ایران بازنده یا برنده انتخابات عراق؟
پس از برگزاری انتخابات سراسری در عراق که به ظاهر ائتلاف العراقیه به رهبری ایاد علاوی، شیعه سکولار و نخستوزیر سابق این کشور پیروز آن شد، بسیاری از تحلیلگران و ناظران به خصوص کارشناسان عرب ضد ایرانی در بوق و کرنا کردند که این انتخابات به ضرر ایران تمام شد و رایای که ملت عراق دادند، در حقیقت به معنای شکست جمهوری اسلامی ایران در عراق، شکست مواضع سیاسی تهران و در نهایت شکست متحدان ایران در عراق بود. آنها دلیل میآوردند که متحدان ایران در ائتلاف ملی عراق جمع شده بودند و این ائتلاف در کمال ناباوری در میان برندگان بر سکوی سوم ایستاد و رقبای آن یعنی ائتلاف العراقیه و دولت قانون به ترتیب اول و دوم شدند. آنها پیشبینی میکردند که این شکست باعث انزوای ایران در عراق شود و در نهایت دولتی خلاف میل ایران در بغداد تشکیل شود که مواضع ایران را نه به رسمیت بشناسد و نه دیگر اجازه دهد ایران در عرصه سیاسی عراق اثرگذار باشد و نقشآفرینی کند.
این در حالی است که همین تحلیلگران و مدعیان شکست ایران در عراق گلهمندند که چرا نمایندگان سیاسی عراقی رایزنیهای خود را در تهران متمرکز کردهاند و کمتر به پایتختهای عربی اعتنایی دارند.
شاید این انتخابات باب میل ایران رقم نخورد ولی هنوز تهران را به موضع شکست نرسانده است. بلکه میتوان ادعا کرد با سفرهای مکرر مقامات عراقی پس از انتخابات به تهران و تحولاتی که عراق پس از انتخابات شاهدش بود، موضع ایران در عراق بسیار هم تقویت شد.
نخستین دلیل این که ایران مدافع شیعیان در عراق از هر جنبه و در هر موقعیتی است. بسیار واضح است که در مقابل حمایتهای عجیب و غریب و غیر قابل باور کشورهای عربی از طایفههای عرب سنی نزدیک به جریان بعثی ایران نیز از حقوق شیعیانی دفاع میکند که در عراق مدافعی جز ایران ندارند. نتیجه انتخابات هر چه باشد باز هم شیعیان برنده آن شدند. اولا برنده انتخابات عراق هم فردی شیعی است که خوب میداند برای پیشبرد اهدافش چارهای ندارد که حمایت ایران را جلب کند چرا که به واسطه شیعه بودنش عربهای سنی شاید به طور موقت حضور او را تاب بیاوردند اما در نهایت به دلیل گرایشهای پانعربیسم و طایفهایشان او را کنار خواهند زد و چهره دیگری را مطرح خواهند کرد. هر چه باشد اعراب به فکر احیای قدرت سنیان متعصب به خصوص بعثیها در عراق هستند و این را در عمل ثابت کردهاند. ثانیا اگر توجهی به نام کسانی که از فهرست العراقیه رای آوردهاند، بیندازیم باز هم میبینیم که بیشتر چهرههایی که از این فهرست انتخاب شدهاند، اکثرا شیعه هستند.
دلیل دوم این که اگر نگاهی به فهرست پیروز شدگان این انتخابات بیندازیم، به خوبی در مییابیم که در نهایت باز شیعیان اکثریت پارلمان را در اختیار دارند. بدون احتساب فهرست العراقیه، ائتلافهای وابسته به شیعیان یعنی دولت قانون و ملی 160 کرسی در اختیار دارند. این تعداد کرسی شاید به دلایل بسیاری که ذکر آنها خود یادداشتی جداگانه میطلبد بیشتر از کرسیهای مجلس پیشین نباشد اما در نهایت باز هم شیعیان برنده این انتخابات شدهاند. هر دو ائتلاف دولت قانون و ملی مورد حمایت ایران هستند و این به خود تنهایی نشانگر پیروزی ایران در این انتخابات هست و به معنای اعتماد ملی عراق به احزاب و جریانهای شیعی مذهبی. حال اگر تعداد کرسیهای به دست آمده از ائتلاف العراقیه را نیز اضافه کنیم تعداد کرسیهایی که شیعیان به دست آوردهاند باز هم از این تعداد بیشتر خواهد شد.
دلیل دیگر این که اگر به روزهای اعلام نتایج انتخابات عراق نظر بیندازیم و اتفاقاتی که در آن روز و روزهای بعد رخ داد را بسنجیم به خوبی در مییابیم که وزن کدام کشور در عراق بالاتر است، وزن ایران یا وزن کشورهای عرب منطقه. سفر جلال طالبانی و عادل عبدالمهدی در راس یک هیئت عالیرتبه به تهران و دیدارشان با مقام معظم رهبری بیاعتنا به نشست اتحادیه عرب در سرت در لیبی از یک سو و عدم آغاز سفرهای منطقهای دیگر گروههای سیاسی عراقی، حتی گروههای سیاسی وابسته به جریان العراقیه به کشورهای عربی در آن مقطع زمانی از سوی دیگر به خوبی نشان داد که جایگاه کدام کشورها برای بغداد از اهمیت بالایی برخوردار است و کدام یک بیش از همه بر عراق اثر میگذارد. شاید در سفر جلال طالبانی و عادل عبدالمهدی به تهران صحبت از آینده دولت عراق نشد اما نفس سفر در آن مقطع نشان از میزان اهمیت ایران برای عراقیها دارد.
دیگر این که تمام جریانهای سیاسی عراقی هیئتهای خود را به ایران فرستادهاند تا ببینند که نظر ایران درباره دولت آینده عراق چیست. حتی طارق الهاشمی معاون سنی مذهب رئیس جمهوری عراق و مورد حمایت کشورهای عربی در سفرش به پایتختهای عربی تاکید دارد که هر دولتی که در بغداد تشکیل شود باید حمایت تهران را داشته باشد. چرا که تهران از روز نخست سقوط از نظام جدید عراق حمایت کرده و تداوم این حمایت نه تنها برای ما الزامی است بلکه نقش حیاتی برای نظام عراق دارد. اهمیت این موضوع را حتی ایاد علاوی نیز درک کرده است. او نیز قرار است به زودی و ظرف روزهای آینده هیئتی را به تهران بفرستد تا درباره دولت آینده عراق با مقامات تهران به رایزنی بپردازند.
پس نتیجه میگیریم نه تنها ایران در عرصه سیاسی عراق شکست نخورده بلکه خود عراقیها واقفند که باید حمایت ایران را جلب کنند. به عبارت دیگر حتی ایران بخواهد به عراق اهمیت ندهد (که البته این طور هم نیست و نخواهد بود) این عراقیها هستند که میخواهند ایران در عراق نقشآفرینی کند. چرا که ایران تنها کشور خاورمیانه بود که از روز نخست از نظام نوپای عراق حمایت کرد و آن را به رسمیت شناخت و برای اثبات حسن همجواری و حسن نیتش سفیر به بغداد فرستاد.
نظر شما :