ترکيه سکولار يا اسلامگرا
دیپلماسی ایرانی: زاويه نگاه انسانها به يکديگر و تحولات از مهمترين عوامل تاثيرگذار در شکلگيرى ديدگاه شناختى آنان نسبت به انسانها و تحولات است. زمانى شناخت به واقعيت نزديکتر خواهد شد که زاويه ديد باز، از تاثيرات آرزوها و عقايد دور و در برگيرنده همه ابعاد باشد.
تغييرات رخ داده در ترکيه از نگاهى عميقتر از آن است که آن را در چارچوب پيروزى اسلامگرايان تحليل کنيم. به نظر مىرسد صحيحتر آن خواهد بود که اين تغييرات بيش از آنکه محدود به پيروزى اسلامگرايان شود، بهتر است عبور ترکيه از مرحلهاى به مرحلهاى ديگر از تاریخ خود تلقى گردد.
تجربه نزديک به نه دهه جمهوريت و دمکراسى هر چند نيم بند، در ترکيه سطحى از اطمينان نسبت به اين کشور در داخل و خارج فراهم کرده است که عوامل اصلى موثر در ایجاد و حفظ ساختار اين کشور را نگران عدول ترکيه از دمکراسى و پیگيرى ارزشهاى آن نکنند.
درگيرىهاى فعلى و چند ساله اخير ميان برخى از عناصر لائيک با حزب عدالت و توسعه نيز بيشتر از آنکه حاصل دغدغههاى انحراف از دمکراسى باشد، در بخش مهمى حاصل جنگ منافع و جابجائى عناصر قدرت در ترکيه است. در واقع تحولات در ترکيه در جهت نهادينه شدن دمکراسى و جايگزين شدن تعريف جديد از سکولاريسم به جاى تعريف قديم است.
تا ديروز سکولاريسم در نظام سياسى ترکيه ضديت با دين تعريف مىشد و قرار است پس از اين و در مرحله جديد جدايى دين از سياست تعريف شود. عبور ترکيه از اين مرحله امرى آسان نبوده و گذر از سختىهاى آن، ترکيه را در آينده آبستن تحولاتى بيش از تحولات فعلى خواهد کرد. در ترکيه عامل اسلام هم نقطه قوت و هم نقطه تضعيف آن بوده است.
امپراتورى عثمانى با شمشير غازيان مسلمان تا دروازههاى وين رسيد، ليکن اين موضوع خود سبب بيدارى غربىها نسبت به تاثيرگذارى اسلام شد و تلاش آنان و عدم اصلاحات در عثمانى اين امپراتورى را به مرد بيمار اروپا تبديل و در نهايت آن را تجزيه کرد.
جمهوريتى که آتاترک بر خرابههاى امپراتورى عثمانى بنا نمود، اگر چه در بخشى ميراث دار امپراتورى عثمانى بود، ليکن اين ميراث دار به خاطر ترس از تجزیه نمىتوانست همچنان وفادار به اسلام باقى بماند. در دورى و مبارزه با مظاهر اسلامى توسط آتاترک در کنار عوامل متعدد به این نکته نيز بايد توجه خاص داشت. برخى در ترکيه رويکرد به سکولاريسم افراطى که در آن مبارزه با دين از اهميت خاص برخوردار بود را نيز در بخشى اقدامى تاکتيکى از سوى عناصر لائيک برای حفظ این کشور عنوان کردهاند.
بسیاری ظهور و قدرتگيرى حزب عدالت و توسعه در صحنه سياسى ترکيه و صف آرائى بخش عمده عناصر لائيک در مقابل آنان را نوعى شکاف در ساختار قدرت در این کشور تلقی نمودهاند. قبل از ظهور حزب عدالت و توسعه احزاب چپ و راست در ترکیه در چارچوب ساختار تعريف شده عمل کرده و از محدوديت مانور در صحنه سياسى برخوردار بودند.
صاحبان اصلى قدرت در ترکيه هرگاه لازم میدانستند با ورود مستقيم (کودتا) و غيرمستقيم (شبه کودتا) به تنظيم صحنه سياست در این کشور مبادرت میورزیدند. تحولات عميق در صحنه سياست بينالمللى – منطقهاى و تاثيرات آن در ترکيه از يک سو و بلوغ نسبى سياسى احزاب و گروهها در این کشور سبب گرديد ترکیه وارد پروسه تحولات عميقترى از تغييرات گردد.
از زاويهاى شايد ظهور و پیروزى حزب عدالت و توسعه اقدامى ساختار شکنانه تلقى گردد، ليکن تاکيد اين حزب بر دمکراسى، اقتصاد آزاد و حرکت بر مبناى نظام حقوقى و ارزشی غرب در واقع حاکم شدن قواعد دمکراسی در صحنه سياسى ترکيه است.
به زبان ديگر قواعد حاکم بر صحنه بازى سياست در ترکيه در حال تبديل به قواعد عمومى و حقوقی منطبق با استاندارد بينالمللى است. این تحول در دوره دوم اقتدار حزب عدالت و توسعه از شتاب بيشترى برخوردار شده است. در دوره دوم اقتدار حزب عدالت و توسعه در ترکیه چالش ميان نهادهاى انتصابى و انتخابى به اوج رسيد. نمونه بارز اختلاف میان نهادهای انتخابی ونهادهای انتصابی آثار خود رادر انتخابات رئيس جمهور بروز داد. رفتن به پای صندوقهای رای و برگزاری انتخابات زودهنگام برای خروج از بحران از یک سو نشان داد در دمکراسی بن بست وجود ندارد واز سوی دیگر پذیرش آرای صندوق از سوی احزاب و گروههای منسوب به نهادهای انتصابی ثابت کرد که ترکیه به سطح قابل قبولی از بلوغ سیاسی برای خروج ازبن بستهای سياسى رسیده است.
تابلو ترسيم شده پس از انتخابات شکست نهاد انتصابى و پيروزى نهاد انتخابى بود. در حال حاضراين تحول سبب سرعت گرفتن تغييرات سيستمى در ترکيه در جهت تقويت نهادهاى انتخاباتی و نهادينه شدن دمکراسى در ترکيه گرديده است.
با به ثمر رسیدن کامل روند تحولات سياسى در ترکيه که در بخش مهمی هدف آن تضعيف نهادهاى انتصابى و تقويت نهادهاى انتخاباتى است، ترکیهای قدرتمند و الگو در دمکراسی در منطقه ظاهرخواهد شد. با این تحول مسئولیت پاسداری و حفاظت از نظام جمهوریت در ترکيه از نظامیان به سیاسیون واگذار میگردد.
بر اساس این روند صحنه سياسى ترکيه شاهد انتقال وظیفه حفاظت از ارزشهاى جمهوريت از نهادهاى انتصابى به نهادهاى انتخابى است.
البته اين مسيرى ناهموار و دشوار بوده و مشکلات موجود در این کشور نشانگر سختى راهی است که بايد پيموده گردد. نکته مهم ارادهاى است که در ترکيه شکل گرفته و در اين مسير گام بر مىدارد. يکى از مهمترين عوامل کمکى براى اين هدف تطبيق شرايط ترکيه با استانداردهاى اتحاديه اروپا است که خود برگ برندهاى در دست سياستمداران حزب عدالت و توسعه است.
اين طنزى تلخ و شیرین در ترکيه است که افرادى که تا ديروز به ضديت با سکولاريسم و دمکراسى متهم بودند، امروز بيشترين نقش را در جهت نهادينه نمودن دمکراسى و سکولاريسم در این کشور دارند. یادآوری ده ماه زندان اردوغان به اتهام فعاليت بر علیه دمکراسی ما را بیشتر با عمق تحول در ترکیه آشنا میکند.
در تغییر و تحولی که ترکیه در حال تجربه آن است حاکميت قانون، محورىترين نقش را در شکلگيرى تحولات اين کشور دارد. در بازتعريفى کلى مفاهیم و جایگاهها در ترکيه، سکولاريسم نيز بازتعريف مىگردد. با پذيرش سکولاريسم به عنوان سنگ بناى دمکراسى، در تعريف جديد این مفهوم به جاى ضديت با دين، به معناى جدائى دين از سياست تعريف مییابد.
این تعريف خود عامل آشتى ملى ترکيه با گذشته، حال و آینده خواهد شد. آثار این تحول علائم خود را در حال حاضر در مراودات محجبهها با غیر محجبهها نشان داده است. مادران بسیاری در ترکیه هستند که یک دختر محجبه و یک دختر غيرمحجبه داشته و در کنار هم از تفاهم کامل برخودارند. این تحول خود بزگترین تبلور تلقى جديد از سکولاريسم و تحقق بخش مهمى از آشتى ملى در اين کشور بوده و به راستى باید روى آن تعمق عمیق کرد.
از نگاهی این تحول حاصل بالا بودن آستانه تحمل پذيرى سيستم سکولاريسم در ترکیه است. کمتر کسى در ترکيه و خارج از آن تصور مىکرد روزى در چانکايا، کاخ ریاست جمهوری این کشور بانوى اول ترکیه یک خانم محجبه باشد. اما اين تحول هر چند سخت رخ داد، تا بلوغ سیاسی در ترکیه را در سایه دمکراسی به نمایش بگذارد. امروز آشتى ملى در ترکيه در همه سطوح سياسى – مذهبى و قومى در چارچوب دمکراتيزه کردن اين کشور به معمارى حزب عدالت و توسعه در حال اجرا است.
اگر تحولات سياسى همچنان بر وفق مراد اين حزب سير کند و سکتهای رخ ندهد(حتی اگر رخ دهد نیز احزاب دیگر نیز این مسیر کلی را ادامه خواهند داد.) ترکيه برخاسته و موفق از اين روند نه تنها از رفاه، وفاق ملى و اقتصاد قوى برخوردار خواهد شد، بلکه به عنصر تاثيرگذار و الگو در منطقه تبديل خواهد شد. اين تحول خود مىتواند به نقطه فشار به ديگر کشورهای منطقه و خصوصاَ مدعيان تبديل گردد.
نظر شما :