سياست چندبعدى اوباما در افغانستان
دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما پیش از رفتن به کاخ سفید وعده داده بود که قصد دارد به سرعت به جنگهای خارجی امریکا پایان دهد تا بتواند به مشکلات داخلی کشور رسیدگی کند. او این وعده را همچنان تکرار میکند اما همزمان نیروهای تازهای به افغانستان میفرستد.
باراک اوباما اکنون یک سال است که سکاندار ریاست جمهوری ایالات متحده را بر عهده دارد اما همچنان برای بسیاری از مردم سیمایی ناشناخته محسوب میشود. شناخت اوباما و ارزیابی سیاست او برای بسیاری از ناظران هنوز دشوار است. وی در بسیاری موارد از سیاستی نسبیگرا و مصلحتجویانه پیروی میکند.
اوباما در آخرین نطق خود درباره افغانستان که در حقیقت استراتژیاش در این کشور روشن میکرد، گفت: «عقبنشینی از خاک این کشور در تابستان ۲۰۱۱ شروع میشود.» وی بلافاصله اضافه کرد که این امر باید با احساس مسئولیت کامل و با توجه به شرایط مشخص انجام شود و سپس هیچ موعد معینی برای خروج نیروهای امریکایی از افغانستان ذکر نکرد.
وضعیت ایالات متحده در افغانستان با درگیری ویتنام متفاوت است. نه امریکا در افغانستان تنهاست و نه در این کشور با ارتشی خلقی نبرد میکند. امریکا در افغانستان متجاوز نیست بلکه در دفاع از امنیت خود به آنجا رفته است زیرا از حملات تروریستهایی که در این کشور پناه گرفتهاند، هراس دارد.
اوباما در جریان رقابتهای انتخاباتیاش از پایان سریع درگیریهای خارجی ایالات متحده سخن میگفت تا بتواند به اوضاع درونی سروسامان دهد. اما واقعیت این است که در دوره زمامداری او شمار سربازان امریکایی در افغانستان دو برابر شده است تا ارتش امریکا بتواند با نیروی بیشتری با نیروهای طالبان و همپیمانانش بجنگد.
بسیاری از افراد هستند که از موضع رئیس جمهوری در قبال افغانستان مبهوت ماندهاند. آنها همواره سئوال میکنند که آیا این همان باراک اوباما است که وعده صلح و آشتی میداد؟ آیا او به راستی برای دریافت جایزه صلح نوبل شایستگی دارد؟ احتمالا در پاسخ به این گونه تردیدهاست که دیوید بروکس نویسندهی سرشناس روزنامه نیویورک تایمز در مقاله خود مینویسد: "هر رئیس جمهوری ناچار است پس از ورود به کاخ سفید خود را با مقتضیات واقعی تطبیق دهد."
باید قبول کرد که اوباما پیچیدهتر از آن است که بتوان او را در قالبهای تخت و ساده چپ و راست یا جنگطلب و صلحدوست قرار داد. او بیتردید از جورج بوش رئیس جمهوری سابق امریکا که تمام مردم دنیا را به دوست یا دشمن تقسیم میکرد، ابعاد بیشتری دارد.
در مورد افغانستان اوباما در آن واحد باید به سه طیف از مخاطبانش پاسخ دهد، به مردم امریکا که از جنگ و هزینههای آن عصبانی هستند، به دولت افغانستان و یاران حامد کرزی که نگران عقبنشینی نیروهای امریکایی هستند و به نیروهای طالبان که منتظر فرصتی هستند تا به محض خروج نیروهای امریکایی مجددا به قدرت بازگردند. تا کنون اوباما به این سه طیف مخاطب خود این گونه پاسخ داده است؛ به طیف اول که مردم امریکا باشند گفته است که تا پایان سال 2011 ارتش امریکا از افغانستان خارج خواهد شد، به دولت افغانستان وعده داده که آنها را تنها نخواهد گذاشت و به طالبان نیز قول سرکوب و تلافی داده است.
باید گفت، دیپلماسی زبان دشواری است که باراک اوباما رفته رفته میرود که به آن مسلط شود.
نظر شما :