به بهانه تبادل آتش ميان رژيمصهيونيستى و ارتش لبنان
سناريوى جنگ در خاورميانه؛ از انديشه تا عمل
دیپلماسی ایرانی: علی منتظری در سرمقاله دیروز(چهارشنبه) روزنامه تهران امروز به وضعیت کنونی خاورمیانه میپردازد و با ارائه شواهد و دلایل مختلف از وقوع جنگ در خاورمیانه مینویسد: «مسير حرکتهاى سياسى خاورميانه به شکلى واقعى به سوى تقابل و برخورد در حال حرکت است.»
وی معتقد است جريان تحولات سياسى منطقه خاورميانه چندى است به مسير تهديدهاى نظامى تغيير جهت داده است. او مینویسد: «اين تغييرات در لبنان بيشتر از کشورهاى ديگر قابل رويت است. در سفرى که اخيرا به لبنان داشتم اين امر حتى در بين مردم عادى کوچه و بازار بيروت نيز قابل مشاهده بود. مردم لبنان از وقوع جنگ تحميلى قريبالوقوع ارتش رژيم صهيونيستى عليه نيروهاى مقاومت اسلامى لبنان سخن مىگفتند و زمان آن را به آمادگى ارتش اسرائيل براى حمله مجدد به لبنان محدود مىکردند.»
نویسنده سپس به پیش بینی محمود احمدی نژاد در مورد وقوع دو جنگ در خاورمیانه میپردازد و مینویسد: «حتى رئيس جمهور ايران چند روز قبل از سناريوى حمله به دو کشور دوست ايران از سوى اسرائيل و آمريکا خبر داد که به نظر مىرسيد يکى از اين کشورها همان لبنان بوده است.»
او به نقل قول از رئيس جمهور سوريه میپردازد که در سالگرد تاسيس ارتش سوريه اعلام کرده: «بهرغم تلاشهاى ظاهرى آمريکا براى از سرگيرى مذاکرات صلح خاورميانه منطقه به سوى يک جنگ جديد پيش مىرود. او با کنارهم گذاشتن این دو جمله از رئيسجمهور کشورمان و رئيس جمهور سوريه نتیجه میگیرد که اشاره احمدىنژاد به دو کشور دوست همان لبنان و سوريه بوده است.»
او سپس به اظهارات مایکل مولن در مورد جنگ با ایران مینویسد: «اما اگر نگاهى به ادعاى اخير مايکل مولن، رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا داشته باشيم آنگاه در ادعاى وقوع جنگ جديد در خاورميانه قطب سومى نيز ايجاد مىشود که اين ضلع سوم را لاجرم ايران تشکيل خواهد داد. مايکل مولن ادعا کرده بود که طرح ارتش آمريکا براى حمله به ايران و هدف قراردادن تاسيسات هستهاى صلح آميز کشورمان بر روى ميز و آماده اجرا ست و بسته به شکست مذاکرات ديپلماتيک هستهاى بين ايران و غرب و تصميم سياسى رهبران کاخ سفيد است.»
نویسنده معتقد است که اگرسناريوى حمله به ایران واقعيت داشته باشد و فراتر از جنگ روانى عليه کشورهاى عضو جبهه مقاومت در خاورميانه باشد آن گاه بايد در وهله اول منتظر حمله ارتش اسرائيل به لبنان باشيم جايى که به ادعاى اسرائيلىها ايران پايگاههاى خود را در آن بنا کرده است.»
او سپس به عواقب این اقدام میپردازد و مینویسد: «اما اگر چنين اقدام تجربه شدهاى از سوى اسرائيل صورت گيرد آنگاه دو ضلع ديگر مقاومت در خاورميانه چه سياستى را اتخاذ خواهند کرد؟»
او به موضع روسیه در مقابل حمله به لبنان میپردازد و مینویسد:« بشار اسد، رئيس جمهور سوريه در جريان ديدار با فرماندهان نظامى سوريه گفته بود هزينههاى مقاومت در مقابل سازش و از دست دادن کرامت و سرزمين به مراتب کمتر از هزينههاى سازش و کمر خم کردن است. معناى اين موضع وى که پس از سفر مشترکش با ملک عبدالله پادشاه عربستان به لبنان ايراد شده است آن است که سوريه حاضر نيست از حمايت از مقاومت در لبنان و فلسطين دست بردارد.»
نویسنده سپس در مورد احتمال جنگ با ایران مینویسد: «اما مهمترين قسمت سناريوى احتمالى جنگ در خاورميانه بخشى است که مربوط به ايران مىشود. با آن که احمدىنژاد رئيس جمهور کشورمان از وقوع جنگ عليه دو کشور دوست سخن گفته بود اما تهديدات مستقيم اخير آمريکايىها و اسرائيلىها متوجه کشورمان بوده است که شديدترين آن، مواضع رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا بوده است. اما آيا اين امر به آن معنا است که ممکن است طرح حمله اسرائيل به لبنان به حمله نظامى آغازين عليه کشورمان تبديل شود؟ اين سوالى است که دامنه و گستره بسيارى را در تحليلهاى نظامى در منطقه خاورميانه به دنبال خواهد داشت. اولين و بديهىترين اين گستره واکنش احتمالى حزب الله لبنان به هرگونه ماجراجويى اسرائيل عليه ايران مربوط مىشود.
او در معنای این واکنش مینویسد: «به اين معنا که جنگ عليه ايران در هر حال جنگى منطقهاى و گسترده از افغانستان تا فلسطين اشغالى را در بر مىگيرد. شايد اين همان معناى آشکار مواضع فرماندهان ارشد نظامى کشورمان است که بارها گفتهاند که آمريکا و اسرائيل مىتوانند آغازگر جنگ باشند اما کليد پايان جنگ ديگر در دست آنان نيست.»
نویسنده به واکنش حزب الله در این مورد مینویسد: «اسرائيلىها فراموش نکردهاند که سيد حسن نصرالله حداقل در دو نوبت اعلام کرده است که وقوع هرگونه جنگى عليه جبهه مقاومت در لبنان و خاورميانه موجب به هم خوردن نقشه سياسى خاورميانه خواهد شد.»
نویسنده سپس در مورد احتمال جنگ در خاورمیانه مینویسد: «سناريوهاى تحميل جنگى جديد در خاورميانه اين بار با ادعاهاى قبلى آمريکايىها و اسرائيلىها تفاوتى فاحش دارد. اسرائيل در صدد انتقام جنگ 33 روزه است و حاکميت سياسى اين رژيم اشغالگر، افراطىترين و جنگ طلبانهترين دوران سياسى خود را طى مىکند. چند ماه متوالى است که اين رژيم در درون مرزهاى فلسطين اشغالى و خارج از آن با آمريکايى و ديگر متحدان اروپايى خود مانورهاى گسترده نظامى انجام مىدهد. اقدامات شناسايى نظامى بر فراز مرزهاى لبنان و کشورهاى همسايه افزايش يافته و طرح حمايت از شهرکهاى يهودىنشين و ساخت و ساز مراکز امن در صورت حملات موشکى در مناطق اشغالى فلسطين افزايش يافته است.»
نویسنده در مورد حمایت آمریکا از اسرائیل در این مورد مینویسد: «از سويى ديگر لابى اسرائيلى در آمريکا از همه اهرمهاى خويش براى فشار بر کاخ سفيد به منظور حمايتهاى نظامى و کسب موافقت سياسى براى حمله احتمالى به ايران بهره برده است تا جايى که تعدادى از نمايندگان کنگره آمريکا از حمله احتمالى اسرائيل عليه کشورمان نيز حمايت کردهاند. از سويى ديگر کاخ سفيد به جاى حمايت از روند توافق سه جانبه ايران، برزيل و ترکيه که با اشاره، چراغ سبز و حمايت اوليه آمريکايىها صورت گرفت به سوى تقابل با ايران حرکت کرده است و سيل تهديدات و اتهامات واهى در رابطه با برنامه صلح آميز هستهاى ايران شدت گرفته است.»
نویسنده در نهایت نتیجهگیری میکند که: «همه اين شواهد نشان مىهد که مسير حرکتهاى سياسى خاورميانه به شکلى واقعى به سوى تقابل و برخورد در حال حرکت است. شايد براى همين شرايط بوده که مقام معظم رهبرى در ديدار با فرماندهان و اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در آستانه سوم شعبان فرمودند که همه مسئولان کشور بايد به وظايف سنگين خود در عرصههاى گوناگون عمل کنند و همچون 13 سال گذشته، براى روبرو شدن با هر شرايطى آماده باشند که البته و بدون کوچکترين ترديد، ملت بزرگ ايران و جمهورى اسلامى، همچون گذشته پيروز اين ميدان رويارويى مستمر خواهند بود. آيتالله خامنهاى با اشاره به صدور قطعنامه تحريم عليه ايران و به موازات آن سخنان به ظاهر رنگين و تهديدهاى گاه به گاه نظامى تاکيد کردند: آنها به گونهاى سخن مىگويند که ما گمان کنيم در پشت اين تهديدها چيز فوق العاده خطرناکى نهفته است؛ البته چه تهديدها پوشالى باشد چه واقعى، بدون شک ما براى حفاظت از انقلاب اسلامى، ملت عزيز ايران و کشور پرافتخار ايران بايد براى هرگونه شرايطى آماده باشيم.»
نظر شما :