در موازنه منطقه‌اى براى مهار ايران، اعراب چه کاره‌اند؟

۱۱ مهر ۱۳۸۹ | ۱۶:۱۶ کد : ۸۷۸۹ اخبار اصلی
ایران سقوط عراق را به مثابه فرصتی طلایی برای افزایش توانایی‌ها و ...
در موازنه منطقه‌اى براى مهار ايران، اعراب چه کاره‌اند؟

دیپلماسی ایرانی: روزنامه الحیات در یادداشتی به قلم خالد الدخیل، به واکاوی موقعیت کنونی خاورمیانه پرداخته و وضعیت شیعیان و نقش ایران در توازن‌های منطقه‌ای را مورد بررسی قرار داده است.

در ابتدای این یادداشت که عنوان «..میان طوایف و توازن با ایران» را بر خود دارد، آمده است: اگر خروج عراق از موازنه‌های اقلیمی و منطقه‌ای و سقوط نظام سابق به دست ایالات متحده باعث نفوذ بیش از پیش ایران در منطقه شده است مسئولیت‌ حفظ این توازن مستقیما در وهله نخست بر عهده عربستان سعودی و پس از آن بر عهده دیگر کشورهای حاشیه خلیج ]فارس[ است و این مسئولیتی بس بزرگ و خطیر برای همه طرف‌ها است چرا که بخش مهمی از آن مرتبط به موازنه‌های نظامی است. ایران سقوط عراق را به مثابه فرصتی طلایی برای افزایش توانایی‌ها و نفوذ سیاسی خود در منطقه می‌بیند و برای رسیدن به این هدف حاضر است از همه ابزارهای لازم به نفع خود بهره‌برداری کند. البته ایران حق دارد این گونه فکر کند، اما مسئله این است که بر اساس کدام متد و الگوی سیاسی قصد دارد نفوذ خود را در منطقه و عراق نمایان کند؟ سئوال دیگر این که قرار است کشورهای حاشیه خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی با متد ایرانی چگونه برخورد کند؟ آیا قرار است نقش ایران به گونه‌ای باشد که موازنات عربی منطقه به هم بخورد؟ حقیقت این است که در حال حاضر درگیری‌های سیاسی در منطقه میان دو قدرت منطقه‌ای ایران و عرب در جریان است که در این میان الگوهای سیاسی نقش اساسی ایفا می‌کند.

نویسنده با طرح این پرسش‌ها در صدد پاسخ به آنها بر می‌آید و بر اساس آن چه وقایع موجود و ملموس می‌بیند در ادامه می‌نویسد: ایران را باید از چند لحاظ جدی گرفت. اولا ایران یک الگوی دینی منحصر به فردی برای اداره یک کشور دارد که تاثیر بسیاری بر منطقه گذاشته است. ثانیا، به رغم موازنه‌های نظامی که تاثیر مستقیم دارد، تاثیر عمیق‌تر و موثرتر، مسئله موازنه‌های اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژی است که ایران از هر سه آنها بهره‌مند است و مسئله سوم که شاید از همه آنها مهم‌تر باشد، نفوذ منطقه‌ای و طایفه‌ای ایران است که ما بازتاب آن را اخیرا در رقابت‌های طایفه‌ای در بحرین و کویت شاهدیم.

وی سپس می‌نویسد: اگر این مسئله را جدی نگیریم و ایران را به حال خود رها کنیم، آن گاه باید از آینده خود به عنوان جامه عربی نگران باشیم. چرا که نفوذ ایران آن چنان بالا خواهد رفت که تحولات داخلی ما را زودتر از آن چه تصور کنیم تحت تاثیر قرار خواهد داد. چرا که اگر بنا باشد تفکر طایفه‌ای در کشورهای عموما سنی‌مذهب منطقه نزج و گسترش یابد چون اندیشه طایفه‌ای قائم با ذات است و خود را به حق می‌داند در صدد گسترش و بر هم زدن وضعیت جاری بر می‌آید. آن گاه مفهوم شهروند عوض خواهد شد و جای خود را به مذهب خواهد داد و سپس در صدد تحقق آرمان‌های مذهبی‌اش بر می‌آید و آن گاه اتفاقی خواهد افتاد که برای جوامع عربی سال‌ها است که کابوس به شمار می‌رود.

خالد دخیل سپس می‌نویسد: در چنین حالتی اتفاق دیگری نیز خواهد افتاد. تصور کنید روزی را که یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس الگوی ایرانی را پیش بگیرد و بخواهد همانند ایران سیاست‌ها و راه و روش خود را تعریف کند آن گاه این پرسش به وجود می‌آید که چرا نمونه‌های دیگر در منطقه شکل نگیرند. یعنی نمونه‌های ترکی و حتی اسرائیلی؟ شاید گفته شود ایران از توانایی لازم برای عملی ساختن الگوی در منطقه برخوردار نیست، من می‌گویم چرا نباید داشته باشد در حالی که یکی از باستانی‌‌ترین کشورهای برخوردار از تمدن اسلامی است و در الگوهای سیاسی دنیای اسلام حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد.

دخیل سپس به ضعف بزرگ کشورهای عربی و ایدئولوژی حاکم بر آنها اشاره می‌کند و می‌نویسد: نباید فراموش کرد که ایران به واسطه وجود شیعیان در تمام کشورهای عربی و تمایل شدیدی که در حال حاضر در میان طایفه‌های مختلف دینی برای گرویدن به مذهب شیعه به وجود آمده توانایی نفوذ بیش از پیش در میان کشورهای عربی دارد در حالی که جامعه عربی و ایدئولوژی‌های آن هیچ نفوذی در ایران و جامعه عربی آن ندارند و نمی‌توانند هیچ حرفی برای جامعه ایرانی داشته باشند. علاوه بر آن گرایش عرب‌های ایرانی‌ به چیزی فراتر از ایدئولوژی عربی به اندازه‌ای قوی است که اگر نتوانند به آن برسند ترجیح می‌دهند هویت ایرانی خود را حفظ کنند ولی هیچ گاه به سمت عروبیت و عربی شدن متمایل نشوند. چنین وضعیتی را حتی در مناطق عرب‌نشین ایران نیز شاهدیم، در جاهایی مثل خوزستان و بوشهر که مردم به زبان عربی صحبت می‌کنند یا با زبان عربی آشنا هستند قبل از آن که متمایل به جهان عرب باشند دوست دارند ایرانی باشند و هویت ایرانی خود را حفظ کنند.

خالد الدخیل در نهایت می‌نویسد: تلاش‌های ایران برای افزایش هیمنه و نفوذ خود در منطقه چیزی انکار نشدنی است حتی اگر قاطبه کشورهای عربی بخواهند در برابر آن مقاومت کنند که می‌کنند باز مقاومت آنها باعث نخواهد شد ایران دست از تلاش‌های خود برای رسیدن به این هدف بر دارد. عراق دوران صدام حسین کشور شیعی نبود ولی با این حال تلاش کرد در برابر نفوذ ایران بایستد اگر چه ایران هم در مقابل تلاش می‌کرد به نفوذ خود در عراق همچنان ادامه دهد. اکنون چنین وضعیتی برای کشورهای حاشیه خلیج فارس ایجاد شده با این تفاوت که ما تجربه صدام را دیده‌ایم و نهایت آن را نیز شاهد بودیم و در حال حاضر باید با توجه به آن تجربه به فکر انجام عملی کارسازتر و سازنده‌تر باشیم.     


نظر شما :