جهت واکنشها را ایران مشخص میکند!
مراکز مختلف داخلی اسرائیل اکنون شرایط را برای اعمال فشار بر کشورهای غربی برای سخت گیری بیشتر بر ایران آماده می بینند. با پایان مهلتی که امریکا برای ایران در مساله هسته ای تعیین کرده بود و آغاز سال جدید میلادی که سالی سرنوشت ساز در مساله هسته ای ایران نام گذاری شده است، شرایط داخلی کشور فضایی متفاوت را برای سودجویی در ورای مرزها فراهم ساخته است.
اکنون بیش از گذشته شاهدیم که رسانههای اسرائیلی در تلاشند تا با اتکا به بی توجهی ایران به مهلت تعیین شده یعنی پایان سال 2009 میلادی و جو ناآرام داخل ایران جامعه جهانی را متوجه خطرات احتمالی ایران کنند و سال جدید میلادی را با القای تصمیماتی جدی و سخت علیه ایران آغاز کنند.
در چنین شرایطی شاهدیم که در داخل کشور علاوه بر تاکید به مواضع قبلی هستهای، گامهای وحدت آفرین برای آرام سازی فضای داخلی کشور نیز ناکارآمد است و اوضاع میتواند جایگاه ایران در منطقه را تضعیف کند.
در این میان اسرائیل بسیار امید دارد که شرایط را به سود خود تغییر داده و جامعه جهانی را در سال جدید با توانی متفاوت به سوی مقابله با ایران هماهنگ سازد.
گرچه سیاستهای دولت فعلی اسرائیل از ابتدای آغاز به کار تند و رادیکال بود اما روندهای موجود در ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری با جمع شرایط داخلی و نگرانیهای خارجی میتواند برای اسرائیل فرصت اعمال نفوذ در تصمیم گیریهای بین المللی را فراهم سازد.
درست در روزهایی که رسانههای بینالمللی از به پایان رسیدن مهلت یکساله باراک اوباما به ایران برای دست کشیدن از برنامه هستهای اش سخن میگویند، نشریات اسرائیلی تلاش دارند با بزرگنمایی فعالیتهای هستهای ایران باب مقابله را با امید به حذف خطر بالقوه ایران برای امنیت اسرائیل باز کنند.
روزنامه اورشلیم پست در تازهترین گزارش خود به مناسبت آغاز سال نو میلادی مینویسد: "در دومین دهه از قرن بیست و یکم هیچ تهدیدی جدیتر از ایران هستهای نیست. سیر تحولات پرونده هستهای ایران در چند ماه اخیر نشان داده است که نه تحریم این کشور و نه دیپلماسی هیچکدام قادر به متوقف کردن تهران نیست."
تاکید بر بی تاثیری دو گزینه پذیرفته شده دیپلماسی و تحریم به عنوان اولویتهای غرب در مورد ایران در حالی از سوی رسانههای اسرائیلی انجام میشود که راهکار جایگزین در غیاب دو گزینه مذکور متوجه مقابله و جنگ میشود. با این حال برای تل آویو و حتی بسیاری از کشورهای منطقه و جهان مشخص است که گزینه نظامی علیه ایران پاسخگو نبوده و پیچیدگی اوضاع منطقه را بیشتر میکند؛ علاوه بر این دولت کنونی امریکا تمایلی برای نشان دادن چراغ سبز به اسرائیل در این مورد ندارد و اوضاع اقتصادی جهان و منطقه پذیرای نبردی جدید نیست.
به این ترتیب هدف اسرائیل تاثیر بر فرایندهای تصمیم گیری جامعه جهانی در مورد ایران است؛ تل آویو با این کار اولا افکار عمومی جهان را از همه خطرها به سوی خطر ایران منحرف میسازد و ثانیا با تاکید بر ضرورت متوقف ساختن این خطر، از گزینه مقابله آغاز میکند تا جامعه جهانی در نهایت به حداکثر فشار و تحریم در مورد ایران قانع شود.
با این حال برای گروههای تندرو در اسرائیل تشدید یا تمدید تحریمهای گذشته دوای درد نیست چراکه به اعتقاد آنها ایران به شکلی روزافزون در حال پیشبرد اهداف هستهای خود است و شاید زمانی که جامعه جهانی از غفلت فعلی در مقابل ایران بیدار شود دیگر دیر شده باشد.
این نظر اما به همان اندازه که نمایشگر تندروی و تمایل به برخوردهای سریع و خشن است، از دید اروپا و امریکا به دیده تردید نگریسته میشود و حتی کشورهایی چون چین، هند و روسیه که از ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با ایران سودهای فراوان عاید خود میکنند نیز حاضر به پذیرش آن نیستند. به این ترتیب اجماع بر سر انتخاب گزینه نظامی در برابر ایران بسیار بیشتر از اجماع بر سر تشدید تحریمها زمان و تلاش میخواهد.
اکنون جمع گروه 1+5 به دلایل مختلف اقتصادی و سیاسی برای دست یابی به اجماعی که تحریمهای سختتر را بر ایران اعمال کند با مشکل روبرو هستند اما اسرائیل منافع ملی خود را میبیند و ایران را خطری بزرگ برای این منافع.
طبیعی است که نوع برخورد ایران و شرایط داخلی کشور در کنار عمق و ابعاد مناسبات خارجی ایران با کشورهای مختلف عوامل موثری است که میتواند دست اسرائیل را در طراحی و اجرای برنامههایش باز یا بسته گذارد. بسیاری از تحلیلگران باور دارند که هیچ زمانی به اندازه چهار سال گذشته فرصت برای سودجویی اسرائیل از اوضاع و اقدامات ایران در عرصه منطقهای و بین المللی مساعد نبوده است.
تردیدی نیست که بهانه جوییهای اسرائیل و غرب از اقدامات و برنامههای ایران در ابعاد نظامی یا هستهای در غیاب سردرگمی ایران در سیاست گذاریهای داخلی و خارجی نتیجه نمیدهد؛ در واقع وجود ثبات، امنیت در داخل کشور و سطح بالایی از رضایتمندی مردم از سیاستهای دولتی در کنار تعامل مثبت ایران با جهان پیرامون، نقش آفرینی موثر در عرصههای منطقهای و بین المللی و جلب همراهی و حمایت کشورهای متعدد از طیفهای فکری مختلف به شکلی غیر قابل انکار مانع از تحقق اهداف خصمانه یا سودجویانه کشورهای خارجی در مورد ایران خواهد بود.
این ایران است که با هر حرکت در دو صحنه سیاست داخلی و خارجی میتواند جهت واکنشها و البته اقدامات طرفهای مقابل را تعیین کند؛ صحنه بازی را باید بر اساس منافع ملی چید و این نکتهای است که توجه به آن بی تردید راهگشا خواهد بود.
نظر شما :