آیا آمریکا در جمهوری آذربایجان قصد ایجاد پایگاه نظامی دارد؟
این حدس و گمان از آنجا بیشتر مطرح شد که نامه باراک اوباما به الهام علیف توسط وزیر دفاع آمریکا تسلیم شد و در خصوص محتوای نامه خبری منتشر نگردید. عدهای نیز چنین میپندارند که مساله تاسیس پایگاه امریکا در ج.آذربایجان توان چانهزنی جمهوری آذربایجان در برابر ایران را برای امیتازگیری افزایش میدهد.
همزمان با طرح این مسائل، گفته میشود موضوع استقرار نیروهای به اصطلاح حافظ صلح امریکایی و روسی در منطقه اشغالی، فضولی در نزدیکی مرز ایران و در منطقه اشغالی کلبجر در نزدیکی مرز ارمنستان در چارچوب طرح مادرید مطرح شده است.
طرح مجدد موضوع استقرار احتمالی پایگاه نظامی امریکا در ج.آذربایجان در شرایطی صورت میگیرد که این موضوع از حدود ده سال پیش و بعد از حادثه یازدهم سپتامبر مطرح بوده و برخی میگویند ایستگاههای راداری امریکا در شمال و جنوب آذربایجان واقع شده است. اما دولت باکو میگوید این کشور از تجهیزات و کمکهای آموزشی آمریکا در رادار آستارا و راداری که در شمال این کشور نصب شده است، استفاده میکند و این رادارها تحت فرماندهی نیروهای آذربایجان است.
گفتنی است این مطالب در حالی مطرح میشود که روسیه پایگاه راداری قبله را در جمهوری آذربایجان تحت اداره خود دارد و آن را برای مدت 25 سال از این کشور اجاره نموده است و به نطر میرسد قرارداد آن قبل از اتمام موعد مقرر از سوی دو کشور تمدید شود.
موضوع مهمتر اینکه ولادیمیر پوتین پیشتر و زمانی که رئیس جمهور روسیه بود به همتای آمریکائی وقت خود پیشنهاد استفاده مشترک از پایگاه مذکور را به آمریکائیها ارائه نمود تا آنها از راهاندازی پایگاه دفاع موشکی در اروپای شرقی سابق خودداری نمایند. این پیشنهاد چندان هم بیتاثیر نبود و سبب دیدار کارشناسان دو کشور گردید و احتمالا همکاری آنها نیز آغاز شده است چرا که آمریکا از استقرار پایگاه مذکور در لهستان و رومانی چشمپوشی نمود. (البته دلایل دیگری نیز داشت. اخیرا موضوع استقرار موشکهای پاتریوت آمریکا در لهستان مطرح شده است.)
از آنجا که عمدتا تحلیلگران روسی با سفارش عناصر وابسته به کرملین مبادرت به درج مقاله و تحلیل به ویژه در موضوعات مربوط به سیاست خارجی مینمایند به نظر میرسد در شرایط فعلی که مسکو تهران را به واسطه عدم وفای به عهد خود و رای علیه ایران در شورای امنیت برای چهارمین بار آزردهاند و عدم اعتماد به روسیه را از فضای نظری کارشناسان و تحلیلگران مستقل روابط دو کشور به فضای تصمیمگیری منتقل نمودهاند، قصد دارند با ایجاد جنگ روانی و ارائه مطالب انحرافی، حساسیت تهران را به تلاشهای واشنگتن در منطقه (قفقاز جنوبی به ویژه آذربایجان ) معطوف نمایند تا از توجه دولت و ملت ایران به رفتارهای غیر دوستانه روسیه بکاهند. لذا طرح مجدد موضوع ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در آذربایجان و تبلیغات پیرامون آن در این راستا صورت میگیرد.
پر واضح است که آذربایجان با آمریکا و ائتلاف مربوطه در خصوص به اصطلاح مبارزه با تروریسم همکاری میکند و تعداد اندکی از نیروهای نظامی این کشور در عراق و افغانستان حضور دارند. هچنین همکاری باکو با آمریکا در راستای ارسال محمولهها و نیروهای نظامی به افغانستان مسجل است وهمه این موارد آشکارا اعلام شده است.
از سوی دیگر آمریکا پایگاههای مجهزی در منطقه خلیج فارس دارد و با ایران نیز با حضور ناوهای هواپیمابرش همسایه است و نیروهای نظامی این کشور و همپالگیهایش در عراق و افغانستان حضور دارند. از همه اینها گذشته، ترکیه عضو ناتو است و پایگاه نظامی اینجرلیک متعلق به ناتو در این کشور مستقر است (هرچند که دولت حاکم فعلی اجازه استفاده از این پایگاه را به آمریکا در حمله به عراق نداد و در شرایط فعلی هم با توجه به بروز حوادث مربوط به غزه و عدم توجه آمریکا و 5 کشور دیگر به بیانیه سه جانبه تهران در خصوص تبادل اورانیوم کم غنی شده با سوخت 20 درصدی مناسبات آنکارا با امریکا قدری به زحمت افتاده است )
با نگرش به مولفههای فوق آیا میتوان گفت آمریکا به دنبال ایجاد پایگاه نظامی در آذربایجان است؟
به ظن اینجانب پاسخ سوال منفی است. دلایل دیگری نیز برای اثبات این ادعا میتوان بر شمرد:
- آمریکا توان نظامی بسیار بیشتری نسبت به ایران و دیگر کشورها دارد و میتواند ضربه زیادی به کشور مقصد وارد نماید. اما به دلیل چالشها و هزینههای بسیاری که پس از جنگ بر این کشور تحمیل میشود (مشابه آنچه که در عراق و افغانستان شاهدیم) از این پس قصد هجوم نظامی تمام عیار به هیچ کشوری به ویژه کشورهای مسلمان را نخواهد کرد. استراتژی امنیت ملی اوباما هم بر دیپلماسی و اقتصاد تاکید دارد. توان نظامی در کنار موقعیت ژئوپولیتیک ایران نیز فرصت بسیار خوبی فراهم نموده تا آمریکا و اسرائیل را به تفکر زیادی وادارد. نظام بینالملل هم امکان حمله تمام عیار به ایران را نمیدهد.
هر چند یک احتمال ضعیف وجود دارد در مراحل غائی که موضوع هستهای ایران ان گونه که آنها میخواهند به سرانجام نرسد، امریکا و اسرائیل و ائتلافی نسبتا جهانی به این تصمیم برسد که با استفاده از آخرین تکنولوژیهای نظامی و بدون استفاده از نیروی نظامی زمینی و حتیالمقدور با استفاده از هواپیماهای بدون خلبان و موشکهای با توان ضربه عمیق و ضد موشکها و... مناطق حساس نظامی و هستهای ایران را هدف حملات خود قرار دهند. احتمال این اقدام از آنجا قوت میگیرد که آمریکا اخیرا بودجهای 205 میلیون دلاری برای کمک به ایجاد سیستم موشکی تحت نام گنبد آهنین نمود که قادر خواهد بود هرگونه حمله موشکی نیروهای متخاصم را فوری شناسائی نموده و اقدام به ضد حمله نماید تا قبل از برخورد موشک به هدف، نابود گردد. همچنین در چند ماه اخیر خبرهائی در خصوص خریدهای نظامی بیشتر از سوی امارات وعربستان و کاهش حساسیت رادارهای عربستان به منظور فراهم نمودن امکان حمله هواپیماهای اسرائیل به ایران از فضای عربستان را شاهد بودهایم.
ذکر نکات فوق به این منظور بود که اولا آمریکا قصد حمله تمام عیار به ایران را ندارد و نخواهد داشت. ثانیا به عنوان یک اقدام غائی و در صورت اجبار، احتمال حمله موردی و مقطعی با استفاده از تجهیزات نوین الکترونیکی و هواپیماهای بدون خلبان در قالب ائتلاف نسبتا جهانی دور از ذهن نیست.
ثالثا برای یک اقدام مورد ی ومقطعی آمریکا نیازی ندارد با صرف هزینههای فراوان در آذربایجان اقدام به ایجاد پایگاه نظامی به معنی اخص نماید. و از امکانات خود در خلیج فارس استفاده خواهند کرد. ضمن اینکه مسکو امکان استفاده آمریکا از رادار قبله در آذربایجان را برای این کشور فراهم نموده است.(از این رادار روس ها علیه ایران در جنگ تحمیلی عراق استفاده میکردند و اطلاعات مربوط به آرایش نظامی ایران را به عراقیها میدادند، کاری که فرانسه نیز با هواپیماهای آژاکس انجام میداد.)
وانگهی آمریکا حساسیت روسها را میداند و به دلیل مخالفت روسیه، اگر هم مایل باشد به دنبال ایجاد پایگاه نظامی نمیرود چراکه در دوره آقای اوباما روابط مسکو–واشنگتن بهبود یافته و هر دو کشور همکاری مشترک را بر رقابت پرهزینه ترجیح میدهند. تحولات قرقیزستان، گرجستان، رای روسیه علیه ایران در شورای امنیت و جلب نظر روسیه در همکاری با ناتو و اتحادیه اروپا و محتوای استراتژی سیاست خارجی روسیه و استراتژی امنیت ملی آمریکا گواهی بر این ادعاست. (به احتمال زیاد مدودف رئیس جمهور روسیه که هم اکنون در آمریکا به سر میبرد امتیازات دیگری نیز از آمریکا خواهد گرفت و در آینده نزدیک روند ورود روسیه به سازمان تجارت جهانی با تسهیلات بیشتری مواجه خواهد شد.)
مزید بر دلایل فوقالذکر سوال دیگری به ذهن متبادر میگردد که آیا آمریکا حاضر است پایگاه نظامی در آذربایجان احداث نماید در شرایطی که اراضی این کشور توسط ارمنستان اشغال گردیده است؟ یا به تعبیر دیگر آیا آمریکا حاضر است علیه ارمنستان همکیش خود اقدامی نماید؟ یعنی با ایجاد پایگاه نظامی امکان استفاده احتمالی از آن را علیه ارمنستان از سوی آذربایجان فراهم نماید؟
یک احتمال بسیار ضعیف (نزدیک به محال ) میتواند وجود داشته باشد آن هم معامله میان واشنگتن وباکو. به این معنا که واشنگتن در بازگرداندن اراضی متصرفه اذربایجان کمک کند و باکو اجازه احداث پایگاه نظامی را در کشور خود به امریکا بدهد. با توجه به تعدد بازیگران در بحران قرهباغ و مولفههای موثر داخلی و منطقهای این احتمال به صفر تقلیل مییابد.
در خاتمه میخواهم خاطر نشان سازم با عنایت به مطالب فوق:
1- آمریکا به دلایل سیاسی، امنیتی، ژئوپولیتیکی و... قصد ایجاد پایگاه نظامی تمامعیار در آذربایجان و قفقاز جنوبی را ندارد.
2- جمهوری آذربایجان به دلایل تاریخی، فرهنگی، ژئوپولیتیکی، نظامی وامنیتی و... قصد اعطای امتیاز برای ایجاد پایگاه نظامی از سوی آمریکا و هیچ کشور دیگری به ویژه به منظور حمله احتمالی به ایران را ندارد.
3-تصویب دکترین نظامی جدید در مجلس ملی آذربایجان عمدتا بر آزادسازی اراضی اشغالی این کشور از تصرف ارمنستان با توسل به زور و ایجاد احتمالی پایگاه نظامی موقت در شرایط خاص استوار است. این قانون بیشتر جنبه جنگ روانی دارد برای ارمنستان و کشورهائی که درآینده محتمل است تهدیدی برای آذربایجان محسوب شوند یا در عمل اتفاقی رخ دهد.(رئیس دولت موقت قرقیزستان صرفا به دلیل یک بحران داخلی در جنوب کشور از روسیه در خواست کمک نظامی کرد اگر در معرض تهدید خارجی بود چه میکرد؟ به هر حال کشورهای کوچک برای تضمین حکومت و امنیت کشور خود به این سو و آن سو میزنند.)
4- انتشار اخبار پیرامون ایجاد احتمالی پایگاه نظامی در جمهوری آذربایجان برای ایجاد حساسیت در ایران از سوی مخالفین جمهوری اسلامی جهت ایجاد سردی در مناسبات تهران–باکو و ایجاد فرصت برای خود و افزایش بیشتر تنش تهران با بازیگران فرامنطقهای و همچنین انحراف توجه ایران به آمریکا و کاهش توجه به رفتار غیردوستانه روسیه در رابطه با ایران صورت میگیرد.(مسکو به قطعنامه چهارم شورای امنیت رای مثبت داد-علیه ایران-، پوتین اعلام کرد سیستم موشکی اس -300 را نمیتوان به ایران داد، مدودف گفت ایران نمیتواند عضو اصلی سازمان شانگهای شود و در نشست سران شانگهای در ازبکستان برای جلوگیری از ورود ایران به شانگهای تصویب کردند که کشورهائی که تحت تحریم سازمان ملل هستند نمیتوانند عضو این سازمان شوند.ایران باید از عضویت ناظر در این سازمان انصراف دهد. دلایل آن موضوع بحث دیگری است که اگر فرصتی باشد و دیگر دوستان نپرداخته باشند شاید بنده به آن بپردازم.)
5- توافقنامه همکاریهای دوستانه دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان در سال 1381 (احتمالا ) توسط آقایان سید محمد خاتمی و مرحوم حیدرعلیف روسای جمهور وقت کشور به امضا رسید و در یکی از بندهای آن (احتمالا ششم ) طرفین توافق کردند که به هیچ کشور ثالثی اجازه استفاده از خاک خود را جهت ضربه زدن به کشور مقابل نخواهند داد. در اوایل سال 1384 در سفر ژنرال صفر ابیاف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به تهران که برای اولین بار در طول مناسبات دو کشور صورت میگرفت، توافقنامه همکاریهای نظامی–فنی بین دو کشور توسط وی و دریادار شمخانی همتای ایرانی او امضا شد و در این سند مجددا بر مفاد بند ششم سند 1381 تاکید گردید. این گونه توافقات نشان میدهد که دو طرف قصدی برای دعوت از کشورهای ثالث به منظور تعدی به کشور مقابل ندارند و هر گونه مسادل دوجانبه خودرا از طریق مذاکرات دوستانه و با استفاده از سرمایههای تاریخی و فرهنگی ودینی خود حل وفصل خواهند نمود.
مناسب است تهران تحت تاثیر تبلیغات ایجاد شده در خصوص ایجاد پایگاه نظامی امریکا در آذربایجان قرار نگیرد و واکنش مقامات رسمی صرفا در برابر اظهاراتی باشد که مقامات رسمی آذربایجان مطرح مینمایند و در صورت ایجاد ذهنیت و هرگونه سوالی نسبت به پیگیری شفاف آن با مقامات آذری اقدام نمایند. توصیه نمیشود قبل از اظهارات مقامات آذری در این خصوص، اقدامیرسمی از سوی تهران صورت پذیرد چرا که با حفظ عزت جمهوری اسلامیایران همخوانی ندارد.
نظر شما :