مرگ رهبر سنيان الانبار و آینده سیاسی مبهم عراق

۲۷ شهریور ۱۳۸۶ | ۰۸:۱۱ کد : ۶۸۶ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
مرگ ابوریشه زخم تازه ای بر پیکره به شدت مجروح عرصه سیاسی عراق وارد کرد. فردی که نقش به سزایی در آرام کردن استان الانبار بزرگترین و در عین حال یکی از مهمترین استان های سنی نشین عراق بر عهده داشت.
مرگ رهبر سنيان الانبار و آینده سیاسی مبهم عراق

در حالی که پرزیدنت بوش رئیس جمهوری آمریکا درحال خواندن نطق خود درباره آینده استراتژی کاخ سفید در عراق بود، شیخ "عبدالستار ابوریشه"رهبر سنیان انبار در یک حادثه تروریستی کشته شد. این در حالی است که در همان لحظه رئیس جمهوری آمریکا در نطق خود تاکید می کرد:"استراتژی ما در عراق مثبت بوده و عراق در زمینه های امنیتی و سیاسی به پیشرفت های ملموسی دست یافته است."

 

مرگ ابوریشه زخم تازه ای بر پیکره به شدت مجروح عرصه سیاسی عراق وارد کرد. فردی که نقش به سزایی در آرام کردن استان الانبار بزرگترین استان عراق و در عین حال یکی از مهمترین استان های سنی نشین عراق بر عهده داشت.

 

 ابوریشه زمانی در عراق ظهور کرد که عناصر القاعده تا مغز استخوان محله های استان الانبار نفوذ کرده و به فکر پایه ریزی امارت اسلامی خود در این استان بودند. این رهبر سنی که تلاش بسیاری داشت چهره خود را به چهره امیران عربستان سعودی شبیه کند، با متحد کردن گروه های طائفه ای سنی انباریک گروه نظامی تشکیل داد و با رهبری آن خود شخصا اقدام به پاک سازی القاعده از انبار کرد.

 

مرگ ابوریشه ضربه سختی نیز بر بدنه دولت نوری مالکی وارد کرده است. ضربه ای که نخست وزیر را وادار ساخت، تعدادی از اعضای کلیدی کابینه خود (وزیر کشور، وزیر دفاع و دبیر شورای عالی امنیت ملی) را به میان عشایر الانبار فرستاده و ضمن حضور در مراسم خاکسپاری ابوریشه و ابلاغ مراتب دلسوزی و نگرانی دولت عراق و در راس آن نخست وزیر از این حادثه به خانواده ابوریشه و اهالی انبار بر حمایت از عشایر انبار تاکید کند.

 

 نخست وزیر قول مساعد داد که تمام تلاش خود را برای دستگیری و مجازات عاملان ترور عبدالستار ابوریشه به کار بندد. موفق الربیعی دبیر شورای عالی امنیت ملی ترور عبدالستار ابوریشه را بسیار دردناک توصیف کرد و گفت: "ترور ابوریشه یک فاجعه ملی است زیرا وی یک دلیر ملی برای عراق بوده است."

 

ترور ابوریشه برای جورج بوش نیز حادثه ای گران بود. بوش که دقیقا دو هفته پیش در سفر غیر منتظره خود به عراق و استان الانبار با رهبر عشایر آن استان دیدار و گفت و گو داشت، مورد استقبال گرم وی قرار گرفته بود.

 

 بوش در آن دیدار ابوریشه را متحد و هم پیمان بسیار مهم آمریکا و کاخ سفید توصیف کرده بود و تاکید داشت، آمریکا بر روی چنین هم پیمانانی حساب ویژه ای می کند. دیداری که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در ترور ابوریشه تاثیر به سزایی داشته است.

 

 ساعاتی پس از ترور ابوریشه، کاخ سفید با صدور بیانیه ای این حادثه را به شدت محکوم کرد و با ابراز گلایگی از دولت عراق به سبب سهل انگاری در اجرای آشتی ملی میان طوایف مختلف عراقی از مردم عراق خواست به دولتمردان خود فشار بیشتری بیاورند تا به انجام آشتی ملی سرعت بیشتری بخشند.

 

انبار و آغاز مبارزه با القاعده

تا نیمه های سال 2006 استان الانبار عراق به طور کامل تحت نفوذ و اختیار القاعده بود. القاعده چنان در میان مردم شهرهای مختلف این استان نفوذ کرده بود که هیچ آمریکایی جرات نفوذ در این استان را نداشت. میزان این نفوذ تا به اندازه ای بود که حتی شهروندان غیر سنی عراقی نیز امکان حضور در این استان را نداشتند.

 

الانبار رفته رفته می رفت تا ازعراق جدا شود و به طور کامل در اختیار القاعده بماند. بیشترین خسارت آمریکایی ها در این استان بود و نزدیک به 80 درصد خودروهای بمب گذاری شده از این استان راهی مناطق مورد نظر برای انجام عملیات تروریستی می شدند.

 

 همچنین بیشترین درگیری ها و مبارزه های مسلحانه نیز در همین استان جریان داشت. علاوه بر آن نزدیک به 60 درصد تلفات آمریکایی ها نیز در این استان بود.

 

در این میان طوایف سنی الانبار نیز نقش به سزایی در حمایت از القاعده داشتند. سنیان الانبار که سال ها به واسطه سلطه رژیم بعث عراق مورد کرم و بخشش دولت صدام حسین قرار گرفته بودند، پس از سقوط نظام بعث به شدت سر خورده شده و تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا از قدرت گرفتن شیعیان و کردها که تا چندی پیش با وجود داشتن اکثریت در عراق از هیچ حقوق و امتیازی برخوردار نبودند، جلوگیری کنند.

 

 طبیعتا آنها ایالات متحده آمریکا را دشمن اصلی خود قلمداد می کردند. زیرا آمریکایی ها با حمله به عراق قدرت را از دست آنها و بعثی ها خارج کرده و یک حکومت مبتنی بر اکثریت را در آن کشور به وجود آورده بودند. به همین دلیل به هر گروهی که با ارتش آمریکا می جنگید، کمک می کردند تا شاید بتوانند قدرت از دست رفته خود را دوباره بازیابند.

 

در همین حال بعثی ها که پس از سقوط صدام تبدیل به یکی از هم پیمانان القاعده شده بودند نیز در میان عشایر این استان نفوذ کرده و توانسته بودند، ماوایی برای خود بیابند. این هم زیستی و مهمان نوازی تا سه سال ادامه داشت.

 

 تا این که دامنه ترور و کشتار به داخل شهرها و روستاهای مختلف انبار کشیده شد. در این میان نفوذ جیش المهدی که توقف کشتار شیعیان را شرط اصلی توقف کشتار سنیان دانسته بود را نیز باید مورد توجه قرار داد. اوضاع به اندازه ای وخیم شد که انبار در مدت کوتاهی تبدیل به یک حمام خون این بار برای شهروندان خود استان شده بود.

 

 در همین مدت، القاعده نیز تصمیم گرفت، امارت اسلامی خود را در استان الانبار تشکیل دهد و مطابق با اندیشه های افراطی و وهابی خود هر آن کس که از عقاید آنها پیروی نمی کرد را از پا در می آورد. به عبارت دیگر این بار مردم انبار هم از سوی القاعده قربانی می شدند و هم از سوی ارتش آمریکا که برای پاک سازی عناصر القاعده به استان آنها لشکرکشی کرده بود.

 

علاوه بر آن القاعده و بعثی ها تلاش می کردند با کشتار فجیع مردم الانبار به آمریکایی ها و دولت عراق زهر چشم نشان دهند.

 

در این میان ابوریشه که خانواده اش به ویژه پدرش رهبری یکی از مهمترین عشایر انبار را بر عهده داشتند، ظهور کرد. القاعده پدر و سه تن از برادران ابوریشه را به دلیل پیروی نکردن از خواسته هایشان ترور کرده بود و این موضوع باعث شده بود تا ابوریشه به عنوان یک فرد داغ دیده و زخمی از القاعده کار مبارزه با آنها را آغاز کند.

 

 در نخستین گام وی با موافقت دیگر طایفه های الانبار اقدام به تشکیل گروه"مجلس منطقه انبار"که در آن 42 طایفه مهم انبار عضویت داشتند، کرد. تمام آنها با امضای پیمان نامه ای پذیرفتند رهبری مجلس را به"عبدالستار ابوریشه"بسپارند.

 

 بلافاصله پس از آن ابوریشه اقدام به تشکیل یک گروه نظامی متشکل از 20 هزار جوان اهل الانبار کرد و در همین راستا به دیداروگفت وگو با مقام های عالی رتبه ارتش آمریکاودولتمردان عراقی پرداخت. آمریکایی ها پذیرفتند که اسلحه در اختیار وی بگذارند و دولت عراق نیز پذیرفت درراستای مبارزه با القاعده از وی پشتیبانی کامل کند.

 

 این حمایت و پشتیبانی به ابوریشه و گروهش کمک کرد تا ظرف مدت سه ماه اقدام های مهمی را در پاک سازی عناصر القاعده به کار گیرد. به گونه ای که خیال آمریکایی ها از وجود القاعده در این استان بزرگ عراق که ذخایر نفتی گرانبهای کشف نشده ای را نیز در خود پنهان دارد، آسوده کرد.

 

عواقب احتمالی ترور ابوریشه

با گذشت یک روز از ترور عبدالستار ابوریشه پیش بینی های تازه ای درباره آینده سیاسی عراق انجام می شود. وی دو هفته پیش ازکوتاهی پلیس عراق درکمک رسانی به وی و گروه تحت تابعیتش برای مبارزه با القاعده شکایت کرده بودوگفته بود:"پلیس عراق جدیت چندانی برای یاری رساندن به ما ندارد."

 

اما وی از آمریکایی ها برای کمک به وی به ویژه برای در اختیار گذاشتن تسلیحات نظامی تشکر کرده بود. شکایت عبدالستار ابوریشه درمصاحبه با روزنامه"واشنگتن پست"به اوج خود رسید.

 

 وی در آن مصاحبه که دو هفته قبل از ترورش و هم زمان با سفر رئیس جمهوری آمریکا به انبار انجام شده بود از دولت عراق شکایت داشت که چندان تمایلی برای یاری رساندن به وی ندارد و حتی حزب اسلامی که یک حزب سنی معتدل به رهبری "طارق الهاشمی"معاون رئیس جمهوری عراق محسوب می شود و نفوذ زیادی از لحاظ سیاسی در استان انبار دارد را حزب بی کفایتی دانست که حاضر نیست کاری برای مردم انبار انجام دهد.

 

 وی در آن مصاحبه از نوری مالکی که کمک کرد پلیس های انبار از میان افراد عشایر آن استان انتخاب شوند، تشکر کرد، اما گفت:"استان انبار استان بزرگی است و پستی و بلندی های بسیاری دارد، اما شمار افراد پلیسی که در اختیار این استان قرار داده شده، اصلا کافی نیست. من از ارتش آمریکا تشکر می کنم که نیروهای خود را به مناطق خطرناک استان ما فرستاندند تا برای مبارزه با القاعده به ما یاری رسانند. حضور آنها در عراق الزامی است و من گمان می کنم اگر آنها بخواهند از عراق خارج شوند با وضعیتی که اکنون پلیس و ارتش عراق دارد، آینده بدی در انتظار ما خواهد بود."

 

این مصاحبه که یک روز پس از ترور ابوریشه در روزنامه های عربی منتشر و مورد نقد و بررسی قرار گرفته این شائبه را به وجود آورده است که مبادا عشایر انبار، دولت عراق را به دلیل کوتاهی در امنیت استان متهم کنند و در همکاری خود با دولت مرکزی نیز تجدید نظر داشته باشد.

 

 شاید دلیل این که مالکی به سرعت نسبت به ترور وی واکنش نشان داده و با صدوری بیانیه ای این ترور را به شدت محکوم کرده است، درراستای همین موضوع باشد. وی حتی از وزیران کشور، دفاع و دبیر شورای امنیت ملی خواسته است تا به این استان سفر کنند و از رهبران عشایر انبار دلجویی کنند تا مبادا شائبه کوتاهی دولت در ترور ابوریشه به وجود آید.

 

در این میان نکته ای که حائز اهمیت است، تقاضای جبهه توافق العراقیه مهمترین گروه سیاسی سنی عراق برای حمایت از دولت مالکی است. این گروه با صدور بیانیه ای از مردم و عشایر انبار خواسته است، با دولت برای مبارزه با القاعده و عاملان ترور ابوریشه نهایت همکاری را داشته باشند.

 

"عدنان الدلیمی" یکی از رهبران جبهه توافق در این باره گفت:"پیشنهاد می کنم که گروهی متشکل از طایفه های انبار تشکیل شود تا به دولت و دستگاه های امنیتی برای بررسی ترور ابوریشه کمک کنند. دولت و ارتش آمریکا تلاش دارند تا عاملان این ترور هر چه سریعتر کشف و مجازات کنند."

 

 انتقاد شدید ابوریشه در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست از حزب اسلامی یکی از مهمترین احزاب موجود در جبهه توافق، می تواند دلیلی برای این نرمش تازه جبهه توافق در برابر دولت باشد.

 

در این میان موضوعی که در پی ترور ابوریشه اتفاق افتاده، وحدت به وجود آمده در میان طایفه ها و گروه های مختلف انبار برای مبارزه با القاعده است. در مراسم تشیع جنازه ابوریشه که در مسافتی به طول ده کیلومتر با حضور هزارن نفر از دوستداران وی انجام شد، حاضران یک پارچه فریاد می زدند که مرگ ابوریشه بر اتحاد آنها افزوده و آنها اکنون در مبارزه با القاعده جدی تر و مصمم ترند. این اتحاد در میان گروهی که تا چندی پیش تمایلی برای مبارزه با القاعده نداشت بسیار جائز اهمیت است.

 

بسیج عمومی مردم عراق اعم از سنی و شیعه در مبارزه با تروریسم و القاعده فرصت طلایی است که در اختیار دولت عراق قرار گرفته تا به واسطه آن برای تامین امنیت مردم عراق از حضور مردمی نیز بهره ببرد و امتیاز تازه ای برای خود کسب کند.

 

 به ویژه این که احمد ابوریشه رهبر جدید مجلس الانبار و برادر عبدالستار ابوریشه اعلام کرده است که خود را هم پیمان با آمریکایی ها و دولت و ارتش عراق می داند و تمام تلاش خود را برای مبارزه با القاعده به کار می گیرد.

 

در کنار این خوش بینی ها عده ای از تحلیلگران نیز اعتقاد به بازگشت عراق به فاز جنگ داخلی دارند."گاست هیترمن"یکی از اعضای موسسه "بحران های بین المللی"(International Crises) در آمریکا از جمله این افراد است که به موضوع ترور ابوریشه از زاویه بدبینی می نگرد.

 

 وی در این باره می گوید:"احتمال این که عراق با این ترور به مرحله جنگ داخلی وارد شود، بسیار است. به ویژه این که رئیس جمهوری آمریکا نیز تصمیم به خروج نیروهای آمریکایی از عراق کرده است."

 

به اعتقاد وی روبوسی 15 روز پیش ابوریشه با جورج بوش رئیس جمهوری آمریکا در انبار عامل مهمی در ترور وی داشته است.

 

وی همچنین می گوید:"می توان پیش بینی کرد که سنی ها با شیعیان، شیعیان با دیگر گروه های شیعه و سنی های عرب با کردها وارد یک جنگ تمام عیار شوند."

 

نگاه گاست هیترمن به وضعیت عراق را می توان بدبینانه دانست. ترور شخصیت های مهم عراقی پیش از این نیز انجام شده و باعث نشده این کشور وارد جنگ داخلی شود. بدیهی است تا زمانی که عراق روی خوش آرامش را ببیند، چنین ترورهایی ممکن است باز هم به وقوع بپیوندد.

 به ویژه این که اکنون تمام طایفه های عرب عراق یک پارچه اعلام کرده اند که القاعده را دشمن شماره یک خود می دانند و برای مبارزه با آن دست به هر کاری می زنند. برخلاف پیش بینی هیترمن جیش المهدی یکی دیگر از گروه های شبه نظامی فعال در عراق ترور ابوریشه را به شدت محکوم کرد و با رهبران آن ابراز همدردی کرده است.

 

 این گروه حتی اعلام کرده برای مبارزه با القاعده حاضر است به کمک طائفه های الانبار بیاید. از این رو نمی توان به این سادگی پیش بینی یک جنگ داخلی در عراق را کرد. به ویژه این که اکنون ملت عراق از ناامنی شدید در کشورشان بسیار خسته هستند و رنج های عمیق آن دیگر به آنها اجازه نمی دهد که به فکر جنگ تازه ای باشند. به اعتقادی بسیاری نیز عراق از مرحله جنگ داخلی عبور کرده است.  

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :