اخراج ۷۰ هزار فلسطینی رابطه امريکا - اسرائيل را باز هم تيرهتر خواهد کرد
- تصمیم جدید دولت اسرائیل برای اخراج 70 هزار فلسطینی در کرانه باختری را چگونه ارزیابی می کنید؟
تحول بسیار مهمی در صحنه فلسطین در حال رخ دادن است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و باید مورد توجه قرار بگیرد. بهانه اسرائیل این است که این افراد اصولا ساکن کرانه باختری نیستند و از بقیه مناطق بیشتر از نوار غزه به این جا آمدهاند یا کسانی هستند که دوران اقامتشان در کرانه باختری به پایان رسیده است. این موضوع باعث شده دهها هزار خانواده فلسطینی که سالها و بلکه یک عمر است که در کرانه باختری زندگی میکنند آواره شوند به این ترتیب که یا به سوریه یا به اردن یا به لبنان بروند یا به نوار غزه بیایند. با توجه به این که خود نوار غزه از تراکم بسیار بالای جمعیت برخوردار است و محاصرهای که شده است به طور حتم آمادگی پذیرش سکنه جدید را ندارد. بنابر این این ضربه بزرگی به ملت فلسطین و آرمان فلسطین محسوب میشود.
در تحلیل این مسئله باید گفت که رژیم صهیونیستی از دهها سال پیش طرحی با عنوان ترانسفر را در مورد فلسطینیان اجرا میکند. البته این که فلسطینیان را از خانه و کاشانهشان اخراج بکنند و یهودیان را از سراسر جهان به آنجا بیاورند و در فلسطین سکنی دهند، اساس و پایه اندیشه صهیونیزم است. تا حالا هم اجرا شده و در حال حاضر هم در فلسطین اشغالی نیز از 5 میلیون سکنه نزدیک به 5/1 میلیون فلسطینی هستند که آنها نیز بیشتر در منطقه جلیل علا ساکن هستند و بخشی هم به عنوان عشایر عرب در صحرای نقب و اطراف شهر بعر السبع به سر میبرند.
سیاست ترانسفر طرحی بود که آریل شارون دنبال میکرد برای خالی کردن سکنه فلسطینی از سرزمین هایشان. در آن زمان پیشبینی میشد که چه بسا آریل شارون دست به یک کشتار وسیعی بزند تا سکنه کرانه باختری وادار شوند از از غرب رود اردن به شرق رودخانه یعنی در خاک اردن بروند. همیشه اسرائیل میگفته است که اردن کشور فلسطینی است و در غرب اردن جایی برای تشکیل فلسطین وجود ندارد. به نظر میرسد دولت لیکودی بنیامین نتانیاهو نیز در حال حاضر همین طرح را به صورت تدریجی و قسطی در حال پیاده کردن است. بر اساس گزارشهایی که وجود دارد دولت لیکودی در نظر دارد حدود 200 هزار نفر را در آینده نزدیک از کرانه باختری اخراج کند. این 70 هزار نفر هم بخش اولی از این تعداد است که قرار است از کرانه باختری بروند. سیاست اسرائیل بر این است که تمام ساکنین فلسطینی بیت المقدس را از آن منطقه اخراج کند چرا که این منطقه را براساس آموزههای توراتی این منطقه را با نام سامره یا یهودی بخشی از سرزمین موعود میداند. اگر چنین چیزی صورت بگیرد این به معنای پایان یافتن مسئله فلسطین است. چون کسانی که سخن از صلح می زنند اساس مورد نظرشان قطعنامههای شورای امنیت و در راس آنها قطعنامه 242 شورای امنیت مربوط به نوامبر 1967 و قطعنامه 338 است. بر اساس این قطعنامهها کرانه باختری رود اردن که در جنگ شش روزه سال 67 توسط ارتش اسرائیل اشغال شده سرزمین اشغال به حساب میآید. عقیده بر این است که پس از عقبنشینی اسرائیل فلسطینیها میتوانند در نوار غزه دولت فلسطینی را تشکیل بدهند. اساس طرح پیشنهادی کشورهای عربی که به طرح ملک عبدالله معروف شده نیز دقیقا همین است. چنانچه سیاست ترانسفر اسرائیل صورت بگیرد و کرانه باختری به طور کامل در آینده نزدیک از سکنه فلسطینی خالی شود و از طرفی روز به روز هم بر تعداد شهرکهای یهودی نشین افزوده شود این بدان معنا است که زیر بنای صلح مورد نظر امریکا و سازمان ملل متحد و کشورهای عربی نابود شده است. یعنی چیزی که عمرو موسی هم سهشنبه بر آن تاکید کرد.
اکنون واکنشهای گستردهای شروع شده است. سازمان کشورهای اسلامی و اتحادیه عرب این اقدام را محکوم کردهاند و خواستار توقف آن شدهاند.
چقدر امکان اجرای آن وجود دارد؟
گزارشهایی که از داخل سرزمینهای اشغالی به گوش میرسد نشان میدهد که اسرائیل بیتوجه به این واکنشها از همین دیروز اخراج این افراد را آغاز کرده است. این که چگونه میتوان جلوی آن را گرفت در صورتی است که اعتراضها جدی شود. اگر جدی شود طبیعتا جلوی این حرکت گرفته خواهد شد. اما اسرائیل به خصوص حزب لیکود دیدگاهی دارد مبنی بر این که ما باید جهان را در برابر عمل انجام شده قرار بدهیم و اعتراضهایی که انجام خواهد شد بیشتر اعتراض شکلی به صورت تظاهرات و بیانیه خواهد بود. این گونه اعتراضها چون که با اهرمهای جدی همراه نیست چیزی را تغییر نخواهد داد. ظاهرا نتانیاهو با همین دید به اعتراضها مینگرد. اگر اعتراضها جدی نباشد این روند ادامه خواهد داشت.
در این جا یک نکته وجود دارد و آن هم موضع دولت اوباما است. جورج میچل فرستاده اوباما به دنبال یافتن راه حلی برای حل این قضیه است. برای این که مذاکرات شروع شود دولت خودگردان شرط گذاشته است که باید شهرکسازیها توسط دولت صهیونیستی متوقف شود. امریکا هم خواهان توقف شهرکسازیها شد اما اسرائیل توجهی به آن نکرد. این را رسما هم اعلام کرده است. این دهن کجی دولت نتانیاهو به امریکا باعث شد تا نتایناهو در سفر اخیرش به واشنگتن و ملاقاتش با اوباما بسیار سرد با او برخورد شود. امریکا به نتانیاهو نشان داد که میخواهد شهرکسازیها متوقف شود تا مذاکرات آغاز شود. حتی در مذاکرات کنفرانس هستهای که در واشنگتن برگزار شد، نتانیاهو شرکت نکرد. به نظر میرسد دولت لیکودی در اسرائیل با دولت اوباما الآن مشکل پیدا کرده است و احتمالا امریکا روی دولت لیکودی بیشتر فشار خواهد آورد. این احتمال هم است که کشورهای میانهرو مثل مصر و اردن به امریکاییها برای توقف خروج فلسطینیان از بیت المقدس فشار بیاورند. ظاهرا اوباما به نتانیاهو فهمانده است که توقف شهرکسازیها و آغاز مذاکرات بسیار اهمیت دارد چرا که اولویت امریکا در حال حاضر مبارزه با تروریسم و مسئله افغانستان است. دولت اوباما تحلیلش این است که برای پیش رفتن در این زمینه باید راه حلی را آغاز کرد.
موضع جریانهای مقاومت چگونه خواهد بود؟
پیشبینی میشود که این موضوع باعث تقویت جریان مقاومت شود. سفر دیروز آقای عمرو موسی به سوریه و دیدارش با خالد مشعل و تمایل برخی گروههای وابسته به جنبش فتح برای آشتی و رسیدن به صلح باعث شود تا اختلافهای جریانهای فلسطینی حل شود و بروند به دنبال یک استراتژی واحد که شاید این اتفاق بتواند یک انتفاضه سوم ایجاد کند.
چقدر تصمیم دولت نتانیاهو را در جهت خنثی کردن تلاش آقای فیاض برای اعلام دولت مستقل فلسطینی میدانید؟
آنچه آقای سلام فیاض اعلام کرد، مبتنی بر قول و قرارهایی است که امریکاییها دادهاند و احساس میکند که آنها برای تشکیل دولت مستقل فلسطین جدی هستند که فکر میکند در سال 2011 شاهد تشکیل دولت مستقل فلسطین باشیم. اما لیکودهای حاضر در اسرائیل تا این لحظه نشانهای بروز ندادهاند که بخواهند در طرحهایشان کوتاه بیایند. چرا که اصولا حزب لیکود و شخص نتانیاهو که توسط جریانهای اصولگرای صهیونیست و شهرکنشنینهایی که در اسرائیل وجود دارند و از سوی متعصبین یهودی حمایت میشود تصور نمیکنند در شرایط عادی حاضر شود از طرحهایش کوتاه بیاید. حتی در دیدار اخیر نتانیتاهو با اوباما بر اساس مطالبی که مطبوعات اسرائیلی نوشتند، وقتی اوباما تاکید کرده است که امریکا امنیت اسرائیل را در اولویت خود میداند و این علاقمندی امریکا به امنیت اسرائیل است که واشنگتن را وارد میکند که به فکر حل فلسطین و تشکیل دولت فلسطین باشد و در سطح استراتژیک به امنیت اسرائیل کمک میکند، نتانیاهو شگفت زده شد. چرا که نتانیاهو معتقد است که مسئلهای وجود ندارد که بخواهد حل شود. تنها مسئلهای که وجود دارد مسئله سکنه فلسطینی در ساحل غربی رود اردن است. با این طرحها میخواهد سکنهاش را کاهش دهد. برای این کار هم یک دولت خود مختار میتواند از پس آن بر آید. در حالی که دیدگاه دولت اوباما این نیست و این باعث افزایش تیرگی روابط دولت امریکا با دولت اسرائیل خواهد شد.
نظر شما :