وقتی کسی نمی تواند دستخط اوباما را بخواند
دیپلماسی ایرانی: روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در تازه ترین نوشتار خود در باب پرونده هسته ای ایران می نویسد: هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده اخیرا در سخنانی تاکید کرده بود که جهان امروز به رهبری آمریکا و پیشروی این کشور در بعد بین المللی نیاز وافر دارد.
شنیدن این جملات برای هر آمریکایی لذت بخش است. اما زمانی که نوبت به راهبری جهان می رسد نخستین مبحثی که ذهن همگان را قلقلک می دهد، ایران است و پرونده هسته ای این کشور. پرونده ای که اوباما در خصوص آن به هیچ گونه قطعیتی نرسیده است. پرونده ای که در آن اوباما گرفتار نوعی سردرگمی واضح شده است. ایران در حال حاضر در مسیر تولید اورانیوم غنی سازی شده بیشتر قرار گرفته است. خبرهای رسیده حاکی از آن است که تهران مواد مورد نیاز برای تولید دو بمب هسته ای را در اختیار دارد.
این مواد تا یک سال آینده می توانند در مسیر تولید بمب هسته ای قرار گیرند. در اینچنین شرایطی به سختی می توانیم ادعا کنیم که استراتژی باراک اوباما در قبال ایران قابل خواندن است. مشخص نیست که آقای اوباما قصد دارد سیاست خود در خصوص ایران را تغییر داده و سرسختانه تر برخورد کند و یا بر مدار تکرار استراتژی تعامل با تهران و البته تاکید بر تحریم می چرخد.
مردان و زنانی که یک ماه پیش مهمان باراک اوباما بودند تا با محوریت ایران با رئیس جمهوری ایالات متحده سخن بگویند همگان بعد ترک این جلسه متفق القول تاکید کردند که باراک اوباما در خصوص ایران هیچ گونه سیاست واحدی را دنبال نمی کند. اگر قرار است به قول خانم هیلاری کلینتون ، آمریکا رهبری جهان را در دست داشته باشد، رویکرد دولت اوباما به ایران همان اندازه برای دوستانش مبهم و عجیب است که برای دشمنانش.
در نخستین روزهای ماه آگوست بود که باراک اوباما با خبرنگاران و تحلیل گران مسائل ایران در کاخ سفید قرار گذاشت. در این دیدار رئیس جمهور تاکید کرد که دو دستی پرونده هسته ای ایران را چسبیده است. اوباما در حالی از اصرار قاطع خود برای حل و فصل پرونده هسته ای ایران سخن می گوید که به اعتراف تمام نزدیکانش سردرگمی در تک تک کلمات وی هویدا است. اوباما سرسختانه اصرار دارد که پرونده هسته ای ایران را با توسل به دیپلماسی حل و فصل کند. همزمان چند ماه وقت هدر دادن در این مسیر مخالفان او را جری تر کرده است و همگان تاکید دارند که سیاست تعامل باراک در قبال تهران اندک فایده ای ندارد.
هیچ کس نمی داند که رئیس جمهوری که با شعار توسل به دیپلماسی و دست دوستی دادن به دشمنان قدیمی به میدان امد اکنون به دنبال چه راهکاری در برنامه هسته ای ایران است؟
یک مقام عالی رتبه اتحادیه اروپا به شرط عدم افشای نام خود در گفتگو با نیویورک تایمز می گوید: سیاست ایالات متحده در قبال ایران از عدم شفافیت رنج می برد. هر انچه که ما در این مرحله انجام دهیم اگر از قطعیت کافی برخوردار نباشد نمی تواند ایران را متوجه اصرار ما برای متوقف شدن برنامه هسته ای این کشور کند. ایرانی ها اگر متوجه دودلی در سیاستمداران اروپایی و آمربکایی شوند به راحتی برنامه خود را ادامه داده و به خرید زمان می پردازند.
غربی ها ادعا می کنند که ایالات متحده باید در ماه جولای و همزمان با هشدارها و تهدیدهایی که به ایران می داد دست به حرکتی عملی هم می زد. مدیر آژانس اطلاعات مرکزی در ایالات متحده در این باره می گوید: باید بپذیریم که تحریم ها به تنهایی نمی تواند برنامه هسته ای ایران را متوقف کند.
رئیس سابق سیا هم در تازه ترین گفتگوی خود ادعا می کند که احتمال حمله نظامی به ایران هر روز بیش از دیروز می شود. وی به صراحت اعلام می کند که شاید این گزینه بدترین گزینه ها نباشد و اوباما هم باید به این گزینه فکر کند.
زمانی که از فرمانده ستاد مشترک ارتش ایالات متحده مایک مولن سوال می شود که آیا ایالات متحده گزینه ای برای حمله به ایران در دست دارد؟ او برای نخستین بار سر خود را به نشانه مثبت تکان داده و می گوید: بله.
بروس رایدل از ماموران سابق سیا هم در یادداشتی ادعا می کند که احتمال حمله به ایران هر روز بیش از روز گذشته می شود و واشنگتن باید هرچه سریع تر اسرائیل را به جدید ترین تجهیزات نظامی مجهز کند.
مشکل اینجاست که اوباما در دیدار با تحلیل گران مسائل خاورمیانه نه از تعامل به صراحت سخن گفت و نه از تقابل. جورج پارکوویچ معاون رئیس مرکز مطالعات هسته ای صلح بین المللی در خصوص استراتژی اوباما می گوید: تلاش هایی که تا کنون انجام شده اند هیچ کدام تاثیری بر ایران و پرونده هسته ای این کشور نخواهند گذاشت. به نظر من این تلاش ها بیش از انکه برای ترساندن ایران باشند برای بستن دهان منتقدان اوباما است که روزانه به رادیو گوش می دهند تا از سیاست های محکم رئیس جمهوری خود در برابر ایران مطمئن شوند. شاید بسیاری از امریکایی ها توسل به زور علیه ایران را بهترین گزینه منطقی بدانند اما حقیقت این است که این مورد مطلوب هیچ کدام از ما نیست.
در ماه آگوست بود که اوباما از ایران خواست بر سر میز مذاکره بازگردد. نتیجه این درخواست اما هنوز در دستان آقای اوباما قرار نگرفته است . بسیاری از تحلیل گران اعتقاد دارند که باراک اوباما در حقیقت سلیقه ایران را با فرار و فرود در رفتارهایش محک می زند. اوباما یک بار در هفده ماه گذشته تمام تلاش خود را به کار گرفت تا با قاطعیت با ایرانی ها سخن بگوید: باید همین جا و همین الان به ایرانی ها بفهمانیم که ما چه گزینه هایی را برای رویارویی با این کشور پیش رو داریم.باید بدانند که ما از تمامی ابزارهای لازم برای اینکه آنها بدانند به کدام یک از پیشنهادهای ما باید پاسخ مثبت بدهند استفاده خواهیم کرد.
آیا ایرانی ها این پیام را درک کردند؟ خیر. دیوید ایگناتیوس از تحلیل گران مسائل خاورمیانه اعتقاد دارد که در حقیقت اوباما هر بار گزینه ای را علیه ایران اعمال می کند و به این کشور اجازه می دهد که بازی سود و زیان را با خود مزه مزه کند . البته اوباما هر بار با پاسخ ایران به هر کدام از این گزینه ها بیش از پیش گیج می شود. اگر اوباما دچار سردرگمی شود، این مساله بسیار عادی است. اما چرا باید تهران نیز متوجه این عدم قطعیت ما شود؟
تونی بلر نخست وزیر سابق بریتانیا که همراهی با امریکا در نبرد با عراق را در پرونده سیاسی خود جا داده است بیش از اوباما از خود قاطعیت نشان می دهد و در پاسخ به پرسشی در خصوص دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای می گوید: اگر من در مقام اجرایی بودم ریسک نمی کردم و با توسل به هر راهکاری ایران را متوقف می کردم.
اوباما باید همان کاری را انجام دهد که اسرائیل در این ماه ها رویه خود قرار داده است. چندان صحبت نکند و بیشتر به عمل بپردازد. کاخ سفید باید یک اولتیماتوم ساده صادر کرده و اعلام کند که ایران هسته ای در هر شرایطی غیرقابل پذیرش است. هیلاری کلینتون در شرایطی که مافوقش نتواند حساب خود را با پرونده ایران یکسره کند، باید رویای رهبری آمریکا بر جهان را فراموش کند.
نظر شما :