین المللی بدین معناست که ایران در برابر تحریمها زانو زده است؟ آیا اعمال فشارهای اقتصادی به اندازهای بوده است که منجر به تغییر رفتار ایرانیها شده و مانع از حمله اسرائیل یا ایالات متحده یا هر دو به تهران شود؟ باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده که این گونه فکر میکند. وی بار دیگر برای گفتگوبا ایران بر سر پرونده هستهای این کشور و همکاریهای دوجانبه اعلام آمادگی کرد. البته همزمان این رئیس جمهور دموکرات تاکید دارد که تحریمها نیز باید در کنار پیشنهاد مذاکره وجود داشته باشد. اوباما مانند بسیاری از اعضای کابینهاش اعتقاد دارد که تحریمها باید تا اندازهای تهران را در تنگنا قرار دهد که دولتمردان این کشور نتوانند هزینه دستیابی به تسلیحات هستهای در بعد نظامی و سیاسی و اقتصای را تقبل کنند.
برخی تحلیلگران ادعا میکنند که در شرایط بد اقتصادی و سیاسی کردهای ایران میتوانند در چشم برهم زدنی شورش را از داخل شروع کنند و به راحتی دولت را در تنگنای امنیتی قرار دهند. در این چنین شرایطی به نظر میرسد که تنها راه برای مهار ناآرامیهای داخلی برای ایران، تعامل با غرب باشد.
همزمان با این تحلیلهای خوشبینانه کننده، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران در شورای امنیت ادعای دخالت امریکا و اسرائیل در حادثه یازدهم سپتامبر را مطرح میکند. این قبیل سخنان چندان منعکس کننده ترس دولت ایران از تحریمها و یا تشدید آنها نیست. البته مشکلی که در این میان وجود دارد این است که رئیس جمهوری در ایران مسئول مسائل امنیتی و دیپلماسی نیست. تصمیم گیرنده در خصوص این قبیل مسائل رهبری ایران است.
نشنال اینترست در ادامه مینویسد: در حال حاضر هیچگونه ادلهای وجود ندارد که رهبری ایران تمایلی به گسترش دادن رابطه با غرب داشته باشد. رهبری در حال حاضر تنها مجوز ادامه مذاکرات میان ایران و غرب بر سر پرونده هستهای را صادر میکند.
در این میان هم کم نیستند تحلیلگرانی که پیشنهاد دوجانبه اوباما به ایران را به نوعی ضعف وی تعبیر میکنند. تحریمها شاید بتواند اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار دهد اما بیشک نمیتواند رویه سیاسی این کشور را تغییر دهد. غرب یک بار در مواجهه با رژیم آپارتاید در آفریقا جنوبی به این نتیجه رسید که تحریم شاید نتیجه دهد اما سال ها باید منتظر ماند تا دولتی که مورد تحریم قرار گرفته است نگرش سیاسی خود را تغییر دهد. برنامه هستهای ایران اما برای به نتیجه رسیدن نیازی به چند دهه زمان ندارد. این برنامه تنها در چند سال آینده میتواند سیر صعودی خود را طی کند. دقیقا به همین دلیل است که اسرائیل بر ایران حمله تاکید دارد. اسرائیلیها بر طبل جنگ میکویند و این در حالیست که چه تلآویو موشکهای خود را به سمت تهران پرتاب کند و چه ایالات متحده از مرز هوایی عراق برای حمله به تاسیسات هستهای ایران استفاده کند در هر دو حالت تبعات این جنگ غیرقابل کنترل است.
شاید حق با استوارت باشد اما حقیقت این است که خوشبینی وی چندان جنبه واقعی ندارد. نتایح مد نظر وی به حداقل چندین سال زمان نیاز دارد.
نظر شما :