اوباما به دنبال صلحی واقعی است

۱۵ فروردین ۱۳۸۹ | ۲۰:۳۷ کد : ۷۲۹۲ باشگاه خوانندگان
نگاه یکی از خوانندگان دیپلماسی ایرانی به مقوله صلح اسرائیل و اعراب.
اوباما به دنبال صلحی واقعی است

در طول پنجاه سال گذشته هیچ رئیس جمهوری در آمریکا به اندازه "باراک اوباما"  تا این اندازه صادقانه کوشش نکرده است که اختلافات اعراب و اسراییل به نحو مسالمت آمیزی حل شده و احترام طرفین مخاصمه نیز حفظ گردد.

او رئیس جمهوری است که به واقع اعتقاد دارد باید مشکل اعراب و اسرائیل به نحو کاملا شایسته و آبرومندانه ای حل شود وهم فلسطینیان و حامیان آنها وهم اسرائیل و آمریکا و علاقمندان به آنها از این معضل طولانی به نحو شایسته و بدون سرشکستگی  و احساس حقارت بیرون آیند و جهان پس از شصت سال، با صلحی آبرومندانه  در این منطقه از جهان روبرو شود.

به تاریخ گذشته روابط آمریکا با اعراب و اسرائیل از زمان ترومن تا اوباما، نظری کوتاه بیافکنید، در این دوره روسای جمهوری آمریکا عبارت بودند از ترومن، ایزنهاور، کندی، جانسون، نیکسون، فورد، کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر و اوباما و تنها در ذهن خود، کوشش های این روسای جمهور را برای حل معضل اعراب و اسرائیل مرور کنید.

با آنکه تمام این روسای جمهور در حرف و عمل کوشش در حل مناقشه اعراب و اسرائیل داشته اند، اما سه نقطه درخشان عبارتند از کارتر، کلینتون و اوباما که هر سه نیز دموکرات بوده اند و در میان آنان اوباما همچون ستاره ای است بسیار درخشان و برخلاف کسانی که می خواهند او را روسیاه نشان دهند، وی آکنده از حسن نیت است و در تلاش برای برقراری صلحی آبرومندانه در این منطقه حساس از جهان است.

آمریکا پس از سال ها مناقشه در این منطقه از جهان به این نتیجه منطقی رسیده است که:

یک- مساله خاورمیانه و بسیاری از مشکلات این منطقه بسیار حساس و حیاتی و ارزشمند دنیا، بسته به حل مشکل اعراب و اسراییل به شیوه ای منطقی و شرافتمدانه است.

دو- حمایت یک جانبه آن کشور از اسرائیل راه حل مناسبی برای حل معضل اعراب و اسرائیل نبوده و این مساله، یعنی حمایت یک جانبه آمریکا از اسرائیل، سبب خشم فلسطینیان و اعراب و کشورهای  طرفدار آنان در دنیا شده است.

سه- فلسطینی ها باید یک کشور و سرزمین مستقل و آباد و متکی به خود داشته باشند که جوابگوی نیازهای اعراب این نقطه از عالم به ویژه فلسطینیان باشد.

چهار- کمک های بی حد و حساب آمریکا که به هرحال از جیب مالیات دهندگان آمریکایی تامین می شود و این کمک ها، باید روزی به پایان رسد و اسرائیل بدون نیاز به کمک های سرشار نظامی و اقتصادی آمریکا بتواند بر سر پای خود بایستد.

این خواست ها، درصورتی پدید خواهد آمد که اسراییل با اطمینان از مرزهای خود، بودجه جنگی و سیاست جنگی خود را تغییر داده و مانند بسیاری از کشورهای جهان در مناطق دیگر، فارغ از تهدید فلسطینی ها و سایر اعراب، با اتخاذ یک سیاست و بودجه غیرجنگی، به فکر آبادانی کشور و تامین رفاه شهروندان اسرائیل برآید.

پنج- از سوی دیگر دولت فلسطین نیز باید با برخورداری از اقتصادی سالم، شرایطی برای مردم خود فراهم سازد که آنان به حداقل استانداردهای بین المللی دست یافته و با زندگی راحت و مرفه آشنا شده، دست از بمب اندازی ها برداشته و دیگر حاضر نشوند که به بهانه تامین استقلال برای شهروندان فلسطینی و تامین رفاه و آینده فرزندان خود، بمب به خود بسته و به میان گروههای گوناگون رفته و خود را فدا سازند وبا این کار سبب از بین رفتن آرامش منطقه شوند.

شش- مهمترین هدف آمریکا از برقراری صلح بین اعراب و اسرائیل گرفتن بهانه از دست کشورهایی است که در این شصت سال گذشته با سوء استفاده از وضع خصمانه بین اعراب و اسرائیل، کوشش می کنند که به نفع خود از وضع موجود سوء استفاده کنند و به عنوان طرفداری از حقوق حقه فلسطینی ها و حمایت از آنان، به مطامع شیطانی خود دست یابند.

در حقیقت اگر کشورهای منطقه بهانه ای به نام" استیفای حقوق از دست رفته ملت مظلوم فلسطین" نداشته باشند، هرگز قادر نخواهند بود که مطامع خود را به دست فلسطینی ها و به بهانه استیفای حقوق آنان و بازیچه قراردادن ملت فلسطین، بدست آورده و صلح این منطقه و درنهایت صلح جهانی را به مخاطره اندازد. با توجه به همین اهداف است که آمریکا قصد دارد برای همیشه این معضل را به صورت منصفانه ای حل کند و از همین روست که به اسراییل و مقامات این کشور فشار می آورد تا فرصت از دست نرفته است، تن به صلحی شرافتمدانه دهد که هم منافع و استقلال خود را تامین کند وهم به خصومت و مناقشه شصت ساله بین اعراب فلسطینی و اسراییل خاتمه دهد وهم بهانه را از دست رژیم های سوء استفاده کننده بگیرد.

نگاهی بیافکنید به برخورد سرد واشنگتن از نخست وزیر اسراییل در بازدید اخیر او از آمریکا. حال باید نشست و دید که آیا اوباما  و هیئت حاکمه او قادر به حل این معضل پیچیده خواهند شد یا این دولت و این رئیس جمهور نیز پس از طی دوره اول و دوم بدون دسترسی به نتیجه ای اساسی، برکنار شده و باز روز از نو و روزی از نو آغار خواهد شد و به قول معروف ای بسا آرزوها که ... 


نظر شما :