آسیا رقص با ایران را به تعامل با غرب ترجیح میدهد
دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته بود که دو مقام ارشد آمریکایی با حضور در کره جنوبی و ژاپن تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا قطبهای اقتصادی در آسیا را برای همراهی با جامعه جهانی در تشدید تحریمها علیه ایران با خود همراه کنند.
سایت تحلیلی دیپلمات در تازهترین گزارش جامع خود در خصوص پرونده هستهای ایران و تلاشها برای همراه کردن جهانیان با تحریمهای یکجانبه کنگره علیه ایران مینویسد: در سئول و توکیو، رابرت آینهورن مشاور ویژه وزارت امور خارجه ایالات متحده و معاون وزیر خزانه داری این کشور تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا کشورهای آسیایی را به تشدید تحریمهای ایران متقاعد کنند. البته منظور از تشدید تحریمها در حقیقت اطاعت از تحریمهایی است که در کنگره ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه ایران اعمال شده است.
این نخستین بار نیست که هیاتی امریکایی راهی آسیا میشود. اروپاییها و امریکاییها به تحریمهای یکجانبه خود ادامه میدهند اما حقیقت این است که واشنگتن به خوبی میداند که بدون همراهی آسیاییها، هیچ تحریمی نمیتواند در درازمدت ایران را تحت تاثیر قرار دهد.
امارات متحده عربی در زمره کشورهایی است که پس از تصویب تحریمها در شورای امنیت و به تبع آن در کنگره ایالات متحده آمادگی خود را برای همراهی با آنها در عمل نشان داد. با این حال نه مالزی، نه امارات متحده عربی و نه سنگاپور از منظر امریکاییها وزنهای برای به زانو در اوردن ایران نیستند. این قطبها و قدرتهای اقتصادی در آسیا هستند که میتوانند با در دست داشتن دست امریکا در این تحریمها، ایران را وادار به نشستن سر میز مذاکره کنند و یا با پس زدن دست غرب تمام تلاشهای این بلوک در انزوای ایران را به کوبیدن آب در هاون تبدیل کنند.
امریکا به دلالهایی مانند امارات متحده عربی برای وارد کردن بخشی از فشارها بر ایران نیاز دارند اما این تولیدکنندگان ماشینها و ابزارآلات صنعتی هستند که باید کمک به ایران را تحت فشار قرار دهند. امریکاییها اعتقاد دارند که برخی از این ماشین آلات صنعتی میتوانند استفاده نظامی هم داشته باشند. هر ابزاری که بتواند در بالا بردن توان نظامی ایران نقشی هر چند کوچک ایفا کند، از چشم امریکاییها حرام است. با این همه اصرار و تاکید، چین و دیگر کشورهای آسیایی با خیره شدن به خم ابروی امریکا به روی خود هم نمیآورند که واشنگتن این روزها تنها یک چیز از آسیاییها میخواهد: انزوای همه جانبه ایران.
آینهورن پیش از ترک واشنگتن و راهی شدن به توکیو و سئول در جمع خبرنگاران تلاش میکند به نوعی پیام خود را به گوش کشورهای میزبان ان هم به شکل مثلا غیرمستقیم برساند: تبعیت اروپاییها از ما در تحریم ایران نشان داد که اجماع جهانی در این مسیر قابل دسترسی است. اکنون به این سفر میروم تا ببینم آیا همراه کردن آسیاییها و در این مرحله ژاپن و کره جنوبی هم میسر است یا خیر؟
حقیقت اما این است که در دنیای شرق سیاستمداران ماجرا را از بعدی متفاوت با غربیها میبینند و تحلیل میکنند. شاید اروپاییها در قالب ناتو بتوانند حمله ایران به خود را محتمل بدانند اما حقیقت این است که کشورهای آسیایی حتی نمیتوانند حمله هستهای ایران به خود را متصور شوند. آسیایی بیش از آنکه نگران ایران با این فاصله جغرافیایی باشند بیم کره شمالی هستهای را دارند که بیخ گوش آنها جا خوش کرده است.
آسیاییها بارها از خود این پرسش را میکنند که تبعیت از سیاستهای ایالات متحده در قبال دیگر کشورها تا چه اندازه میتواند نسخهای قابل اتکا برای آنها نیز باشد؟ چرا آسیاییها باید منافع اقتصادی خود را فدای منفعتهای سیاسی ایالات متحده کنند؟
در این میان ترس دیگری هم وجود دارد: اگر ارتباط تجاری با ایران به ضرر کمپانیهای آسیایی تمام شود، چه کسی بهای آن را پرداخت میکند؟ اگر این کمپانیها به دلیل رابطه با ایران؛ اعتبار خود در غرب را از دست بدهند، این آبروی از دست رفته چگونه باز خواهد گشت؟
البته این دغدغهها هم نمیتواند شرکتهای چینی را از بازار وسوسه انگیز ایران دور نگاه دارد. بازاری که این روزها جای خالی اروپاییها را احساس میکند و چشم طمع چینیها و روسها بر سرش سنگینی میکند.
در اواخر ماه جولای بود که وزیر نفت ایران تاکید کرد که چینیها مبلغ 40 میلیارد دلار در بخش انرژی ایران سرمایهگذاری کردهاند. علاوه بر این خبرهایی نیز رسید در خصوص تلاش چین در احداث هفت پالایشگاه در ایران. این حرکت میتواند ایران را از نیاز به واردات سوخت بینیاز کند. حرکتی که به هیچ وجه به مذاق امریکاییها خوش نمیآید. امریکاییها ادعا میکنند که چین حتی متن قطعنامه چهارم علیه ایران را هم نخوانده است و همچنان با وجود مفاد این قطعنامه به سرمایهگذاری در بازارهای ایران ادامه میدهد. چین بارها مفاد تحریمهای یکجانبه علیه ایران را به شدت تند و تیز و غیرقابل الزام آور خوانده است. حرکتی که با همراهی چینیها با سایر اعضای شورای امنیت در ماه گذشته میلادی تطابق ندارد. چینیها برای حفظ منافع اقتصادی خود هم که باشد ترجیح میدهند جامعه جهانی را به گفتگو و تعامل با ایران تشویق کنند. در این میان برخی نمایندگان جمهوری خواه و تند و تیز کنگره ایالات متحده هشدار دادهاند که چین هم میتواند به دلیل ادامه رابطه اقتصادی با ایران، جریمه عملی را متحمل شود.
این موضعگیری چینیها دقیقا همان انتقادهایی را زنده میکند که بسیاری از تحلیلگران از نخستین لحظات اصرار اوباما و تیمش بر تحریم بر آن پافشاری کرده بودند. این طیف از منتقدان اعتقاد دارند که تحریم ایران در نهایت به بدنامی غرب میانجامد و تنها نتیجه ان این است که شرکتهای آسیایی جای شرکتهای غربی را میگیرند. تمام دغدغه اروپاییها به تجارت عیان چین با ایران محدود نمیشود، این کشورها بیم این را دارند که مبادا چین به دنبال یافتن راهی برای معامله با ایران در بخش انرژی ان هم توسط بازار سیاه باشد. برخی امارگیریهای خصوصی حاکی از این است که حجم معادلههای تجاری چین با ایران در یک سال گذشته از رقم مبادلات تهران با اروپا هم فراتر رفته است.
همزمان کره جنوبی نیز برای پایان دادن به همراهیهای تجاری با ایران تحت فشار شدید بینالمللی قرار گرفته است. در سال 2009 رقم معادلههای تجاری میان ایران و کره جنوبی از مرز ده میلیارد هم عبور کرد. ایران در سال گذشته میلادی هشت درصد از نفت خام مورد نیاز سئول را در اختیار این کشور قرار داده است.
با این رقم ایران چهارمین تامین کننده نفت مورد نیاز کره جنوبی است. ایالات متحده برای جلب رضایت کره جنوبی باید بتواند میزان نفتی را که این کشور از ایران دریافت میکند، تامین کند. واشنگتن میخواهد کره جنوبی را از موضع منفعلانه در قبال پرونده هستهای ایران بر حذر دارد. سئول اما تاکنون هم از تحریمهای ایران به اندازه کافی متضرر شده است و به همین دلیل بسیار بعید به نظر میرسد که بیش از این در دامن امریکاییها بلغزد. یک سوم از کمپانیهای بینالمللی این کشور از اعزام کالا به ایران محروم شدهاند.
پرسش دیگر این است که موضع ژاپن در این خصوص به کجا میرود؟ ژاپنیها بسیار راحتتر از سایر آسیاییها با تحریمهای ایران همراه شدند. یک روز پیش از حضور هیات امریکایی در توکیو، ژاپن خود، تحریمها بر برخی شرکتهای معامله کننده با ایران را آغاز کرد. علاوه بر این منابع نزدیک به دولت هم تاکید کردند که ژاپن به دنبال تشدید تحریمها علیه تهران است. آینهورن نیز در مصاحبهای مطبوعاتی در این خصوص تاکید کرد که دولتش از توکیو میخواهد که با توسل به تحریمهای یکجانبه علیه ایران، غرب را در تنبیه تهران مهیا کند.
ژاپن که تنها قربانی حملات هستهای است از سوی امریکا به عنوان پیشرو در مسیر مبارزه با تکثیر تسلیحات هستهای برگزیده شده است. اکنون تنها کشور استفاده کننده از همین تسلیحات از قربانی خود میخواهد که از بیم تسلیحات هستهای ایران با این کشور مبارزه کند. ژاپن به غیر از نفت خرید چندانی از بازارهای ایران ندارد و همین مساله میتواند تبعیت از تحریمها را برای این کشور سادهتر کند. علاوه بر این ژاپن در مساله دفاعی به شدت به ایرانیها وابسته است. حجم مراودههای تجاری میان ژاپن و ایالات متحده هم بسیار بیش از این رقم در تجارت تهران با توکیو است. خیال امریکاییها تا حد بسیار زیادی از ژاپنیها راحت است اما اکنون سوال اینجاست که آیا متقاعد کردن چین هم آسان خواهد بود. این هیات امریکایی هفته جاری به پکن میروند تا همان سخنانی را که در توکیو و سئول بر زبان اوردند برای چینیها هم تکرار کنند. چین هم میتواند در چرخشی صد و هشتاد درجهای دل امریکاییها را به دست آورد و هم میتواند تبدیل به سدی برابر واشنگتن شود.
منبع: دیپلمات
نظر شما :