سرکوب مخالفان دولت مصر به جبهه شيعيان کشيده شد
مقامهاى امنيتى مصر بامداد روز دوشنبه با هجوم به خانه «محمد الدرينى» رهبر شيعيان مصر وى را دستگير کردند تا حلقه سرکوب مخالفان توسط دولت مصر وارد مرحله تازهاى شود.
اين در حالى است که دفتر مرکز «امام على (ع)» در مصر که فعاليتهاى بشردوستانه، عموما به نفع شيعيان انجام مىداد نيز به دستور مقامهاى امنيتى مصر پلمب شده و «على احمد محمد صبح» مدير آن که از اعضاى اخوانالمسلمين است و سابقه 15 سال زندان را در پرونده خود دارد نيز بازداشت شده است.
«منى کمال» همسر الدرينى در مصاحبه با شبکه العربيه گفت: «نيروهاى وابسته به وزارت امنيت مصر با اسلحه وارد منزل ما شدند و ضمن بازرسى دقيق تمام اتاقها از جمله اتاق بچهها، همسرم را دستگير و تمام وسايل شخصى وى از جمله دستنوشتهها، تعدادى کتاب و سىدىهاى کامپيوترىاش را با خود بردند.»
الدرينى موسس مجلس اعلاى مصر که است که فعاليتهاى سياسى گستردهاى دارد و يکى از رهبران فعال سياسى شيعيان مصر محسوب مىشود. الدرينى پيش از اين نيز يک بار دستگير و شکنجه شده بود.
مجلس اعلاى مصر سالها است که در مصر فعاليت دارد اما بارها فعاليتهاى آن با فشارهاى دولت مصر به چالش کشيده شده است. به گونهاى که در نيمههاى ماه مى 2006 مجلس اعلاى مصر مجبور شد فعاليتهاى جمعيت آلالبيت که از مجموعههاى وابسته به آن محسوب مىشود را متوقف کند.
پس از آن محمد الدرينى تلاش کرد، حزبى با عنوان الغدير تاسيس کند تا بتواند بدين ترتيب فعاليتهاى سياسى خود را در مصر گسترش دهد. اما مقامهاى مصرى با فعاليتهاى سياسى آن به دليل ترس از گسترش انديشههاى شيعى به شدت مخالفت کرده و حتى الدرينى را متهم به ترويج انديشههاى تشيع با هدف سرنگونى دولت مصر کردند. الدرينى بارها در مصاحبههاى خود تاکيد کرده است که به هيچ وجه حزب وى يک حزب سياسى صرفا براى شيعيان نيست بلکه براى تمام مردم شريف مصر از هر مذهبى که باشند، فعاليت مىکند.
وضعيت شيعيان در مصر
بر اساس آمار رسمى دولت مصر شمار شيعيان در اين کشور در حدود يکصد هزار نفر است. آمارى که تمام مراکز جهانى آن را رد کردهاند. به گونهاى که سازمان حقوق بشر سازمان ملل اين رقم را 700 هزار نفر برآورد کرده و اعلام کرده است، شيعيان حداقل يک درصد از جمعيت مصر را شامل مىشوند.
رهبران شيعه مصر تاکيد دارند که آمار دولتى کاملا اشتباه و گمراه کننده است و جمعيت شيعيان مصر اکنون در حدود 5/1 ميليون تا دو ميليون نفر برآورد مىشود. سازمان آمار آمريکا نيز ضمن تاييد اين رقم در سال 2004 اعلام کرد، شمار شيعيان مصر در حدود يک ميليون و 800 هزار نفر تا دو ميليون نفر است که بيشتر آنها در مناطق جنوبى مصر ساکنند.
شيعيان از لحاظ اقتصادى يکى از محرومترين و فقيرترين مردمان مصر محسوب مىشوند. گرچه به دليل بحرانهاى شديد اقتصادى عموما مردم مصر از رفاه برخوردار نيستند و قسمت اعظم آنها در زير خط فقير به سر مىبرند. اما با اين حال به دليل فشارهاى مکرر دولت مصر، فشارهاى اقتصادى و اجتماعى بر شيعيان بيش از ديگر اقوام است.
در سال 2004 سازمان «دفاع از حقوق فردى مصر» با صدور بيانيهاى اعلام کرد، رفتار خشونتآميز دولت مصر با شيعيان به ويژه از سال 1988 به بعد به شدت افزايش يافته به گونهاى که محدوديتهاى بسيار دولت مصر باعث شده، شيعيان از حقوق اوليهشان محروم باشند.
بر اساس اين گزارش دولت مصر در شش مرحله به شيعيان حمله کرده و تا کنون 124 نفر را به تهمتهاى واهى زندانى و شکنجه کرده است. اين بيانيه باعث اعتراض مجامع حقوق بشر جهانى به ويژه حقوق بشر سازمان ملل شد.
در همان سال «احمد قناوى» حقوقدان و يکى از فعالان حقوق بشر با ارسال گزارشى به سازمان حقوق بشر سازمان ملل از دولت مصر به دليل ايجاد محدوديتهاى بسيار براى شيعيان به شدت انتقاد کرد و گزارش داد، با وجود اين که آمارهاى بينالمللى نشان مىدهد، حداقل يک ميليون 800 هزار نفر در مصر از مذهب شيعه اثنى عشرى پيروى مىکنند اما دولت مصر همچنان اجازه فعاليت سياسى به آنها نمىدهد و به سرکوب آنها مىپردازد.
در همان سال و در پى افزايش فشارهاى جهانى به دولت مصر بر سر ايجاد محدوديت بر سر فعاليتهاى ديگر گروههاى دينى، شيخ «سيد طنطاوى» مفتى اعظم دانشگاه الازهر قاهره با صدور بيانيهاى ضمن تاکيد بر فتواى شيخ «محمود شلتوت» يکى از علماى به نام دانشگاه الازهر در سال 1959 مبنى بر مشروعيت و آزادى فعاليتهاى شيعيان به عنوان يکى از مذاهب اصلى اسلام تاکيد کرد، شيعيان حق فعاليت سياسى و اجتماعى دارند و دولت نمىتواند بر سر فعاليتهاى آنها محدوديتى ايجاد کند.
وى همچنين ضمن انتقاد از دولت مصر گفت: «نمىدانم براى چه در حالى که در شناسنامه افراد در برابر نوع مذهب تنها به نام اسلام اکتفا شده، دولت مصر بر سر نوع مذهب مردم اشکالتراشى مىکند.»
از اين رو دولت مصر مجبور شد به اجبار آزادىهايى را براى شيعيان در نظر بگيرد که آزادى فعاليت مساجد شيعيان از جمله آنها بود. مردم مصر عموما معتقد به مذهب شافعى هستند. مذهبى که از لحاظ عطوفت و ملايمت، نزديکىهاى بسيارى به شيعيان دارد. علاوه بر آن سابقه حکومت فاطمىها در مصر و ميراثى که هنوز به ويژه از لحاظ اجتماعى از آنها براى مردم مصر باقى مانده سبب شده تا مردم مصر تمايل بيشترى به شيعيان نسبت به ديگر قوميتهاى عرب داشته باشند.
شايد به همين دليل باشد که طى سال 2004 تا 2006 يکصد هزار سنى مصرى به مذهب شيعه گرويدهاند. البته بايد به اين نکته نيز اشاره کرد که پس از پيروزى حزبالله بر اسرائيل در جنگ 33 روزه، گرويدن سنىهاى کشورهاى مختلف اسلامى به ويژه عربى به مذهب شيعه اثنىعشرى به شدت افزايش يافت که مصر نيز از جمله آنها بود.
اما در دولت مصر وضع به گونه ديگرى است. انديشههاى پانعربيسم که با تفکر اهل تسنن عجين شده و دست بر قضا مصرىها خود پيشتاز آن بودهاند، سبب شده تا اهميت دادن به مذاهب غير سنى کارى سخت و طاقتفرسا شود. ترس از هلال شيعه نيز مزيد بر علت شده و باعث شده تا دولت مصر به سرکوب گسترده شيعيان بپردازد.
وضعيت سياسى شيعيان مصرى
مىتوان گفت، شيعيان با وجود محدوديتهاى بسيار از سالهاى ميانى دهه هفتاد به طور رسمى فعاليت سياسى خود را آغاز کردهاند.
در همين رابطه جمعيت آل البيت در سالهاى ميانى دهه هفتاد به واسطه رابطه گرم «انور سادات» رئيسجمهورى وقت مصر با شاه ايران به وجود آمد. با پيروزى انقلاب اسلامى در ايران و سقوط نظام شاهنشاهى اين جمعيت تلاشهاى تازهاى را براى ترويج مذهب شيعه آغاز کرد که با برخورد دولت سادات مواجه شد و با تيره شدن روابط ايران و مصر اين جمعيت نيز تحت فشار بسيار قرار گرفت.
دولت مصر در سال 1980 دستور به تعطيلى مسجد آلالبيت مسجد وابسته به جمعيت آلالبيت داد و حکم قضايى براى متوقف شدن فعاليتهاى اين جمعيت صادر شد. حکمى که هيچ گاه به اجرا در نيامد و با وساطتهاى گوناگون و راههاى قانونى که رهبران اين جمعيت پيش گرفتند، جمعيت آلالبيت تعطيل نشد.
در سال 2004 محمود الدرينى يکى از رهبران فعال در اين جمعيت که مجلس اعلاى مصر را نيز پايهريزى کرده بود، به طور رسمى از وزارت کشور اجازه خواست تا حزب «الغدير» را تاسيس کند تا بتواند به عنوان نماينده شيعيان فعاليت سياسى داشته باشد.
وى با همين هدف تبليغات گستردهاى را آغاز کرد و حتى اعلام کرد، قصد دارد با فعال کردن اين حزب در انتخابات مجلس و رياست جمهورى مصر نيز شرکت کند.
الدرينى همچنين تاکيد کرد، با تاسيس اين حزب حتى قبطىها نيز مىتوانند به عضويت آن در آيند و حزب الغدير در صورت لزوم حاضر به همکارى و ائتلاف با ديگر احزاب مصرى از جمله اخوانالمسلمين نيز است.
در اين ميان اخوان المسلمين نيز اعلام کرد، از تاسيس حزبى به نام شيعيان استقبال و از حضور احزاب شيعى در فعاليتهاى سياسى حمايت مىکند.
مهدى عاکف رهبر جنبش اخوان المسلمين مصر با صدور بيانيهاى ضمن تاکيد بر موضع اخوان المسلمين گفت: «شيعيان به عنوان يک مذهب رسمى که ميزان قابل توجهى از جمعيت مصر را نيز شامل مىشوند، حق دارند که در چارچوب قانون اساسى و اصول رسمى دولت، حزب تاسيس کنند و به فعاليتهاى سياسى بپردازند.»
وى تاکيد کرد «ما حاضريم به طور کامل از حقوق سياسى و اجتماعى شيعيان حمايت کنيم و در صورت لزوم با احزاب شيعى ائتلاف داشته باشيم.»
اما دولت مصر با استناد به قانون منع تشکيل احزاب بر اساس اصول دينى اجازه فعاليت به اين حزب نداد و بدين ترتيب تشکيل حزب الغدير متوقف شد.
پس از آن الدرينى تصميم گرفت به همراه ديگر رهبران جمعيت آل البيت فعاليتهاى سياسى و اجتماعى خود را توسط اين جمعيت و مجلس اعلاى مصر انجام دهد.
پايتخت جهنم
پس از افزايش فعاليتهاى سياسى جمعيت آل البيت و ائتلاف آن با جمعيت اخوانالمسلمين، دولت مصر نسبت به فعاليتهاى اين جمعيت احساس خطر کرد. از اين رو در سال 2004 الدرينى را دستگير و به زندان انداخت.
الدرينى در زندان به شدت شکنجه شد تا اعتراف کند، با ايران و ديگر گروههاى سياسى شيعه خارج از مصر رابطه داشته است. وى حتى متهم به براندازى و تلاش براى سقوط دولت مبارک شد.
الدرينى دوران زندان خود را در کتابى با نام «پايتخت جهنم» به طور کامل توضيح مىدهد. وى در آن کتاب مىگويد: «آن قدر در اين زندان مرا به شکلهاى گوناگون شکنجه کردند که هيچ لقبى بهتر از پايتخت جهنم نمىتوانم به آن بدهم. از طرفى چون من در زندانى در قاهره به سر مىبردم، به کار بردن اين عبارت چندان هم بىارتباط نيست.»
وى سپس مىافزايد «آنها مرا شکنجه مىکردند تا دوستان و همکيشان خود در جمعيت را لو بدهم. آنها اصرار داشتند من به جاسوسى براى ايران و دريافت پول از اين کشور اعتراف کنم و بگويم من براى منافع ايران فعاليت مىکردم. در حالى که براى من تنها کمک به شيعيان مصر مهم است.»
الدرينى البته تاکيد مىکند، «من تلاش داشتم که روابط ايران و مصر را بهبود بخشم و حتى مسئوليت جابهجايى زائران ايرانى که بر اساس برآوردها سالانه حداقل 75 هزار نفر است را بر عهده بگيرم. اما مصرىها از تقويت روابط با ايران مىترسند زيرا گمان مىکنند، تقويت روابط باعث تقويت شيعيان مصر شده و اين به ضرر آنها خواهد بود.»
الدرينى در سال 2005 پس از 14 ماه حبس آزاد مىشود. اما آزادى وى با ايجاد انشعاب در درون جمعيت آل البيت مواجه مىشود. «احمد راسم النفيس» پس از متهم کردن الدرينى به خيانت و اطلاق اتهامهايى به وى در حالى که تا قبل از آن از همپيمانان مهم الدرينى بود، تصميم به جدايى از آلالبيت مىکند و گروه سياسى شيعه جديدى تاسيس مىکند که تا کنون توانسته فعاليت در خور توجهى داشته باشد.
در آن موقع الدرينى فعاليتهاى آلالبيت را به دلايل امنيتى تعطيل اعلام مىکند. اما فعاليتهاى آن را به صورت زير زمينى ادامه مىدهد.
الدرينى به طور رسمى با آيتالله سيستانى و مقتدا صدر در عراق تماس برقرار کرد و حتى به عراق سفر کرد و با آنها از نزديک گفت و گوهاى مفصلى انجام داد.
ملاقاتهايى که دردسرهايى در مصر براى وى به وجود آورد. هنگامى که به مصر بازگشت، مقامهاى مصرى وى را متهم به همکارى با گروههاى تروريستى و جوخههاى مرگ کردند که انتشار عکسى از وى در کنار «ابو در ع» يکى از رهبران جيشالمهدى که متهم به تشکيل جوخههاى اعدام در عراق است، بهانهاى براى بستن اين اتهامها بود.
اکنون براى بار دوم الدرينى به زندان افتاده است. سئوالى که براى بسيارى پيش آمده اين است که زندانى شدن وى در راستاى سرکوب آزادىهاى بيان است يا مبارزه با گروههاى شيعى که به جرم شيعه بودن مورد اذيت و آزار قرار مىگيرند؟ البته با توجه به تحولات اخير مصر مىتوان به طراحان اين پرسش پاسخ داد، هر دو.
نظر شما :