سردرگمی غرب در برابر ایران
پس از آن که روسیه هم نسبت به عدم پذیرش پیشنهادهای غرب توسط ایران ابراز ناامیدی کرده و مدتی است که روند گرمی روابط تهران – مسکو روند عکس به خود گرفته است، اروپا و امریکا نیز فشارهای تازهای را علیه ایران در دستور کار قرار دادهاند.
در امریکا شنیده میشود موضوع تحریم هوایی ایران به جای تحریم بنزین مطرح شده است. برخی رسانهها خبر میدهند که مقامات امریکایی سیاست خود را علیه ایران به سمتی سوق دادهاند که تصمیم دارند تحریم حریم هوایی ایران را جایگزین تحریم بنزین کنند. این که تحریم بنزین از دستور کار خارج خواهد شد یا خیر هنوز مشخص نیست ولی ظاهرا بحث تحریم پروازهای ایرانی به فرودگاههای بینالمللی نیز در دستور کار قرار گرفته است.
در اروپا نیز کشورهای اروپایی به دنبال اعمال تحریمهای سختتر علیه ایران هستند. ظاهرا در راس آنها فرانسه، آلمان و بریتانیا قرار گرفتهاند. هر سه کشور هنوز مبادلات تجاری بالایی با ایران دارند گرچه حجم این تبادلات روز به روز و سال به سال کاهش مییابد اما هنوز در خور توجه است. هنوز مبادلات تجاری ایران و آلمان بالغ بر یک میلیارد دلار است و شرکتهای معظم خودروسازی فرانسوی نظیر پژو و سیتروئن نیز با ایران قراردادهای کلان دارند. علاوه بر آن هنوز شرکتهای نفتی بزرگ فرانسه نظیر توتال چشم به چاههای نفت ایران دوختهاند.
نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه اظهارات تندی را علیه ایران ایراد کرده و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان نیز پس از دیدار بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل در برلین و تشکیل کابینه تاریخی مشترک با وی سخن از اعمال فشارهای بیشتر علیه ایران داده است.
خانم کاترین اشتون رئیس جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا که جای خاویر سولانا را گرفته نیز در نخستین سفر خود به واشنگتن پس از دیدار با هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده که روز پنچشنبه ۲۱ ژانویه انجام شد با شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «اتحادیه اروپا آماده اعمال تحریمهای جدیدتری علیه جمهوری اسلامی است.»
مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا با نگاهی به گذشته و ارزیابی از تلاشهای خاویر سولانا تاکید کرد، مذاکرات اتمی از سوی جامعه بینالمللی و کشورهای اروپایی با جمهوری اسلامی نتایج مثبتی در برنداشته به همین دلیل باید دید با رایزنیهای جدید چه میتوان کرد. اتحادیه اروپا برای اتخاذ تدابیری جدید در مقابل جمهوری اسلامی آماده است. اشتون همچنین خواستار اتخاذ اقداماتی قاطع و متمرکز علیه تهران شد.
هیلاری کلینتون نیز به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داد که از تاکتیک به تعویق انداختن مذاکرات و تصمیمات دست بردارد. کلینتون گفت: «ما اجازه نخواهیم داد که در راه خود متوقف شویم و دست به عقبنشینی نیز نخواهیم زد. واشنگتن همچنان خواهان همکاری با گروه شش کشور است.»
نمایندگان گروه ۵+۱ در نشت اخیر خود در نیویورک در روز شنبه ۱۶ ژانویه درباره تشدید تحریمها علیه ایران گفتوگو کردند اما به دلیل مخالفت چین، امریکا نتوانست در این دور از مذاکرات سیاست خود را به پیش ببرد.
آنچه در مسئله هستهای ایران باعث پیچیدگی شده و ظاهرا طرفهای غربی را وادار به احتیاطهای بیشتر کرده است به سه عامل عمده باز میگردد. نخست تعداد نیروگاههای هستهای فعال در ایران است که به گفته غرب نزدیک به 35 مرکز هستهای وجود دارد که در یک نقطه متمرکز نیستند و در تمام ایران پراکنده است و حتی گفته میشود برخی از آنها برای در امان ماندن از حملات هوایی در زیر زمین ساخته شدهاند. دیگری عدم همراهی بسیاری از شرکتها و موسسات اقتصادی جهان با اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران.
تعدد نیروگاههای هستهای فعال در ایران که به گفته غربیها حداقل 35 مرکز آن شناسایی شده و پراکندگی آنها در تمام نقاط ایران باعث میشود تا گزینه نظامی برای طرفداران حمله نظامی بسیار مشکل شود. اسرائیل در زمانی که حمله نظامی به تاسیسات هستهای دهوک در عراق را انجام داد از 8 فروند جنگنده استفاده کرد و به دلیل این که فقط یک مرکز هستهای وجود داشت ظرف 40 دقیقه آن مکان را ویران ساخت اما در مورد ایران وضع چنین نیست. اولا همان طور که فرماندهان نظامی غربی میگویند باید این حمله در یک زمان صورت گیرد تا ایران را غافلگیر کنند؛ ثانیا نظامیان اسرائیلی و حتی امریکایی دقیقا نمیدانند با چند فروند جنگنده در یک آن میتوانند به سمت این مرکزها حمله کنند. مگر این که بخواهند تمام مراکز نظامی اطراف ایران را برای این کار بسیج کنند که این موضوع نیز به دلیل هراسهایی که در این زمینه وجود دارد، روابطی که ایران با این کشورها دارد و عدم پیشبینی عاقبت استفاده از این پایگاهها کار را برای امریکاییها و اسرائیلیها بسیار سخت میکند.
در مورد همراهی شرکتهای بینالمللی برای تحریمهای اقتصادی نیز غربیها هنوز به اطمینان کامل در این زمینه نرسیدهاند. مثلا در اروپا به رغم وجود همصدایی ظاهری برخی کشورهای عمده اروپایی برای تحریم ایران شاهدیم که در عمل این همصدایی وجود ندارد. مثلا مراودات تجاری ایران و ایتالیا به رغم فشارهای اقتصادی غرب افزایش یافته و اکنون ایتالیا به مرحلهای رسیده که در میان کشورهای اروپایی بیشترین مبادلات تجاری را با ایران دارد. مشابه چنین سیاستی را از سوی کشورهایی نظیر اسپانیا و سوئد نیز شاهدیم. مثلا سوئد در زمانی که بحث کاهش سطح روابط دیپلماتیک به صورت جمعی توسط کشورهای اروپایی با ایران مطرح بود با این کار مخالفت کرد. در حالی که به ظاهر از انزوای بیشتر ایران سخن میگوید و مسائل حقوق بشر را مطرح میکند. یا هنگامی که شرکت زیمنس بر سر آنچه مراوده مشکوک الکترونیکی با ایران خوانده میشد تحت فشار امریکاییها قرار گرفت و حتی تهدید به محاکمه قضایی شد، مدیر عامل این شرکت رسما اعلام کرد، ما با ایران روابط تجاری گستردهای داریم و حاضر نیستیم این روابط را به این سادگیها از دست بدهیم. روابط تجاری ما با ایران سوای معادلات سیاسی است.
نزدیک به سه ماه پیش مجله تایم گزارشی از شرکتهایی ارائه داد که روابط تجاری مخفی با ایران دارند. این شرکتها که بسیاری از آنها شرکتهای شناخته شدهای در کشورشان هستند به طور مخفیانه و با دور زدن قوانین جاری در کشورشان قرارداد همکاری با ایران بستهاند و حتی به ایران در کارهایی که امکان انجامش برای تهران سخت است، کمک میکردند. حتی از طرف ایران قراردادی با شرکتهای خارجی مستقر در دبی میبستند و برای پروژههای مورد نظر ایران در دبی نیرو استخدام میکردند. فعالیت برخی از این شرکتها لو میرفت و مجبور به جریمه میشدند اما با این حال پس از آن که میگذاشتند آبها از آسیاب بیفتد با عناوین دیگر همکاری خود را با ایران از سر میگرفتند. مجله تایم گزارش داد که از سال 2006 تا کنون بارها این اتفاق افتاده است.
این در حالی است که در سالهای اخیر کشوری نظیر چین و هند مراودات اقتصادی خود را به شدت افزایش دادهاند و روز به روز نیز این مراودات بیشتر گسترش مییابد. به جمع این کشورها باید کشورهای همسایه ایران نظیر ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، عراق و غیره را نیز اضافه کرد.
نکته دیگری که در این میان پوشینده نیست، افکار عمومی خاورمیانه و منطقه است. اگر مثلا اسرائیل یا امریکا از پایگاههای خود در کشورهای مختلف منطقه مثل آذربایجان، ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج فارس استفاده کنند آنگاه افکار عمومی این کشورها به شدت تحریک خواهد شد و حس ضد امریکایی و اسرائیلی که در منطقه وجود دارد و مدتی است که فروکش کرده، مجددا غلیان خواهد کرد. یعنی مشابه همان چیزی که در عراق و افغانستان به وجود آمد و توانست به طالبان و القاعده این امکان را بدهد که آسانتر نیرو برای خود جمع کنند و قوه تخریبی خود را بیش از پیش تقویت کنند. در این صورت تلاشهای امریکا و غرب برای کاهش فعالیتهای تروریستی نقش بر آب خواهد شد و باید هزینههای تازهای را بپردازند. منظور این نیست که ایران با این گروهکها همکاری خواهد کرد. این روحیه در منطقه وجود دارد و خواه ناخواه تقویت خواهد شد و مجددا حس ضد غربی و امریکایی را بیدار خواهد ساخت. دقیقا به همین دلایل است که مقامات مختلف امریکایی بر سر تهدید نظامی ایران دائما حرفهای ضد و نقیض میزنند. رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا نسبت به حمله به ایران هشدار میدهد در حالی که دیوید پترائوس فرمانده ارشد نیروهای امریکایی در خاورمیانه و خاور نزدیک تهدید حمله نظامی را جدی میداند. دقیقا مقابل او مایکل مولن رئیس ستاد ارتش امریکا نیز گرچه حمله نظامی به ایران را هنوز روی میز میداند اما میگوید کاملا آگاهیم که عواقب آن را نمیتوانیم پیشبینی کنیم.
بدین ترتیب میتوانیم بگوییم غرب در ایران دچار نوعی سر در گمی شده است. از یک سو نمیداند که چگونه تحریم اقتصادی اعمال کند که اثرگذار باشد در حالی که کشورهایی نظیر چین، روسیه، مالزی و حتی کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا به دنبال تصاحب بازارهای ایران هستند.
از سوی دیگر حمله به ایران هم میتواند بسیار هزینهبر باشد و عواقب سنگینی در پی داشته باشد. خصوصا این که تقریبا بیشتر غربیها به این باور رسیدهاند که حمله نظامی به ایران دستیابی این کشور به تکنولوژی هستهای و حتی آنچه ادعا میکنند، دستیابی به بمب هستهای را از بین نمیبرد بلکه آن را به تعویق میاندازد و حتی ایران را برای دستیابی به آن بیش از گذشته ترغیب میکند.
نظر شما :