حمله اسرائیل به کاروان آزادی و آغاز لجبازی های سیاسی

۱۵ خرداد ۱۳۸۹ | ۱۶:۴۱ کد : ۷۷۲۵ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
مسئله فلسطین به خصوص غزه این روزها به یکی از مسائل بغرنج منطقه تبدیل شده است. به نظر می‌رسد که در این قضیه یک لج و لجبازی‌ای وجود دارد که می‌تواند یک روند فرسایشی‌ای را در منطقه ایجاد کند.
حمله اسرائیل به کاروان آزادی و آغاز لجبازی های سیاسی
 مسئله فلسطین به خصوص غزه این روزها به یکی از مسائل بغرنج منطقه تبدیل شده است. به نظر می‌رسد که در این قضیه یک لج و لجبازی‌ای وجود دارد که می‌تواند یک روند فرسایشی‌ای را در منطقه ایجاد کند. یک طرف ماجرا اسرائیل قرار دارد که بر آن دولتی حکومت می‌کند که هیچ چیز را رعایت نمی‌کند و با آگاهی از حمایت‌های بی‌شائبه قدرت‌های غربی به خصوص ایالات متحده از خود به این باور رسیده است که قدرت مطلق منطقه است و کسی جلو دارش نیست. آن سوی ماجرا فلسطینیانی هستند که به این باور رسیده‌اند که مذاکره و دیپلماسی دیگر اثر ندارد و راهی جز مقاومت پیش رو نیست. از این رو سه سال به هر زحمتی که شده محاصره کمرشکنی را که جامعه جهانی تحت فشار شدید اسرائیل بر آن تحمیل کرده است، را تحمل کرده و اعلام داشته به این راه تا زمانی که به حق خود برسد، ادامه خواهد داد.

در اراضی فلسطینی وضعیت بسیار بحرانی است. انتخابات سراسری به دلیل اختلاف‌های داخلی همچنان پابر جا است. اختلافات فتح و حماس که یکی همچنان بر تمسک بر راه‌های دیپلماتیک برای رسیدن به یک راه حل اساسی برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی پافشاری می‌کند و  دیگری معتقد است که جامعه جهانی تا زمانی که فلسطینی‌ها را در خشم نبیند و به این باور نرسد که این خشم روزی منفجر خواهد شد، حقش را نخواهد داد؛ هنوز ادامه دارد. اختلافاتی که فعلا در مرحله آتش بس به سر می‌برد.

از سوی دیگر دولت افراطی نتانیاهو نیز هیزم در این آتش می‌ریزد. نتانیاهو معتقد است، کشور فلسطینی به آن معنایی که فلسطینی‌ها می‌خواهند هیچ وقت شکل نخواهد گرفت و برای آن که فلسطینی‌ها حتی تصور آن را به ذهن‌هایشان نیاورند، دست به هر کاری می‌زند. به ایالات متحده به عنوان متحد استراتژیک خود دهن کجی می‌کند تا بگوید برای رسیدن به خواسته خود حتی حاضر است از آبرو و ظرفیت استراتژیک متحد خود مایه بگذارد. به فکر یکپارچه ساختن بیت المقدس است و نه مسیحی می‌شناسد و نه مسلمان و آرمانش تنها یهودی کردن دموگرافی این منطقه است. به گسترش شهرک‌های خود به رغم کمبود امکانات رفاهی برای اتباع خود ادامه می‌دهد صرفا به این هدف که فلسطینیان را به صخره بگیرد و مذاکرات صلح را به چالش بکشاند چرا که اصولا اعتقاد چندانی به صلح پایدار ندارد.

در چنین وضعیت بغرنجی که منطقه تنها نیازمند یک جرقه برای به آتش کشیده شدن است، اسرائیل اقدام به کاری کرد که هیچ چیز جز تداوم لجبازی‌ها که می‌تواند در صورت تشدید به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود، را در پی نخواهد داشت. حمله به کاروان آزادی که 8 کشتی کمک‌های انسان‌دوستانه به غزه را شامل می‌شد، حرکتی سخت برای زهر چشم گرفتن از جامعه جهانی به طور کلی بود. اسرائیل با این کار می‌خواست کاری کند تا دیگر کسی جرات نکند به غزه محموله‌ای ارسال کند. به عبارت دیگر با این برخورد قاطعانه کار را به جایی رسانده که از محاصره تمام عیار غزه بهره کامل ببرد. اسرائیل به جامعه جهانی این پیغام را داد که هیچ کوتاهی‌ای را بر سر غزه نخواهد پذیرفت و می‌خواهد حصر غره را تا آخرین لحظه پیش ببرد و تا زمانی که نتیجه‌ای گرفته نشود آن را به هیچ قیمی نخواهد شکست. در این راه هر گونه ساختارشکنی‌ای را نیز به شدت پاسخ خواهد داد. اسرائیل بر این باور است که جامعه غربی در نهایت خواسته‌های آن را خواهد پذیرفت و غرلندهای کوتاه مقطعی در نهایت به تمکین در برابر خواسته‌هایش ختم خواهد شد.

در این میان اسرائیل متحدانی را نیز از دست داده است. ترکیه‌ای که تا دو سال پیش مانور مشترک با اسرائیل برگزار می‌کرد اکنون چاره‌ای جز این ندارد که یا با اسرائیل قطع رابطه کند چرا که اتباعش را اسرائیل به سلاخی کشانده است یا این که به فکر ترمیم رابطه با اسرائیل در فرصتی مناسب باشد. البته در این جا نکته‌ای را نیز نباید فراموش کرد و آن این که رابطه‌های اقتصادی و اجتماعی اسرائیل و ترکیه به اندازه‌ای عمیق و در هم تنیده است که گسستن این رابطه چندان هم آسان نیست. شاید بحران‌های سیاسی ابرهای تیره‌ای بر روابط آنکارا - تلاویو سایه انداخته باشد اما بدان معنا نیست که ترکیه بتواند به راحتی یک شبه قطعی رابطه خود را با اسرائیل اعلام کند. سرمایه‌های کلانی که اسرائیلی‌ها به ترکیه آورده‌اند به اندازه‌ای است که تنفس اقتصادی برخی جزیره‌های توریستی ترکیه، وابسته به اسرائیل است و یهودی‌ها نبض اقصادی بسیاری از شریان‌های اقتصادی این کشور را در دست دارند. برای آینده سیاسی روابط ترکیه و اسرائیل از اکنون نمی‌توان چیزی پیش‌بینی کرد. به خصوص این که بسیاری بر این باورند که حمله مسلحانه کماندوهای اسرائیلی به کاوران آزادی و کشتن نزدیک به 9 تن از اتباع ترکیه به نفع حزب حاکم یعنی حزب فضیلت و توسعه تمام شده است. به خصوص این که انتخابات ترکیه نیز نزدیک است و این ماجرا می‌تواند بهره‌برداری‌های انتخاباتی خوبی برای این حزب به ارمغان آورد. از این رو باید دید ترکیه پس از برگزاری این انتخابات که دو ماه دیگر برگزار خواهد شد چه برنامه‌ای در پیش خواهد گرفت؟ آیا واقعا آن موقع هم به فکر قطع رابطه با اسرائیل خواهد بود؟

از این سو، جریان مقاومت در فشار شدیدتری قرار گرفته است. در حالی که انتظار می‌رفت، حرکتی عملی و آتشین از سوی حماس و حامیانش علیه اسرائیل صورت بگیرد، شاهدیم که این جریان‌ها با درایت کامل بهانه دست دشمن اسرائیلی خود ندادند و با خویشتنداری خود بر موضع مقاومت تاکید کرده‌اند. این که در آینده چه خواهد شد و مثلا یک هفته آینده چه حرکتی از سوی مقاومت صورت خواهد گرفت، هنوز مشخص نیست. جریان‌های فلسطینی به خوبی می‌دانند که دولت تندروی اسرائیلی به دنبال جنگ‌افروزی و انتقام گرفتن از حماس و جهاد اسلامی در غزه و حزب الله در لبنان است تا بتواند قاطعانه خاطرات تلخ دو شکست گذشته خود در سال 2009 - 2008 و 2006 را پاک کند. از این رو تلاش می‌کند که رو در رویی خود با اسرائیل را با این معادله مورد پسند تلاویو پیش نبرد. پس در این جا به نظر می‌رسد که فعلا تلاشی برای اجتناب از جنگ وجود دارد. اما به نظر می‌رسد که مقاومت نیز سیاست تازه‌ای را اتخاذ خواهد کرد. سیاستی که چه بسا بخشی از جریان‌های خسته شده فتح را نیز با خود همراه کند. در حال حاضر مقاومت علاوه بر در کنار خود داشتن ایران و سوریه کشورهای تازه‌ای را نیز با خود همراه کرده است. شاید ترکیه و اندونزی نیز به زودی به جمع حامیان مقاومت بپیوندند. در این میان وقوع یک اتفا اجتناب ناپذیر‌ است. آن هم لجبازی سیاسی دو طرف که اسرائیل تلاش می‌کند بیش از پیش به آن دامن بزند. این لجبازی در نهایت می‌تواند به جرقه‌های باروت ختم شود ولی شاید هم مسیر حرکت سیاسی منطقه را به کلی تغییر دهد. چرا که این بار امریکا نیز آن امریکای مورد علاقه نتانیاهو که سودای جنگ فضیلتی برای آن محسوب می‌شد، نیست. امریکای اوباما غیر از امریکای بوش است. پس در نهایت این را هم نمی‌توان گفت که این لجبازی سیاسی به نفع اسرائیل جنگ ظلب تمام خواهد شد. در این میان یک حقیقت را نباید نادیده گرفت. آن هم فرسایشی است که از این لجبازی حاصل خواهد شد. این فرسایش می‌تواند به ضرر همه تمام شود. فرسایشی که شاید طرح‌ها، پیمان‌نامه‌ها یا بالعکس خشونت‌ها و جریان‌های ساختارشکنانه تازه‌ای را به وجود آورد.  

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :