انصاف دهید، آیا واقعا نوری مالکی متحد ایران است؟
این روزها رفتارهای آقای مالکی به گونهای است که گمان میرود ایشان تمایلی به حفظ رابطه حسنه با ایران ندارد. رفتار ایشان آن قدر سوء برداشت ایجاد کرده که به نظر میرسد ایشان نه تنها چندان در راه منافع ملی ایران گام بر نمیدارد بلکه در بسیاری موارد مواضعی بسیار تند و اظهاراتی شدید اللحن علیه منافع ایران دارد.
اشاره به برخی از حرکتهای عجیب آقای مالکی که شاهدی بر این ادعا است به خوبی نشان میدهد آن گونه که غربیها و رسانههای عربی در بوق و کرنا کردهاند، ایشان متمایل به ایران نیست. مثلا زمانی که علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی به بغداد سفر کرد و پس از مذاکرات طولانی با مالکی از وی خواست که از انشقاق و دو دستگی در صفوف شیعیان جلوگیری کرده و به ائتلاف ملی بپیوندد، (خواستهای که مرجعیت شیعه به شدت از آن حمایت میکرد) در ظاهر با حرف ایشان موافقت کرد و به او قول داد که یک ائتلاف واحد برای شیعیان ایجاد شود؛ اما همین که آقای لاریجانی از اتاق آقای مالکی خارج شد و به دیدار جلال طالبانی رفت، مالکی تلفنی با رئیس جمهوری عراق تماس گرفت و ضمن شکایت از حضور لاریجانی در بغداد و اصرار او به این مسئله، تقاضای او را دخالت در امور داخلی عراق دانست و از جلال طالبانی خواست که این موضوع را با ایشان مطرح کند. هنگامی که آقای لاریجانی با جلال طالبانی دیدار کرد و اظهارات دو پهلوی نخستوزیر عراق را از دهان او شنید، شوکه شد و مجبور شد با آزردگی خاطر عراق را ترک کند.
پس از آن مالکی جریان فکه را به راه انداخت. دعوا بر سر چاه مشترکی که بر اساس معاهدات صورت گرفته هر دو کشور حق استفاده از آن را دارند. اما مالکی چنان علیه ایران بر سر این مسئله جنجال کرد گویی که ایران به خاک عراق تعدی کرده در حالی که رفتار ایران نه تازگی داشت و نه خلاف عرف بود. جنجال رسانهای که او به راه انداخت، دستاویز تبلیغاتیای علیه ایران شد تا کشورهای عربی که خصومت دیرینهای با ایران دارند، تبلیغات منفی گستردهای علیه ایران راه بیندازند.
آقای مالکی به این نیز بسنده نکرد. دو روز قبل از زمان برگزاری انتخابات عراق در مصاحبه با شبکه السومریه گفت: «مسئله فکه مسئله بزرگی بود! اگر تدبیر من نبود قطعا با ایران جنگ در میگرفت! من از بروز جنگ ممانعت کردم!»
پس از انتخابات نیز آقای مالکی و اطرافیانش دائما از تعیین حدود مرزی با ایران سخن گفتند و با استفاده از هر فرصتی ایران را متهم کردند که حاضر نیست پای میز مذاکره بنشیند و مسئله مرزها را حل کند. آقای مالکی حتی در نامههای متعدد خود به تهران معاهده 1975 الجزایر را رد شده دانسته و گفته است که آن را نمیپذیرد. وی حتی نامههایی را که میان صدام حسین با هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری وقت ایران برای پایان دادن به غائله جنگ 8 ساله رد و بدل شد را زیر سئوال میبرد.
سوء رفتار با زائران ایرانی در حالی که یکی از مهمترین منابع درآمدی دولت عراق از این راه تامین میشود از دیگر سیاستهای عجیب آقای مالکی است. در حالی که تنها زائران پایبند به دیدار از عتبات عالیات ایرانیها هستند و شهروندان ایرانی بیشترین مسافران عراق را تشکیل میدهند، سوء رفتار دولت عراق با زوار ایرانی چه معنایی میدهد؟ هواپیمای العراقیه هر روز برای مسافرن ایرانی مشکلتراشی میکند در حالی که هیچ کس در این زمینه پاسخگو نیست.
مالکی تا کنون با ایران 120 پروتکل امضا کرده، اما دریغ از این که یک کدام از آنها را به اجرا بگذارد. رسانههای وابسته به دولت عراق این روزها فضای سنگینی را علیه ایران ایجاد کردهاند. انتقادهای تند و اظهارات غیر مسئولانه به گونهای که خواننده گاهی اوقات تعجب میکند که این رسانه وابسته به یک جریان شیعی است یا بعثی از دیگر اقدامات ضد ایرانی آقای مالکی است.
در حالی که ایالات متحده امریکا تصمیم گرفته در تمام شهرهای عراق کنسولگری باز کند و برای رسیدن به این هدف دست به کار شده و حتی کنسولگری خود در نجف اشرف را نیز راهاندازی کرده، آقای مالکی از راهاندازی کنسولگری ایران در نجف اشرف امتناع میکند و حتی برای کنسولگری ایران در کربلا نیز محدودیتهایی ایجاد شده است.
بازداشت طرفداران جریان صدر نیز همچنان ادامه دارد. نیروهای امریکایی با آدرس نیروهای عراقی بر در خانههای طرفداران مقتدی صدر که متحد ایران محسوب میشود، میروند و تک تک آنها را بازداشت میکنند.
مالکی بر سر توافقنامه امنیتی که خود در اوج فشارهای سیاسی و رسانهای آن را امضا کرد، هر روز لایحهای پیشنهاد میدهد که یا خروج امریکاییها از عراق به تعویق بیفتد یا این که حرکتی به نفع آنها و به ضرر دیگران صورت بگیرد.
در حالی که همه میدانیم و اذعان داریم بازگشت بعثیها به قدرت و قدرت گرفتن آنها چه مصیبت بزرگی برای ایران ایجاد خواهد کرد و تا چه اندازه میتواند روابط ما را با عراق تیره کند، نوری مالکی شب انتخابات دستور بازگشت به خدمت بیش از 20 هزار درجهدار و کارمند عالیرتبه رژیم بعثی را به وزارتخانههای امنیت، دفاع، ستاد نیروهای مسلح، کشور، ارتش و پلیس عراق میدهد تا دلهای رنجور مردمی که خاطرات تلخی از دوران استبداد بعثی دارند به لرزه در آید.
در حالی که منافقین (مجاهدین خلق) بنا به توافقهای صورت گرفته مکرر میان ایران و عراق باید پایگاه اشرف را تخلیه کرده و از عراق خارج شوند نه تنها این پایگاه تعطیل نشده بلکه آزادی عمل بیشتری به آنها داده شده و هر روز از مزاحمت عناصر وابسته به این جریان به مردم عراق به گوش میرسد. بگذریم از این که از همین راه نیز چه سوء استفادههایی برای ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران میشود.
آخرین حرکت مالکی علیه ایران مطالبه غرامت ایران از عراق بابت 8 سال جنگ تحمیلی است. مالکی و رسانههای نزدیک به او چنان جنجالی علیه ایران بر سر این موضوع به راه انداختهاند، گویی که ایران نمیتواند مطالبهای برای حق خود داشته باشد و حرفی از آن بزند.
اینها همه در حالی است که از روز نخست تا همین الآن جمهوری اسلامی ایران تنها مدافع و حامی غیرغربی دولت عراق بوده و همه گونه حمایتی را از جانب خود متوجه دولت نوری مالکی کرده است. ایران نخستین کشوری بود که در عراق کنسولگری باز کرد و در اوج ناآرامیهای عراق و در حالی که همه سفارتخانهها تعطیل شده بودند، فعالانه در کنار نظام جدید عراق حاضر بود. اما در مقابل آقای مالکی چه خدمتی به جمهوری اسلامی انجام داده است. آیا درست است ایشان در مصاحبهای که صرفا جنبه تبلیغاتی دارد و خوراک آن رسانههای معاند پانعربیست است، بگوید که با "تدبیر خود توانستم جلوی جنگ با ایران را بگیرم"؟ حال از تحلیلگران خارجی به خصوص کسانی که ایران را متهم به دخالت در امور داخلی عراق میکنند و معتقدند که ایران برای نخستوزیری افرادی خاص فشار میآورد، باید پرسید، انصاف دهید آیا واقعا مالکی متحد و مدافع ایران است؟
نظر شما :