جانشین آبه؛ کبوتری در لباس شاهین
پس ازانتشار نظرسنجیهای دو روزنامه مطرح ژاپنی و تایید احتمال شکست"تارو آزو"ازسوی خود او به عنوان تنها رقیب"یاسوئو فوکودا" درمصاحبهای تلویزیونی، به نظر می رسد که این سیاستمدار71 ساله پیروزانتخابات درون حزبی حزب لیبرال دموکراتیک ژاپن باشد که قرار است 23 سپتامبر (1 مهر) برگزار شود.
این پیروزی درشرایط خاص فعلی که حزب لیبرال دموکراتیک هنوزاکثریت کرسیهای مجلس نمایندگان را در اختیاردارد به این معناست که فوکودا، فرزند تاکهئو فوکودا، شصت وهفتمين نخست وزیر ژاپن درفاصله سالهای 1976 تا 1978، جانشین"شینزو آبه" درمقام نخست وزیری خواهد شد.
فوکودا که به عنوان یکی از برجستهترین منتقدان دولت شینزو آبه شناخته میشود درمقایسه با سایراعضای حزب لیبرال دموکراتیک وبه ویژه رقیب فعلیاش در انتخابات 23 سپتامبر، یعنی"تارو آزو"، وزیرخارجه سابق، به اتخاذ سیاستهای صلحطلبانه تمایل بیشتری دارد و همچنین درروابط خارجی به همکاریهای منطقهای و به ویژه تحکیم و توسعه روابط با همسایههای شرقی و آسیایی ژاپن مانند چین، کره جنوبی، و روسیه راغب است.
بر اساس دو نظرسنجی جداگانه که هفته گذشته توسط روزنامههای یومییوری و آساهیشیمبون انجام شده اکثریت اعضای حزب لیبرال دموکراتیک ازفوکودا حمایت میکنند. در نظرسنجی روزنامه یوميوری این نسبت 55 درصد برای فوکودا در برابر 12 درصد برای آزو بوده است.
همچنین خود آزو نیز به رغم اظهار تمایل گروهی از اعضای حزب به انتخاب"رهبری قدرتمند و قاطع"(که به وضوح اشاره به آزو بوده) درمصاحبهای تلویزیونی با شبکه NHK تایید کرد که احتمال شکست او زیاد است اما گفت برای اجتناب ازاین که حزب متبوع اش به انتخاب نخست وزیر"در اتاقهای پشتی"متهم نشود با جدیت دراین رقابت شرکت میکند.
در انتخابات 23 سپتامبر تنها اعضای حزب لیبرال دموکراتیک حق رای دارند ومردم عادی ژاپن درآن شرکت نمیکنند. اما اعضای حزب برای تضمین پیروزی درانتخابات عمومی دربرابرسايراحزاب باید افکارعموم را نیز در انتخاب خود مد نظرقراردهند.
با وجود تفوق فوکودا درنظرسنجیهای پایان هفته گذشته به نظرمی رسد محبوبیت او نزد همقطاراناش در چند روزاخیرنیزافزایش چشمگیری داشته که فوکودا آن را بیشتر مرهون سخنرانی است که یکشنبه درجمع اعضای حزب لیبرال دموکراتیک دردفترمرکزی این حزب در توکیو ایراد کرد.
او دراین سخنرانی با موضوع سیاستگذاریهای جدید حزب، با اعلام شرایط"بحران" - که به عقیده او پس از استعفای ناگهانی آبه پدید آمده است – وعده داد اعتماد عمومی را که در پی اشتباهات و رسواییهای متوالی از دولت و حزب لیبرال دموکرات سلب شده، به آن بازمیگرداند.
فوکودا دراین سخنرانی گفت:"حزب ما با شرایط اضطراری – و حتی شاید بدترازآن، با شرایط بحران روبروست ... من نهایت تلاش خود را به کار خواهم بست تا اعتماد عمومی را به این حزب باز گردانم." فوکودا دراین سخنان به افول شدید محبوبیت حزب لیبرال دموکرات اشاره میکرد که موجب واگذاری اکثریت کرسیهای مجلس مشاوران به حزب رقیب، یعنی حزب دموکراتیک ژاپن، در انتخابات 29 ژوئیه (7 مرداد) شد.
رسوایی مالی مربوط به نظام حقوق بازنشستگان که در نهایت موجب خودکشی توشیکاتسو ماتسوکا، وزیر کشاورزی کابینه آبه در ماه مه سال جاری شد، ضربه شدیدی بر پیکره دولت آبه وحزب لیبرال دموکراتیک وارد کرد و یکی ازعلل اصلی این شکست به شمار می رفت.
در حال حاضر اپوزیسیون به رهبری حزب دموکراتیک که 109 کرسی ازمجموع 242 کرسی مجلس مشاوران را در اختیاردارد، میکوشد تا با تحت فشارقراردادن حزب حاکم لیبرال دموکراتیک، انتخابات عمومی را که سرنوشت کرسیهای مجلس نمایندگان را تعیین میکند، پیش از موعد برگزار کند.
این در حالی است که انتخابات عمومی ژاپن براساس زمانبندی عادی خود اواخرسال 2009 میلادی برگزار میشود ودرهردو صورت(چه انتخابات پیش از موعد برگزار شود و چه به موقع)، نخستوزیرورهبر بعدی حزب که به احتمال زیاد تا زمان انتخابات در این سمت باقی خواهد بود، فرصت کوتاه و وظیفهای دشوار برای بازگرداندن آبروی ازدست رفته حزب لیبرال دموکرات به عهده خواهد داشت.
با وضعیت موجود حضور فوکودا به عنوان رهبری میانهرو و کار کشته ازاین لحاظ برای حزب لیبرال دموکراتیک ارزشمند است که به نظر می رسد توان بیشتری برای مقاومت در برابر فشارهای حزب دموکراتیک داشته باشد و به این طریق زمان بیشتری برای جبران اشتباهات حزب متبوعاش بخرد.
در حقیقت مجلس مشاوران که منشا قدرت حزب دموکراتیک به شمار میرود، در مقایسه با مجلس نمایندگان که هنوزدراختیار حزب لیبرال دموکراتیک است، قدرت کمتری دارد، اما در شرایطی فعلی که لیبرال دموکراتها از مقبولیت عمومی چندانی برخوردار نیستند، فشارحزب مخالف به صورت تعویق زمان تصویب و اجرایی شدن قوانین و مصوبات پارلمان میتواند برای دولت نتایج خطرناک و مهلکی را در پی داشته باشد.
حمایت از آمریکا؛ زیربنای سیاست خارجی یا اجتناب از دردسرهای غیر ضروری؟
در چنین شرایطی که برای نخست وزیر آتی ژاپن به مثابه راه رفتن روی طنابی آویخته و معلق در فضاست، جای تعجب نیست که فوکودا برای حفظ تعادل و برخورداری از پشتیبانی اکثریت اعضای حزب متبوع خود و همچنین اجتناب ازدرگیر شدن در مسائل خارجی، از سیاست آبه در حمایت از تصویب مجدد قانون مبارزه با تروریسم و تمدید دوران حضور و کمکرسانی نیروی دریایی ژاپن در اقیانوس هند پیروی کند.
ژاپن براساس توافقی با ایالات متحده که مهلت آن از سال 2001 تا کنون سه بار با تایید پارلمان این کشور تمدید شده، موظف است با استفاده از نیروی دریایی خود، سوخترسانی به کشتیهای نظامی و پشتیبانی آمریکایی و ائتلاف ناتورا که از اقیانوس هند راهی افغانستان و عراق هستند، به عهده بگیرد.
اما حزب دموکراتیک که پس از پیروزی درانتخابات مجلس مشاوران برای اولین بار در تاریخ ژاپن پس از جنگ جهانی دوم اعلام کرد سیاست خارجی مستقلی از واشنگتن درپیش میگیرد، تهدید کرده است که از تمدید مجدد این توافق جلوگیری خواهد کرد.
این در حالی است که آخرین مهلت تعیین شده برای این توافق به زودی منقضی میشود وعدم تمدید آن به معنای فلج شدن بخشی از خطوط پشتیبانی نیروهای آمریکایی است که درعراق و افغانستان مستقر هستند.
این شرایط که برای نیروهای آمریکایی بسیار خطرناک است، واشنگتن را به عکسالعمل واداشته و آینده روابط آمریکا و ژاپن را تهدید میکند. به رغم این که برخی تحلیلگران معتقدند که آمریکا میتواند با اعزام تانکرهای سوخت رسانی خود به این ناحیه خلا نیروهای ژاپنی را پر کند، اما این راه حل هزینهها را برای آمریکا دو چندان میکند.
به همین خاطرآبه که ازمتحدان سرسخت آمریکا به شمار میرفت، زمانی که نخست وزیری را به عهده داشت بارها تاکید کرده بود در صورتی که نتواند مهلت این توافق را تمدید کند ازکارکناره میگیرد.
او حتی در کنفرانس مطبوعاتی 12 سپتامبر که استعفای ناگهانی خود را اعلام کرد، عدم محبوبیتاش را مانع تصویب مجدد قانون مبارزه با تروریسم و تمدید کمکهای نظامی ژاپن و حضور ارتش این کشور در افغانستان دانست و آن را یکی از دلایل استعفایش برشمرد.( البته دلیل بزرگتر او برای استعفا وضعیت مزاجیاش بود. آبه چند روز پس از استعفا به دلیل مشکلات روحی و اختلال جهازهاضمه که ناشی ازفشارهای عصبی شدید بود در بیمارستان بستری شد.)
اکنون سیاست فوکودا در پیروی ازخط مشی آبه در این قضیه تنها حزب دموکراتیک را در برابر او قرار میدهد که به هرحال به عنوان رقیب اصلی حزب لیبرال دموکراتیک، فوکودا ناگزیربه مقابله با آن است.
اما اگر فوکودا بخواهد سیاستهای صلحطلبانهاش را به این مورد خاص نیز تعمیم دهد آنگاه ناچار خواهد بود علاوه بر مقابله با رقیب سیاسی داخلی، با جریان حاکم درون حزبی و منتقدان و رسانههای خارجی نیز درگیر شود و این از توان او در نیل به هدف اصلی یعنی بازگرداندن اقبال عمومی به حزب لیبرال دموکراتیک میکاهد.
فوکودا دراین باره - که به ظاهر جزو معدود موارد توافق بین او و رقیب درون حزبی جنگ طلباش، آزو به شمار میرود – گفت:"روابط ما با ایالات متحده زیربنای سیاست خارجی ژاپن به شمار میرود و به همین خاطر ما باید اهمیت [تمدید دوره] ماموریت را به دقت برای مردم شرح دهیم."
در حقیقت به لحاظ اجرایی، نخست وزیری که در شرایط حاضرازحزب لیبرال دموکراتیک به قدرت برسد به هر حال توان تمدید این توافق را دارد اما همان طور که از سخنان فوکودا نیز برمیآید مشکل اصلی نظر مردم است.
بر اساس قانون اساسی ژاپن تمامی مصوبات، قوانین، قراردادها، بودجه وغیره باید درمجلس نمایندگان (Lower House) این کشور تصویب شود و پس ازآن به مجلس مشاوران (Upper House) برود. در صورتی که نمایندگان مجلس مشاوران مجدداً به این مصوبات رای دهند، آنها لازمالاجرا میشوند ودرصورتی که آنها رای نیاورند برای اصلاح به مجلس نمایندگان بازگردانده میشوند.
پس از این اگر مجلس نمایندگان باز بدون هیچ تغییری به آن مصوبه رای دهد، برای لازمالاجرا شدن آن دیگر نیازی به تایید مجلس مشاوران نخواهد بود.
با این سیستم و درحالی که اکثریت قابل توجه مجلس نمایندگان دراختیارحزب لیبرال دموکراتیک ژاپن است، به نظرنمیرسد که مانعی درراه تمدید قانون مبارزه با تروریسم وجود داشته باشد. اما در حقیقت پاشنه آشیل این طرح فقدان تایید رسمی عملیات نظامی درعراق وافغانستان ازسوی سازمان ملل متحد است که به عنوان حربهای در دست حزب رقیب قرار گرفته است.
حزب دموکراتیک ژاپن با مانور تبلیغاتی روی این مساله، آن را به عنوان دلیل اصلی مخالفت با تمدید مصوبات مربوطه عنوان کرده و درمقابل حزب لیبرال دموکراتیک اگر بخواهد آن را تمدید کند همان طور که فوکودا گفته باید اذهان عمومی را درباره آن توجیه کند در غیر این صورت باز وجهه حزب حاکم آسیب خواهد دید.
سیاست نظر به شرق
ژاپن از بعد از جنگ جهانی دوم آن چنان که قانون اساسی جدید و صلحطلبانه آن کشوراقتضا میکرد، به قدری از تمام درگیریهای عرصه بینالملل فاصله گرفت که تقریباً هیچ حوزه خارج از مرزهایش تحت تاثیر سیاستهای توکیو نبود و به بیانی سمبولیک به کشوری تبدیل شد که سایهای نداشت.
هوارد فرنچ یکی ازنویسندگان هرالدتریبیون درمقالهای در توصیف شدت این مساله (که به اعتقاد او تا امروز ادامه داشته است) نوشت:"اگر قرار بود برای هر ویژگی مدالی بدهند، ژاپن حتماً مدال بیخاصیتترین کشور در عرصه جهان را از آن خود میکرد."
او این مساله را ناشی از فقدان رهبری شاخص در راس قدرت این کشور در تمام این شصت و چند سال میداند و از این لحاظ ژاپن را به لباسی تشریفاتی (با جیبهای بزرگ و پر پول) تشبیه میکند که هنوز بر تن کسی نرفته است.
اواسط ماه اوت سال 2001 زمانی که جونیچیرو کوئیزومی، نخست وزیر وقت ژاپن، کمتراز4 ماه بعد ازتصدی مقام نخست وزیری به معبد یاسوکونی در توکیو رفت، روزنامههای کشورهای شرق آسیا به ویژه چین و کره جنوبی با هراس نوشتند"ژاپن به صحنه بازگشته است." (معبد یاسوکونی به یادبود سربازانی که در جنگ کشته شدهاند، بنا شده و نام حداقل 12 تن از جنایتکاران جنگی ژاپن که در دادگاه رسیدگی به جنایات جنگی محکوم شدهاند درآن جا به عنوان "شهیدان شووا" ثبت شده است.)
دو سال بعد زمانی که نیروهای دفاع ژاپن ارتش آمریکا را در حمله به عراق همراهی کردند، حتی بسیاری از تحلیلگران به این نتیجه رسیدند که ادعای روزنامههای آسیایی درباره بازگشت ژاپن به عنوان یک عنصر موثر در سطح بینالمللی (و حتی یک عنصر با پتانسیلهای تهاجمی مانند پیش از جنگ جهانی دوم) حقیقت دارد.
اما پیامدها و حوادث بعدی نشان دادند که نه کوئیزومی و نه جانشین او، آبه، رهبران شاخصی نبودند که بتوانند تاثیر حقیقی سیاست خارجی ژاپن را به خارج از مرزهای این کشور گسترش دهند. تمام ماحصل تلاش کوئیزومی در5 سال دوران نخست وزیری چند اشتباه غیر قابل قبول بود که روابط چین و ژاپن را از همیشه سردتر کرد و کره جنوبی را نیزدرموضع احتیاط در برابر ژاپن قرار داد.
نیروهای رزمی ژاپنی چندی بعد ازعراق عودت داده شدند (به استثنای گردانهایی که در پایگاهی هوایی در کویت مستقر هستند) و آبه نیز که تحمل بار سنگین پشتیبانی ازآمریکا را درمقابله با اعتراضات داخلی نداشت، پیش از آن که سرنوشت حمایت توکیو ازسیاستهای خارجی واشنگتن مشخص شود، استعفا داد.
اما فوکودا در صورتی که به نخستوزیری برسد تفاوتی اساسی با این دو نفر خواهد داشت. کوئیزومی و آبه هر دو مانند نخستوزیران قبلی پس ازجنگ جهانی دوم سیاست نزدیکی به آمریکا را دنبال میکردند و موضع واشینگتن را سر مشق خود برای سیاستهای خارجی قرار میدادند.
اما در حالی که اختلافات چین و روسیه با ایالات متحده رو به افزایش است، فوکودا از سیاست نزدیکی به همسایههای شرقی وهمکاریهای گستردهتر منطقهای در شرق آسیا سخن میگوید.
فوکودا در یکی از تازه ترین اظهار نظرهای خود، در سخنرانی که دوشنبه در شهر اوزاکا درغرب ژاپن ایراد کرد، دراین باره گفت:"ما با همکاری با چین، روسیه، و کره جنوبی میتوانیم به سطح جدیدی از رشد و توسعه در منطقه دست پیدا کنیم." به اعتقاد تحلیل گران این سخنان فوکودا نشان ازتحولی مطلوب درسیاست ژاپن دارند و آن تغییرتفکرسیاستمداران ژاپنی ازموضعی احساساتی در قبال چین به موضعی واقع گرایانه است.
چین همیشه و ازهرلحاظ مهمترین همسایه ژاپن بوده، هست و خواهد بود و اکنون با روند افسار گسیخته رشد و توسعه اقتصادی در این کشور، ژاپن نمیتواند چین را نادیده بگیرد. از سوی دیگر روسیه نیز به عنوان یک بازیگر بزرگ عرصه بینالمللی و به خصوص در پی رشد اقتصادی سالهای اخیر(که بزرگترین صندوق ذخیره ارزی در جهان دستآورد آن بوده است) و همچنین با تکیه بر جنبههای استراتژیک منابع غنی سوخت خود میتواند دوست و متحد قدرتمندی برای ژاپن باشد.
در بین دیدگاههای فوکودا درباره کره شمالی نیز قابل تامل است. او که پیش ازاین اعلام کرده بود در برخورد با کره شمالی بر سر مساله اتباع ربوده شده ژاپنی موضعی ملایم تراتخاذ میکند، دراوزاکا دراین باره گفت:"اگرکره شمالی اتباع ربوده شده ژاپن را باز گرداند و برنامههای هستهای و پروژههای موشکی خود را متوقف کند، میتوانیم روابط دیپلماتیک دو کشوررا از سر بگیریم."
به اعتقاد کارشناسان تاکید فوکودا بربازگرداندن اتباع ربوده شده به این خاطراست تا خانواده قربانیان تصورنکنند موضع ملایمتروی پیگیری سرنوشت این افراد را تحتالشعاع قرار میدهد.
حقیقت این است که فوکودا قصد دارد درزمینه ایجاد روابط با کره شمالی و ایفای نقشی پررنگ تردرمذاکرات شش جانبه برسرمسائل هستهای کره شمالی گامی به جلو بردارد. این حرکت نه تنها ازطریق تامین امنیت منطقهای به حصول"سطح جدیدی از رشد و توسعه در منطقه" کمک میکند بلکه موجب نزدیکی بیشتر توکیو و پکن نیز میشود.
مساله اتباع ژاپنی که طی دهههای 1970 و 1980 توسط ماموران اطلاعاتی کره شمالی از خاک ژاپن ربوده شدند درچند دهه اخیرروابط دو طرف را تحتالشعاع قرار داده و به ویژه پس از آن که کوئیزومی به نخست وزیری رسید پیگیری سرنوشت این افراد به یکی از برنامههای اصلی دولت ژاپن تبدیل شد.
کره شمالی 5 تن ازاین افراد را که برای آموزش زبان و فرهنگ ژاپنی به جاسوسهای این کشورربوده بود در سال 2002 به ژاپن بازگرداند اما درباره باقی افراد مدعی شد که تعدادی ازآنها را ندزدیده و برخی دیگر نیز در طول دوران اقامت در کره شمالی درگذشتهاند.
این پاسخ ژاپن را متقاعد نکرده و به دلیل تداوم این اختلاف ژاپن دربرنامههای کمکهای تشویقی به پیونگیانگ برای توقف برنامههای هستهای که بخشی از توافق فوریه اجلاس شش جانبه است، شرکت نکرد.
اما در صورتی که فوکودا به نخست وزیری برسد و بخواهد وعدههایش را محقق کند، آن چه هنر او را میتواند نشان دهد ایجاد توازن بین آمریکا و چین است. او از هماکنون با سخناناش درباره تمدید حمایتهای نظامی ژاپن از آمریکا، به نوعی از تقابل با واشنگتن اجتناب کرده است.
از سوی دیگر، آمریکا در روزهای آخر نخست وزیری آبه برای متقاعد کردن ژاپن به تمدید قانون مبارزه با تروریسم و توافق پشتیبانی ازنیروهای آمریکایی، تهدید میکرد که ژاپن را از پوشش چتر دفاعی آمریکا خارج میکند و برای مجاب کردن ژاپنیهای سعی داشت چین را به صورت خطری نظامی برای این کشور جلوه دهد.
فوکودا دراین شرایط با دراز کردن دست دوستی به سوی چین ازاحتمال بروز نگرانی در پکن جلوگیری کرده و تبلیغات واشنگتن را نیز به شیوهای هوشمندانه خنثی کرده است.
اکنون به نظرمیرسد که فوکودا اگردراجرای برنامههایش موفق شود و مهمترازآن اگر بتواند با ایجاد تعادل در روابط خارجی بین پکن و واشینگتن موضعی مستقل و درعین حال دوستانه با دو طرف برقرارکند، میتواند حوزه تاثیرگذاری ژاپن را به شیوهای موثرو مداوم به خارج از مرزهای این کشور گسترش دهد.
او به این ترتیب به همان رهبر شاخصی تبدیل خواهد شد که "لباس" ژاپن را به تن خواهد کرد.
نظر شما :