چین کدام را انتخاب میکند؛ ایران یا جامعه جهانی؟
چین باید تا ماه مارس این انتخاب را انجام دهد؛ اکنون جامعه جهانی و بویژه ایالات متحده امریکا در تلاشهای گسترده دیپلماتیک بدنبال همراه ساختن پکن با فرایند اعمال تحریم بر ایران هستند.
اما ظاهر امر نشان میدهد که علی رغم صرف هزینههای کلان برای به کار گیری این تلاشهای دیپلماتیک، پکن علاقه ای ندارد که با تمرکز ویژه وارد عرصه بررسی تحریمهای جهانی علیه تهران شود. چین به دنبال آن است که توان و قوای خود را صرف بهره گیری حداکثری از همه کشورها در پیشبرد اهداف اقتصادی خود کند و لازمه این امر داشتن تعامل سودمند با همه بازیگران منطقهای و جهانی است.
در این فرایند برای چین بازار و نفت تولیدی ایران ارزشی غیر قابل چشم پوشی دارد اما پکن به خوبی میداند که انتخاب یک سود از میان دو سود چندان ثمر بخش نیست؛ در واقع برای پکن بحث انتخاب همراهی با اعمال تحریمها علیه ایران یا مخالفت با تصویب و اعمال این تحریمها به انتخابی دشوار تبدیل شده که نتیجه آن ممکن است منافع اقتصادی این کشور یا روابط بین المللی آن را تحت تاثیر قرار دهد.
بر این اساس تلاش چین استفاده مثبت از این دو راهی سخت دیپلماتیک است. یعنی چینیها با ادامه مخالفت در برابر تشدید تحریمها علیه ایران علی رغم ادامه رایزنیهای اروپا و امریکا برای اقناع این کشور در تلاشند بیشترین سود را از ایران و امریکا در این میانه کسب کنند و نهایت امر به گزینهای تن دهند که نه منافع کشور را محدود کند و نه روابط چین به عنوان یک ابر قدرت اقتصادی را با جامعه جهانی به چالش بکشاند که در این صورت هرگونه چالش به زیان قدرت اقتصادی این کشور خواهد بود.
به عبارتی دقیقتر میتوان گفت که چین در شرایط قبل از تصمیم گیری بین المللی در شورای امنیت به مخالفتهای خود با فشار بیشتر علیه ایران ادامه خواهد داد و به رایزنیهایی که در این فضا برای همراه کردن این کشور جریان دارد پاسخی نخواهد داد. اما در ماه مارس و نشست شورای امنیت با درک و ارزیابی فضای موجود در نشست دو اقدام احتمالی خواهد داشت؛ اول در صورتی که اجماع میان اعضای دائم بر سر تحریم ایران باشد و اعضای غیر دائم نیز بر این خواست تاکید کنند، چین تلاش خواهد کرد با تاثیرگذاری بر ادبیات و متن قطع نامه، خروجی نشست را در حد یک قطع نامه تکراری و ضعیف نگاه دارد. در حالت دوم چین با مشاهده تلاشهای ناهماهنگ اعضای دائم در تصویب تحریمها یا همسو نبودن این کشورها در شکل و نوع و نحوه اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، از رای ممتنع استفاده خواهد کرد.
این بدان معناست که در هیچ حالتی نباید و نمیتوان انتظار استفاده چین از حق وتو در ناکارآمد سازی قطع نامه شورای امنیت به سود ایران یا به زیان طرفهای مقابل را داشت.
دلایل چین در ادامه مخالفت
به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، نفت و منابع انرژی ایران یکی از فاکتورهایی است که چین را به مخالفت با تحریم ایران وا میدارد. مخالفت چین با تحریمها، معافیتها و تسهیلاتی را برای شرکتهای چینی به منظور حضور در بازار ایران فراهم خواهد آورد. البته این عامل در شرایط تحریم ایران بیشتر به سود شرکتهای چینی است به این ترتیب که در غیاب شرکتهای عمده سرمایه گذار در صنعت انرژی ایران، این شرکتهای چینی هستند که میتوانند در غیاب رقیب، عرصهای برای فعالیت پیدا کنند.
فاکتور دیگر دیدگاه مشترکی است که ایران و چین به امریکا دارند؛ هر دو کشور ایالات متحده امریکا را کشوری درصدد تسلط بر جهان و مداخلهگر در امور داخلی کشورها میدانند، این نوع نگاه زمینههای اشتراکات دیگر را نیز میان آنها فراهم میآورد.
مساله دیگر اولویت دار نبودن کنترل توان هستهای ایران برای چین، در خطر نبودن این کشور به واسطه توسعه برنامه هستهای ایران یا اوج گیری رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه یا برخوردهای نظامی احتمالی در منطقه است. در واقع بر خلاف امریکا و اروپا، چین منافع مستقیمی در خاورمیانه ندارد که با توسعه توان هستهای ایران این منافع را در خطر ببیند.
البته در این ارتباط کشورهای اروپایی و امریکا قصد دارند پکن را متقاعد کنند که منابع انرژی در صورت توسعه رقابت تسلیحاتی در خارمیانه به خطر خواهد افتاد و تهدید منابع انرژی بی تردید زیان چین را نیز به دنبال خواهد داشت اما در مقابل پکن اعتقادی به میزان پیشرفت برنامه هستهای ایران تا مرز تسلیحاتی شدن در میان مدت ندارد. درست بر خلاف غرب که برنامه هستهای ایران را دارای ابعاد مختلفی از مخفی کاری میبیند و قابلیت ایران برای تسلیحاتی کردن توان هستهاش را بالا میداند.
فاکتور بعدی دیدگاهی است که پکن به کاربرد تحریمها دارد؛ این کشور تحریم را ابزاری ناکارآمد برای کنترل و محدودسازی میداند و بر عکس آن را موجب تقویت روحیه استقلال و خودکفایی و مقاومت در نظر میگیرد. شاید سوابق برخورد غرب با چین در شکل گیری این دیدگاه نقش موثری داشته باشد.
آخرین فاکتور و شاید مهمترین فاکتور بهره برداری سیاسی چین از مخالفت با تحریم علیه ایران است. در این فرایند پکن برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود هم از ایران و هم از امریکا امتیاز میگیرد. این بهره برداری تاثیر مستقیمی بر منافع اقتصادی چین خواهد داشت.
در همین ارتباط چین در خاورمیانه، آمریکای لاتین، آفریقا جایگاه مطلوبی بدست آورده است. این جایگاه در بین کشورهایی که مخالف منافع امریکا در منطقه خود هستند و استقلال نظر در برابر غرب را میجویند، قویتر نیز شده است.
همچنین تلاشهای گسترده دیپلماتیک از سوی امریکا و اروپا در همراه سازی چین، قدرت دیپلماسی چین را تقویت کرده و مواضع سیاسی چین را مستقل و با ثبات نشان میدهد.
با این وجود نمیتوان از آثار تخریبی مخالفت چین با خواست جامعه جهانی چشم پوشید و بر هین اساس است که پیش بینی نمیشود چین خود را کشوری مخالف جریان جاری در نظام بین الملل نشان دهد.
نظر شما :