تلاش امريکا براى همراه ساختن چين عليه ايران
دیپلماسی ایرانی: مناسبات میان واشنگتن و پکن از زمانی که امریکا فروش ۶ میلیارد دلاری جنگافزار مدرن به تایوان را پذیرفت، رو به سردی گذاشته است. پذیرایی کاخ سفید از دالایلاما، رهبر مذهبی مردم تبت، باز هم به سردی این روابط افزود. سردیای که شاید تا کنون اندازهای به نفع ایران که تلاش دارد حمایت چین را از خود همچنان حفظ کند، تمام شده است.
با این حال ایالات متحده برای همراه ساختن چین علیه ایران بیکار ننشسته است. قرار است روزهای سهشنبه تا پنجشنبه (۲ تا ۵ مارس) جیمز اشتاینبرگ، معاون وزارت امور خارجه و جفری بیدر، مشاور اوباما در امور آسیا به پکن سفر کنند تا شاید بتوانند از خشم چین نسبت به امریکا بکاهند و در نهایت بتوانند پک را علیه تهران با خود همراه کنند.
روزنامه گلوبال تایمز پیشاپیش درباره این سفر نوشته است، چین از حضور دو دیپلمات برجسته برای تقویت تضمینهای استراتژیک در مناسبات دوجانبه با امریکا استقبال میکند. از دید اشتاینبرگ، اگر چین بتواند تضمین کند که از تبدیل شدن خود به یک ابرقدرت علیه منافع سایر قدرتها استفاده نخواهد کرد، ایالات متحده امریکا از این موقعیت استقبال خواهد کرد.
تقاضایی که به نظر نمیرسد اژدهای چینی چندان تمایلی به پذیرفتن آن داشته باشد و نخواهد در برابر بازهای امریکایی عرض اندام نکند.
روزنامه چین دیلی اما پیشبینی دیگری از سفر این مقامات به پکن کرده است. این روزنامه نوشته است که سیاستمداران امریکایی در سفر خود خواهند کوشید، سیاستمداران پکن را به شرکت در کنفرانس ایران تشویق کنند. این کنفرانس قرار است در ماه آوریل امسال در واشنگتن برگزار شود. بررسی نقش برنامه هستهای ایران در امنیت جهانی، برنامه کار این کنفرانس است.
روزنامه اتریشی استاندارد درباره سفر مقامات امریکایی به پکن نوشته است، پکن از بهبود مناسبات خود با واشنگتن استقبال میکند، اما به عنوان متحد ایران حاضر نیست در تحریم این کشور همکاری کند. تلاشهای بینالمللی تا ۶۰ روز دیگر میتواند به صدور قطعنامه تازه شورای امنیت علیه ایران منتهی شود. هیلاری کلینتون از همتای چینی خود خواسته که در این تلاشها مشارکت کند. اما وزیر امور خارجه چین به این درخواست پاسخ منفی داده است.
وزیر امور خارجه چین به تازگی در پاسخ به پرسشی پیرامون مسئولیت جهانی چین گفته است، صداهایی وجود دارد که آرزو میکنند چین نقش بزرگتری به عهده بگیرد. اما صداهایی هم هستند که درباره قدرت و نفوذ چین اغراق میکنند.
استاندارد در بخشی دیگر از گزارش خود آماری را ارائه میدهد که بر اهمیت منافع چین در ایران گواهی میدهد. مبادلات بازرگانی چین و ایران از دو میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ به ۶/۲۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ افزایش یافت. ایران با صدور ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت تا نوامبر ۲۰۰۹ سومین تامینکننده نفت چین بود.
بر پایه همین گزارش، در سال ۲۰۰۹ به رغم بحران مالی جهانی، داد و ستد چین و ایران از همه کشورهای دیگر پررونقتر بود. در ۹ ماهه نخست سال گذشتهی میلادی، ایران به بزرگترین بازار مصالح و خدمات ساختمانی چین تبدیل شد. شرکتهای چینی ۹ میلیارد دلار سفارش کار در ایران گرفتند. پنج شرکت چینی یک سوم بازار ارتباطات تلفنی ایران را قبضه کردهاند، یک شرکت چینی در ۱۳۰ شهر ایران پشمشیشه تولید میکند، چینیها متروی تهران را میسازند و ۹ شرکت خودروسازی چینی خط تولید خود را در ایران به راه انداختهاند. تمام اینها نشان میدهد کوتاه آمدن چین از مواضعش به نفع ایران چندان هم کار آسانی برای پکن نیست. اگرچه منافع اقتصادی چین در امریکا نیز بسیار بالا است.
نظر شما :