دستهاى باز اوباما، تنها گزينهاى است که به نتيجه مىرسد
بسيارى بر اين اعتقادند که سياستهاى دست هاى باز اوباما در قبال ايران نه تنها نتيجهاى به همراه نداشته، بلکه به نوعى اتلاف وقت بىثمرى است که مىتواند نتايج منفى به همراه داشته باشد و فرصتى را براى ايران فراهم کند که با استفاده از زمان به اهداف خود دست يابد. اما اين تعابير بدون در نظرگرفتن اين واقعيت است که تنها اين سياست مىتواند در قبال ايران کارساز باشد.
اوباما با در پيشگرفتن رويکرد متعهد کردن ايران و مورد خطاب قرار دادن اين کشور، همه تمايل خود را براى برقرارى ارتباط با ايران به نمايش گذارد. حتى سخنرانى او در قاهره با اشاره به تاريخ روابط ايران و آمريکا و فراز و نشيبهاى تاريخى درمناسبات طرفين، مستقيما خطابش به ايران بود.
او حتى پیش از ورودش به کاخ سفید از مذاکرات بدون قید و شرط با ایران سخن گفته بود و در روزهای آغازین حضورش در کاخ سفید نیز خواستار باز شدن آنچه که مشتهای گرهکرده خواند، شد تا آمریکا نیز دستهای خود را به سمت ایران دراز کند. وی در طول اين مدت نیز پیغامهای شفاهی و کتبی مستقیم و غیرمستقیم را برای مقامات جمهوری اسلامی ایران فرستاد.
در پيشگرفتن چنين سياستى علاوه بر تأثير آن در روابط ايران و آمريکا مىتواند نتايج ديگرى را نيز به همراه داشته باشد. گفتگو و تلطيف فضاى موجود در روابط روسيه و آمريکا با محوريت ايران مىتواند گام مهمى در متقاعد و همراه کردن روسها نيز باشد. با توجه به آنکه روسيه نقش مهمى را در پرونده هستهاى ايران ايفا مىکنند، لذا در پيش گرفتن چنين سياستى از اهميت فوقالعادهاى برخوردار است.
در واقع همين رويکرد بود که در ابتدا روسها را با تبادل اورانيوم غنىشده ميان ايران و غرب موافق کرده و ايران نيز حضور در نشست ژنو و مذاکره با غرب را پذيرفت. از آنجايى که روس ها نقش اساسى را در پرونده هستهاى ايران دارند، لذا تصميمات اوباما در قبال ايران بايد در نهايت دقت و احتياط اتخاذ شود تا مانع از تکرار تجربيات تلخ دوران رياستجمهورى شود.
در ماه هاى پايانى رياستجمهورى بوش، روسيه و آمريکا هيچ تمايلى براى اجماع بر سر ايران از خود نشان نداده و حتى روابط ميان دو کشور به تيرگى گراييد.
اين رويکرد اوباما مىتواند ساير بازيگران و نقشآفرينى آنها را تحتالشعاع قرار دهد. نقش چين و جايگاهش در مذاکرات هستهاى جداى از اهميت آن، موضوعى است که به کرات شنيده مىشود. اما در صورتى که بتوان ساير بازيگران را وارد اين جريان کرد، از نقش کليدى چين در پرونده هستهاى ايران کاسته شده و به نوعى در اين ميان به حاشيه رانده مىشود.
لذا سياستى که اوباما در راستاى متعهد کردن ايران و به کارگيرى ديپلماسى در پيش گرفته، قطعا در آينده به نتايج مهمى خواهد رسيد.
تأکيد اوباما بر همکارى و هميارى بينالمللى با تقسيم مسئوليتها مىتواند ضمن ايجاد اعتماد، سبب اتخاذ موضعى واحد در قبال ايران گردد. سياست متعهد کردن ايران و کاربرد ديپلماسى تنها راهکارى است که در مدت يکسال طرفين را به نتايج نهايى خواهد رساند.
گاردين/ 4 مارس
نظر شما :