قلم خود را به خون ایرانیها آغشته نکنید
دیپلماسی ایرانی: "دیوانه بازیهای محافظه کاران را فراموش کنید، حقیقت این است که ایران هیچگونه تهدیدی نه برای اسرائیل و نه برای ایالات متحده است."
روزنامه کریستین ساینس مانیتور در تازهترین گزارش خود در باب پرونده هستهای ایران تصریح میکند که جهان باید به شلوغ بازیهایش در خصوص این پرونده پایان داده و مینویسد:
قریب به دو دهه است که سیاستمداران، لابیهای صهیونیست و دیگر مقامهای تند غربی با این شعارهای پرطمطراق ما را فریب میدهند که ایران در حال دستیابی به تسلیحات هستهای است و این تجهیزات در حقیقت تهدید کننده امنیت واشنگتن و تلآویو هستند. اکنون بعد از این هیاهو و آماده کردن افکار عمومی، محافظه کاران شعار "ایران را بمباران کنید" سر دادهاند. بحث دستیابی ایران به تسلیحات هستهای و تهدید جهان توسط این کشور دو مقوله کاملا متفاوت از هم هستند.
جنگ رسانهای ایالات متحده
اواسط آگوست بود که روزنامه نیویورک تایمز در مطلبی کاملا بیپایه و اساس اقدام به بزرگنمایی برنامه هستهای ایران کرد. همین مطلب تبدیل به مرجعی برای دیگر رسانهها شد و بازی به آن جا رسید که مطبوعات غربی ادعا کردند که تهران تا دستیابی به تسلیحات هستهای تنها یک سال فاصله دارد.
سیزدهمین روز از ماه آگوست، جان بولتون نماینده سابق ایالات متحده در سازمان ملل در گفتگو با شبکه فاکس نیوز از اسرائیل خواست که تا پیش از به راه افتادن نیروگاه بوشهر به تاسیسات هستهای ایران حمله کند. بولتون ادعا میکرد که نیروگاه بوشهر میتواند تهدیدی جدی برای ایالات متحده و امنیت خاورمیانه باشد. اما حقیقت این است که آقای بولتون ذرهای از حقیقت را بر زبان نراند. نیروگاه بوشهر اندک ارتباطی به تولید پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت بمب ندارد. روسها نیز متعهد شدهاند که تمام سوختهای مورد استفاده شده در این نیروگاه را به روسیه بازگردانند.
ششمین روز از ماه سپتامبر هم که از راه رسید، آژانس بین المللی انرژی هستهای گزارشی را منتشر کرد که بر اساس آن تاکید شده بود که این آژانس از نزدیک تمام تحرکات هستهای ایران در نیروگاه بوشهر را زیر نظر دارد و هرگونه جابهجایی مواد برای مصارف نظامی به دقت مورد بازبینی قرار میگیرد. با وجود گزارشهای آژانس و حقایقی که در سطح بین المللی از برنامه هستهای ایران منتشر میشود، باز هم رسانهها به هیاهوی خود ادامه میدهند. رسانههای آمریکایی و غربی در حقیقت هر روز بیش از دیروز در آتش جنگ میدمند.
واشنگتن پست درست در روزهایی که بحث پرونده هستهای ایران بسیار داغ است، مقالهای نوشته و این تیتر را برای آن انتخاب میکند: "ایران مواد هستهای را ذخیره میکند!" حقیقت این است که اورانیوم مد نظر در این گزارش واشنگتن پست در حقیقت ذخیره اندک اورانیوم ایران است که بیشتر برای مصرف در ایزوتوپهای پزشکی و تولید انرژی از آن استفاده میشود.
ادعاهایی که حساسیتزا هستند
اگر تا هفته گذشته فضای حاکم بر پرونده هستهای ایران آنچنان تیره و تار نبود، سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) با ادعایی جدید باز هم بر بدبینیها به پرونده هستهای ایران افزودد. این گروه که با نئومحافظهکاران امریکایی در ارتباط هستند این روزها درست مانند طرفداران احمد چلبی در روزهای منتهی به حمله ایالات متحده به عراق رفتار میکنند. مجاهدین هفته گذشته ادعا کردند که ایران در حال ساخت نیروگاه هستهای مخفی در نزدیکی قزوین است. باز هم رسانههای غربی این ادعا را بدون هیچگونه تحقیق و تفحص در راس قرار داده و بر مبنای آن به تجزیه و تحلیل مسائل پرداختند. فاکس نیوز به راحتی ادعا کرد که تهران در حال دستیابی به برنامه هستهای مخفی برای خود است. بسیاری حتی پا را از این خبررسانی کذب هم فراتر نهادند و این سوال را مطرح کردند که چه زمان غرب میخواهد جلوی این دشمن امنیت بین المللی را بگیرد؟
با این هیاهو، وزارت امور خارجه ایالات متحده به سخن آمد و تاکید کرد که چند سالی است در خصوص وجود این تونلهای زیرزمینی مورد ادعای مجاهدین اطلاعاتی در اختیار دارد اما هیچگونه برنامه هستهای در این منطقه دیده نشده است. با این وجود فاکس نیوز به این سخنان کوچکترین اشارهای نکرد و همچنان بر ادعای نادرست سازمان مجاهدین خلق تاکید داشت. ناظران آژانس بین المللی انرژی هستهای خود اعتراف میکنند که بر فعالیتهای ایران در نطنز، بوشهر و قم نظارت کامل دارند.
حقایقی که دیده نمیشود
در ششمین روز از ماه سپتامبر گزارشی که توسط بازرسان آژانس منتشر شد برای چندمین بار تاکید کرد که با توجه به آخرین یافتههای آژانس در ایران، این کشور از هیچ کدام از مفاد توافقنامه آژانس در خصوص نظارت بر فعالیتهای هستهای تخطی نکرده است.
اکنون پرسش اینجاست که این همه هیاهو در کجا ریشه دارد؟ در آخرین گزارش آژانس تاکید شده است که ایران با بازرسان آژانس همکاری چندانی ندارد. این عدم همکاری به باور آژانس، برای امریکاییها حکم ازلی را داشته و بر اساس همین جمله بر طبل مخالفت با ایران کوبیدهاند. مهم نیست که هنوز در جهان کشورهایی هستند که حتی اقدام به امضا معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای هم نکردند، اما عدم همکاری ایران با چند بازرس میتواند حتی برای حمله هم توجیه مناسبی باشد.
مطالبات نا به جای غرب
ایالات متحده و سازمان ملل از ایران میخواهند که به پروتکل الحاقی از توافقنامه نظارت بر فعالیتهای هستهای آژانس بین المللی انرژی هستهای بپیوندد که در حقیقت مجوز هرگونه غنی سازی در ایران را لغو میکند و به بازرسان آژانس فرصت میدهد که هر بار و با هر کیفیتی که خواستند از نیروگاههای ایران بازدید کنند. این درخواست در حالی مطرح میشود که الحاق کشورها به این پروتکل اختیاری است و نه اجباری. ایران یک بار در سال 2003 موافقت خود را با پیوستن به الحاقیهای مشابه اعلام کرد اما در نهایت در سال 2006 میلادی و به دنبال شکست در مذاکرات با غرب از آن عقب کشید. ایران در حالی متهم به نقض قوانین بین المللی میشود که هر آنچه که این رژیم انجام میدهد در حقیقت در چهارچوب تعهدات به ان پی تی است.
ایران گناهکار است مگر آنکه خلافش اثبات شود
واشنگتن در حقیقت همان سیاستی را در قبال ایران دنبال میکند که برای عراق. ایران به مذاق امریکاییها خوش نمیآید و به همین دلیل باید اثبات کند که برنامه هستهای یا تسلیحاتی خطرناکی را دنبال نمیکند. تهران یا این مساله را اثبات میکند و یا با حمله نظامی مواجه خواهد شد.
این منطق دقیقا اینگونه است که به یک نفر بگویید: ادعا میکنید که لغتنامه وبستر را نخوانده اید؟ اثبات کنید!
خلاصه کلام این است که ایران هنوز از چهارچوب پیمان منع تکثیر تسلیحات هستهای تخطی نکرده است. با این همه تهران با موجی از تحریمها روبهرو شده است که این کشور را بابت گناه ناکرده تنبیه میکند.
روزنامه نگاران به خود بیایند
کریستین ساینس مانیتور در ادامه مینویسد: زمان آن فرا رسیده است که روزنامه نگاران آمریکایی و غربی در مواجهه با سیاستمداران تندرو از آنها برای هر ادعای منتهی به جنگی دیگر، مدرک بخواهند. بسیاری از این روزنامه نگاران با هیاهویی که بر سر تسلیحات کشتار جمعی در عراق به راه انداختند بستر لازم برای حمله را فراهم کردند و در نتیجه امروز دست و قلم بسیاری از آنها به خون عراقیها آغشته است.
کریستین ساینس مانیتور
نظر شما :