حمله به ایران از واقعیت تا بلوف سیاسی
دیپلماسی ایرانی: زمانی که رئیس ستاد مشترک ارتش دریادار مایک مولن در برنامه شبکه امریکایی ان بی سی با این پرسش خبرنگار روبرو شد که آیا حمله به ایران را محتمل میدانید؟ در پاسخ گفت: بله. گفته میشود که ژنرالهای ارتش خود را برای حمله مهیا میکنند. تا سال 1930 هم به عنوان نمونه ایالات متحده برنامههایی سالانه برای حمله به کانادا در سر داشت و کاناداییها هم خود را برای حمله پیشگیرانه مهیا میکردند. اما این بار یک حقیقت نانوشته وجود دارد: برنامهریزیها برای حمله به ایران نشان میدهد که امریکا تنها در یک صورت میتواند جنگ با ایران را ببرد و آن هم در شرایطی است که وارد جنگ هستهای با این کشور شود.
ایالات متحده میتواند برنده این جنگ باشد اما در شرایطی که دهها بمب هستهای بر فراز ساختمانهای نظامی ایران ببارد. در شرایطی که تاسیسات هستهای و مراکز صنعتی بمباران هستهای امریکا را تجربه نکنند از برد در برابر ایران خبری نیست. در اینچنین جنگی هم رقمی میان 5 تا 10 میلیون ایرانی کشته خواهند شد. جنگ در ابعادی کوچکتر به هیچ وجه جواب نخواهد داد. در این خصوص ما مردی به نام ریچارد کلارک مشاور مبارزه با تروریسم کاخ سفید را داریم. او در سه دولت همین پست را در دست داشته است. چهار سال پیش وی در گفتگویی بی پرده با نیویورک تایمز افشا کرد که دولت بیل کلینتون در ابتدای دهه نود برنامه حمله به ایران را در سر داشته اما کارشناسان مسائل نظامی وی را از این نبرد بازداشتهاند.
کلارک در این خصوص میگوید: پس از تحقیقاتی گسترده، عالیرتبههای ارتش به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند راهی برای به پایان رساندن این نبرد در جهت منافع ایالات متحده بیابند.
کارشناسان پنتاگون در پانزده سال گذشته بارها و بارها از حمله به ایران سخن گفتهاند. اما هیچگاه موفقیت و پیروزی خود را در این جنگ پیش بینی نکردهاند. حقیقت این است که کسی از برنامه هستهای ایران نمیهراسد و این تسلیحات در اختیار ایران نیست که روسای ستاد ارتش ایالات متحده را میترساند. ایران در حال حاضر هیچگونه تسلیحات هستهای در اختیار ندارد. تنها توجیه برای این نبرد هم حصول اطمینان از عدم دستیابی ایران به این تسلیحات خواهد بود. مشکل اینجاست که واشنگتن نمیتواند برای به زانو دراوردن ایران کاری انجام دهد.
واشنگتن نمیتواند کاری کند که ایران زانو زده و طلب عذرخواهی کند. واشنگتن میتواند تاسیسات هستهای ایران را با خاک یکسان میکند. اما همه چیز در چشم برهم زدنی و در فاصله چند سال از نو ساخته میشود. راهی برای حمله ایالات متحده به ایران وجود ندارد. ایران هشتاد میلیون جمعیت دارد. شاید بتوان گفت که بسیاری از این جمعیت با دولت اختلاف دارند اما میهنپرستانی هم وجود دارند که در مقابل حمله بیگانگان میایستند.
ایران کشوری کوهستانی است و چهار برابر عراق وسعت دارد. 450 هزار نفر در اختیار ارتش ایران هستند. برخلاف ایالات متحده نیروهای ارتش این کشور در سرتاسر جهان پخش و پراکنده نشدهاند. در شرایطی که ایالات متحده دور گزینه حمله زمینی به ایران را خط بکشد، تنها راه برای حمله به این کشور بمباران است. در شرایطی که این بمبها هستهای نباشند، کارآیی هم نخواهند داشت.
ایران گزینههای بسیاری برای اعمال فشار بر امریکا در اختیار دارد. تنها متوقف کردن صادرات نفت ایران میتواند ضربهای جبرانناپذیر به اقتصاد جهانی باشد. حمله امریکا به ایران میتواند به کمک نظامی ایران به مخالفان ایالات متحده در افغانستان و عراق منتهی شود. حمله معمولی به ایران تنها شکستی مفتضحانه برای این کشور و موفقیتی برای ایران در منطقه خواهد بود. دریادار مایک مولن و دیگر ژنرالهای ارتش میدانند که هرگونه بازی نظامی با ایران همین نتیجه را به دنبال خواهد داشت. بله برنامهای برای حمله به ایران وجود دارد اما ژنرالهای ارتش ترجیح میدهند استعفا دهند تا این برنامه را عملی سازند. حمله به ایران یک بلوف امریکایی بوده و خواهد ماند.
نظر شما :