رژه روز ملی تایوان، اخطاری برای چین

بازسازی نمایش‌های جنگ سرد در تایپه

۲۲ مهر ۱۳۸۶ | ۰۹:۲۷ کد : ۸۶۱ اخبار اصلی
10 اکتبر، روز ملی تایوان، مقامات این جزیره برای اولین بار طی 16 سال گذشته تمامی سلاح‌های خود را برای رژه به خیابان‌های تایپه کشاندن؛ رژه‌ای که بی‌شباهت به نمایش‌های نظامی و تسلیحاتی دوران جنگ سرد نبود.
بازسازی نمایش‌های جنگ سرد در تایپه

چهارشنبه 10 اکتبر، با فرا رسیدن روز ملی تایوان مقامات این جزیره برای اولین بار طی 16 سال گذشته تمامی سلاح‌های خود و شمار زیادی از نیروهای نظامی را برای برگزاری رژه به خیابان‌های تایپه کشاندن؛ رژه‌ای که بی‌شباهت به نمایش‌های نظامی و تسلیحاتی دوران جنگ سرد نبود و هدف از آن به وضوح نمایش توان نظامی تایوان به چین و تقویت احساسات ناسیونالیستی در بین مردم تایوان بود.

 

در این مراسم صفوف طولانی سربازان تایوانی از برابر جایگاهی که مملو از مقامات بلند پایه سیاسی و نظامی تایوان بود، قدم‌رو حرکت می کردند. چن شویی بیان، رئیس جمهور تایوان، که از جمله مقامات حاضر در این جایگاه بود، از این فرصت استفاده کرد تا بار دیگر طی یک سخنرانی نارضایتی و انتقاد خود را نسبت به میزبانی چین در بازی‌های المپیک 2008 نشان دهد.

 

رئیس جمهور تایوان همچنین طی مراسم رژه از سکوهای متحرک پرتاب موشک‌های ضد موشک «پاتریوت» ساخت آمریکا و چند موشک که تایوان مدعی است با تکنولوژی بومی ساخته شده است، سان دید. هواپیماهای اف 16 ساخت آمریکا نیز که دولت تایوان از این کشور خریداری کرده طی این مراسم فضای آسمان پایتخت را از غرش موتورهای خود آکنده بودند.

 

در همین حال در گوشه‌ای از میدان رژه جمعیت کوچکی از مخالفان چن و سیاست‌های حزب او (حزب توسعه دموکراتیک) در حلقه‌ای از نیروهای پلیس و نیروهای امنیتی، علیه دولت شعار می‌دادند. البته در آن هیاهو صدای آن‌ها چندان شنیده نمی‌شد. اما همین جمعیت کوچک که شاید در میدان رژه تایپه به چشم نمی‌آمد در حقیقت نقطه طلایی سیاست‌های هو جین تائو، رهبر فعلی جمهوری خلق چین، را می‌سازد.

 

هو که خود را برای حضور در هفدهمین کنگره سراسری حزب کمونیست آماده می‌کند، در برابر مقامات رده بالای حزب که از دوران جیانگ زمین به جا مانده‌اند و سیاست‌های داخلی هو را نمی‌پسندند دو کارت برنده در زمینه سیاست‌های خارجی در دست دارد؛ یکی هنگ‌کنگ و دیگری تایوان.

 

تقریباًً هیچ شکی وجود ندارد که جیانگ، رهبر پیشین جمهوری خلق چین، موضع خصمانه‌تری در مواجه با تایوان در سیاست‌های خارجی خود در پیش گرفته بود. اما به اعتقاد شمار زیادی از تحلیل‌گران، سیاست‌های هو که در ظاهر فاقد قاطعیت سیاست‌های جیانگ در این زمینه است، در عمل بسیار موفقیت‌آمیزتر بوده است.

 

هو گذشته از این اقبال که در اوج دوران رونق اقتصادی چین به دبیر کلی حزب کمونیست و در نتیجه رهبری جمهوری خلق چین برگزیده شده، توانسته با نزدیکی به ائتلاف احزاب مخالف دولت در تایوان، شکافی در سیاست‌های جدایی طلبانه ائتلاف موسوم به ائتلاف «سبز» ایجاد کند.

 

بنا بر این از یک سو اکثر کشورهای جهان حاضر نیستند به بهای از دست دادن شریک تجاری قدرتمندی مانند چین حاکمیت و استقلال جزیره تایوان را به رسمیت بشناسند. از طرفی دیگر چین با نزدیکی به اپوزیسیون تایوان که به ائتلاف آبی (Pan Blue Coalition) شهرت دارد با وعده قرار دادهای تجاری و کمک‌های اقتصادی توانسته است ائتلاف احزاب مخالف استقلال را تقویت کند.

 

حزب «کومینتانگ» (حزب ناسیونالیست چین که در مواجه با کمونیست‌ها موجب جدایی جزیره تایوان از خاک چین شد)، «حزب اول مردم» و «حزب نوین» که بدنه اصلی ائتلاف آبی را می‌سازند مخالف استقلال تایوان از چین هستند و از ناسیونالیسم واحد چینی که در نهایت تایوان و چین را متحد می‌داند، حمایت می‌کند. در مقابل، احزاب «توسعه دموکراتیک»، «اجتماع همبستگی تایوان» و حزب «استقلال تایوان» در ائتلاف سبز خواستار استقلال کامل و قانونی تایوان از چین هستند.

 

ظاهراً تاثیر سیاست‌های هو به گونه‌ای بوده است که تنها حدود یک سال پس از حضور او در مقام رهبری جمهوری خلق چین (او در اواخر سال 2002 به رهبری برگزیده شد)، چن در انتخابات 2004 تنها با اختلاف کوچکی توانست برای بار دیگر در مقام ریاست جمهوری ابقا شود. اولین پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری به سال 2000 بازمی‌گشت که هنوز جیانگ زمین با سیاست‌های خصومت طلبانه‌اش بر چین حاکم بود.

 

اکنون به نظر می‌رسد سخنان امیدوار کننده سیاستمداران «سبز» تایوان که از حمایت کشورهای خارجی از استقلال تایوان سخن می‌گویند رفته‌رفته به افسانه بدل شده است. زمانی در دهه 1980 ، نسلی از سیاستمداران میانسال که تحصیلات ابتدایی خود را در دروان سلطه ژاپنی‌ها به این جزیره (در فاصله سال‌های 1895 تا 1945) گذرانده بودند، از ژاپن به عنوان حامی بزرگ تایوان یاد می‌کردند که اجازه نخواهد داد چین بزرگ تایوان را در خود ببلعد. اما سخنان سیاستمداران ژاپن-دوست بازنشسته امروز بیشتر به لطیفه شبیه است.

 

امروزه تنها معدودی از کشورهای فقیر آسیایی و آمریکای لاتین که به کمک‌های مالی اندک تایوان چشم دارند این جزیره را به عنوان کشوری مستقل به رسمیت می‌شناسند. اما در حقیقت مساله اصلی که استقلال تایوان را تا این حد اهمیت بخشیده استفاده آمریکا از آن به عنوان اهرم فشاری علیه چین است.

 

به رغم این که امروز آمریکا و چین حتی به تصدیق جرج بوش از همیشه به یکدیگر نزدیک‌تر هستند، وجود کسر تراز تجاری دو کشور که سالانه 200 میلییون دلار به طیرف چین سرازیر می‌کند (و این مقدار در حال افزایش است) موجب می‌شود آمریکا همچنان از موضع سنتی خود در قبال تایوان حمایت کند و از آن به عنوان عاملی برای فشار آوردن بر پکن در موارد مختلف استفاده کند.

 

ایالات متحده آمریکا هر چند در سال 1979 در پی تغییر نمایندگی چین در سازمان ملل متحد از جمهوری چین (تایوان) به جمهوری خلق چین و ارائه سیاست چین واحد به ناچار جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخت و تایوان را از لحاظ دیپلماتیک فاقد اعتبار دانست، اما به موجب قانونی که در همان سال به تصویب پارلمان آمریکا رسید کمک به توان دفاعی تایوان را بخشی از برنامه خود قرار داد.

 

این روند تا به امروز موجب شده تا تنها 30 درصد از تجهیزات نظامی تایوان در داخل تولید شود و 70 درصد مابقی آن از تسلیحات و تجهیزات آمریکایی تامین شود که به طور مستقیم از سوی واشینگتن در اختیار ارتش این جزیره قرار گرفته است.

 

در این بین دولت فعلی تایوان با مطرح کردن ادعاهایی مثلاً درباره این که چین 1000 فروند موشک را به خاک تایوان نشانه گرفته است، می‌کوشد کمک‌های نظامی آمریکا را موجه جلوه دهد.

 

البته در سوی مقابل چین نیز به رغم این که به نظر می‌رسد سیاست خیر خشونت‌آمیزی را برای انزوا و جلوگیری از استقلال تایوان در پیش گرفته باشد، با اقدامات نسنجیده‌ای به جو پرتنش تنگه تایوان دامن می‌زند. در همین راستا و در تازه‌ترین تحولات به نوشته روزنامه هرالد تریبیون درست یک روز قبل از از برگزاری رژه روز ملی تایوان فاش کرد که دولت چین به نظامی‌هایی که درباره استراتژی و تاکتیک حمله به تایوان صاحب نظر هستند ترفیع درجه داده است.

 

اندرو یانگ، دبیر کل شورای سیاست‌های پیشرفته چین، موسسه‌ای تحقیقاتی در تایپه در پی انتشار چنین خبری در تحلیلی که در همین روزنامه منعکس شد، گفت: «این پیامی واضح و آشکار دارد که چین خود را برای مقابله نظامی با تایوان کاملاً آماده کرده است و در این راه به توانایی‌های نیروهای خبره‌اش اطمینان دارد.»

 

تایوان در سال 1949 در پی تسلط حزب کمونیست بر تقریباً سراسر چین آن روز، توسط نیروهای ناسیونالیست کومینتانگ که به این جزیره گریخته بودند، هویت سیاسی مستقلی از چین یافت. مقامات سیاسی این جزیره تا سال 1971 به عنوان نمایندگان سراسر چین در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شناخته می‌شدند. اما با به رسمیت شناخته شدن چین و سیاست چین واحد تایوان نیز از رونق سابق محروم شد.

 

این جزیره بر اساس سیاست جهانی چین واحد نمی‌توانست صاحب استقلال شود اما در سال 2000 مقامات جزیره با مصوبه جدیدی تصمیم گرفتند با هویت جدیدی استقلال تایوان را قانونی کنند. از آن زمان مساله تایوان و چین وارد مرحله تازه‌ای شده است. تایوان چندی پیش برای اولین بار درخواستی تسلیم سازمان ملل کرد تا به عنوان کشور جدا و مستقل از چین (و به نام تایوان و نه جمهوری چین) شناخته شود اما با وجود این تغییر درخواست آن‌ها از سوی بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد رد شد.

 

از زمان جدایی رهبری سیاسی تایوان و چین، چین روز اول اکتبر را که روز اعلام پیروزی مائو تسه تونگ، بنیانگزار حزب کمونیست چین، است به عنوان روز ملی جشن می‌گیرد اما تایوان 10 اکتبر را که سالگرد یک قیام محلی در سال 1911 است به عنوان روز ملی خود می‌شناسد.

 


نظر شما :