تلاش ایران و نقش موازنه گرایانه مصری‌ها

۲۰ دی ۱۳۸۸ | ۱۵:۲۸ کد : ۶۵۲۴ اخبار اصلی
نویسنده خبر: سید عبدالامیر نبوى
یادداشتی از دکتر سیدعبدالامیر نبوی، پژوهشگر ارشد مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه.
تلاش ایران و نقش موازنه گرایانه مصری‌ها

علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران که در قاهره به سر می برد طی سخنانی تاکید کرد که ایران و مصر دو کشور مهم و تاثیر کذار در منطقه هستند. دو کشوری که از نظر تاریخی عقبه قابل توجهی دارند لذا عقل حکم می کند این دو کشور مهم به هم نزدیک باشند و همه باید در این جهت تلاش کنند.

یادداشتی از دکتر سیدعبدالامیر نبوی پژوهشگر ارشد مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه:

روابط ایران و مصر در سه دهه اخیر، بیش از آن‌که متأثر از ویژگی‌های مشترک دو کشور باشد، از اختلافات و نیز تحولات منطقه‌ای و جهانی اثر پذیرفته است. در حالی که هر دو کشور از سابقه غنی تمدنی و فرهنگی برخوردارند، ویژگی های خاص و برجسته ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دارند و از حملات تروریستی افراطیون سلفی آسیب دیده‌اند. رویدادهایی سبب شده است روابط دو کشور در بیشتر مقاطع تنش‌آلود و حتی بحرانی شود.

به نظر می‌رسد مهمترین عامل در این زمینه، امضای پیمان کمپ دیوید توسط انورسادات، رئیس جمهور وقت مصر (شهریور 1357)، و سپس پذیرفتن محمدرضا پهلوی (دی 1357) باشد. در واقع، این دو رویداد که با فاصله اندکی رخ داد، نوعی تقابل آشکار با آرمان‌های ملت ایران و شعارهای برآمده از آن بود. از این رو روابط دو کشور که به تیرگی گرائیده بود، در اردیبهشت 1358 قطع شد. اگر چه ایران در قطع روابط پیشگام شد، نباید از یاد برد که مصر نیز نظام سیاسی جدید ایران را به دخالت در امورداخلی کشورهای عربی متهم می‌کرد و می‌کوشید از این طریق انزوای خود در جهان عرب را به نوعی جبران کند و ایران را دشمن مشترک اعراب معرفی کند.

آغاز تهاجم عراق به خاک ایران (سپتامبر 1980) و شروع جنگی دامنه‌دار فرصت مناسبی برای احیای حضور مصر در صف کشورهای عربی پدید آورد، ضمن آن‌که ترور سادات در اکتبر 1981 فاصله ایران و مصر را به حداکثر ممکن رساند. این ترور توسط اسلام‌گرایان مصر و در واکنش به برنامه‌ها و اقدامات سادات، به ویژه در رابطه با اسرائیل صورت گرفت، اما تلاش شد این اقدام متأثر از ایدئولوژی و یا حتی اقدامات جمهوری اسلامی ایران معرفی شود. به همین دلیل بود که عراق در طول جنگ از حمایت های آشکار و پنهان مصر برخوردار گردید.

وقوع چند رویداد در فاصله زمانی کوتاهی سبب شد نشانه‌های تنش‌زدایی در روابط دو کشور آشکار شود. نخستین حادثه، پایان جنگ تحمیلی در سال 1367 و موافقت ایران با آزادی اسرای مصری بود که با استقبال قاهره مواجه شد. از سوی دیگر، اشغال کویت توسط عراق و سپس فروپاشی بلوک شرق که پیامدهای مهمی برای منطقه و نظام بین‌الملل داشت زمینه را برای بهبود روابط تسهیل کرد. تلاش ایران برای بهره‌گیری از جایگاه طبیعی خود در منطقه خاورمیانه و کاهش سوءتفاهم‌های موجود با کشورهای عربی در دوره ریاست‌جمهوری آقای خاتمی نیز ادامه پیدا کرد، چنان که دیدارها و جلساتی میان مسئولان دو کشور در سطوح مختلف برگزار شد.

با این حال، همان گونه که مشهود است، روابط دو کشور هنوز به سطح قابل قبولی نرسیده است و حتی ارتقای روابط اقتصادی در سال های گذشته نتوانسته است موانع موجود را به طور کامل برطرف سازد.

اختلافات دو کشور به طور معمول به روابط نزدیک مصر با ایالات متحده و اسرائیل برگردانده می‌شود و اینکه مصر همچنان می‌کوشد کشورهای عربی را پای میز مذاکره بکشاند و جریان مقاومت را تضعیف کند. این استدلال، بی‌بهره از واقعیت نیست چنان که در خلال بحران غزه، مصر عملاً در کنار اسرائیل قرار گرفت و البته همین امر واکنش توده‌های عربی را به دنبال داشت. همچنین دستگیری سامی شهاب و یا اعلام احداث دیواری توسط مصر برای جلوگیری از کمک به فلسطینی‌ها نشان می‌دهد که نظام سیاسی مصر برای تقویت روند صلح با اسرائیل و تضعیف جریان مقاومت جدی است. روشن است که این نکته، مساله کوچکی نیست و روابط ایران و مصر را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

با این حال، به نظر می‌رسد عامل دیگری در جلوگیری از بهبود روابط دو کشور مؤثرتر بوده است و اتفاقاً این عامل در نحوه سیاستگذاری مصری‌ها، و نه ایرانی‌ها، ریشه دارد. اگر تحولات روابط دو کشور در دو دهه اخیر بازبینی شود و نحوه سیاستگذاری و مدیریت این تحولات مورد بررسی قرار گیرد، به نظر می‌رسد مشکل و مانع اساسی آن است که پرونده روابط همواره با نگاه امنیتی مصری‌ها همراه بوده است. به تعبیر دیگر، تلاش مداوم و صادقانه ایران برای بهبود روابط با مصر ـ در دولت‌های مختلف پس از جنگ ـ قرین موفقیت نبوده است، از آن رو که نخبگان امنیتی و نظامی مصر چندان تمایلی به این امر نداشته‌اند و دیدگاه‌های وزارت امور خارجه آن کشور هم اثری نداشته است.

در نتیجه، تا زمانی که مسایل دو کشور متأثر از نگاه امنیتی مصری‌ها باشد، بعید به نظر می‌رسد مصری‌ها آمادگی ارتقای روابط دو جانبه را پیدا کنند و احتمالاً بهانه‌های سابق خود مانند پشتیبانی ایران از گروه‌های اسلام‌گرای مصری و فلسطینی، حمایت از حکومت سودان یا حتی نام خیابان خالد اسلامبولی را تکرار خواهند کرد. از سوی دیگر، به دنبال چنین نگاهی است که توجه به تلاش‌های ایران صرفاً در زمان‌هایی صورت گرفته است که مصری‌ها خواسته‌اند به ایفای نقش «موازنه‌گر منطقه‌ای» بپردازند.

سید عبدالامیر نبوى

نویسنده خبر


نظر شما :