پترائوس اولین آنها نبود
دیپلماسی ایرانی: در فوریه 2006 کتابی را به رشته تحریر در آوردم که درباره روابط ژنرال جورج مارشال و دوایت آیزانهاور برای گروه کتابهای نیویورک تایمز بود. بر روی طرح اولیه و پیشنهادی این کتاب نزدیک به 9 ماه کار کردم و فکر میکنم مجموعه جالبی از آب در آمد. دو هفته پس از چاپ این مجموعه نخستین واکنش را از دبیر تحریریه نیویورک تایمز شاهد بودم. او از طرح پیشنهادی من خوشش نیامده بود. از من پرسید "آیا ژنرال مارشال یک ضد یهود بود؟" من مشابه چنین گلایهای را قبلا نیز شنیده بودم اما با این حال با این پرسش وی شوکه شدم. برای من جورج مارشال افسری وظیفشناستر از دیگران بود که در جنگ جهانی دوم همانند یک قهرمان امریکایی خدمت کرده بود. او مهمترین سرباز نسل خودش با وجدانی بزرگ و شجاعتی ذاتی بود.
مارشال در سال 1948 کمی احساسات ضد یهودی داشت. البته باید بگویم که او در آن زمان نه تنها احساساتی میهنپرستانه نسبت به امریکا داشت بلکه خود را با فلسطینیان نیز شریک میدانست. از این رو هنگامی که فهمید ایالات متحده امریکا اسرائیل را به عنوان یک کشور پذیرفته به شدت عصبانی شد. هری ترومن با او موافق نبود و به همین دلیل مارشال و ترومن در اداره اوال در 12 می 1948 درگیری شدیدی سر این مسئله پیدا کردند. ترومن به کلارک کلیفورد مشاور رئیس جمهور اعتماد داشت و استدلال او را همیشه میپذیرفت. کلیفورد رو در روی مارشال ایستاد و به او گفت: «ایالات متحده تعهد اخلاقی به دنیای یهود دارد که این تعهد در دیداری در بریتانیا به هنگام امضای صدور بیانیه بالفور به یهودیها داده شده است.»
او تاکید کرد، ایالات متحده تعهد داده است که از اسرائیل در خاورمیانه حمایت کند. وقوع هولوکاست ایجاد کشور اسرائیل را ضروری کرد و بیش از آن اسرائیل باید همیشه دموکراتیک باشد.
او همچنین اضافه کرد: «یهودیان امریکا رای دهندگان بسیار مهمی هستند که میتوانند در برابر بسیاری از رایها بایستند و تصمیمهای مورد نظرشان را اتخاذ کنند.»
مارشال به رئیس جمهوری توضیح داد که آقای رئیس جمهور به نظر من این دیدار پیام بسیار مهمی را به همراه داشت. آن هم وجود مسئلی پیچیده در سیاست خارجی امریکا بود. من دقیقا نمیدانم چرا کلیفورد اینجا است.
ترومن تلاش کرد که مارشال را آرام کند و او را تشویق به آرامش میکرد اما مارشال به هیچ عنوان راضی نبود. از این رو گفت: «من فکر نمیکنم که سیاست باید در تصمیمگیریهای ما نقشی بازی کند.»
آن دیدار با خشونت و ناخرسندی تمام به پایان رسید در حالی که ترومن تلاش میکرد مارشال را به آرامش دعوت کند و او از در آشتی در آورد و او را به کنار خودش بکشاند. این درست نبود، ایالات متحده میخواست به، به رسمیت شناختن اسرائیل رای دهد و بر روی حمایت از آن و ایجاد دولت جدید اسرائیلی کار کند. موضوعی که مارشال را عصبانی نگه میداشت.
ادامه دارد...
نظر شما :