صعود چين بدون افول آمريکا
امروزه بسيارى صحبت از صعود صلحآميز چين به جايگاه برتر جهانى مىکنند. اين نگرشى دور از واقعيت نيست و مجموعه فراوانى از شاخصها دو برابر هستند که تاييدى بر اين نظريه مىباشند. براى دستيابى به برجستگى متمايز بينالمللى ضرورت است که در قلمروهاى مختلف سياسى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و اجتماعى شرايطى شکل بگيرند که در قوارههاى يک بازيگر متمايز بينالمللى باشند و در عين حال سطح توسعه و ترقى در اين حيطهها از تناسب برخوردار و ماهيت متوازن را به نمايش بگذارند.
آنچه در رابطه با صعود چين مىبايستى بيان داشت اين نکته مىباشد که تنها و در حيطههاى نظامى و اقتصادى اين کشور شاخصهاى متناسب با برتر بودن را به صحنه آورده است. آمريکا از بودجه نظامى بيش از 600 ميليارد دلارى برخوردار است که تقريبا بيش از يک ششم بودجه کشور مىباشد، آمريکا در حال حاضر در دو سرزمين مشغول جنگ است، نيروهاى نزديک به 40 هزار نفر مستقر در شبهجزيره کره آماده براى نبرد و بيش از 30 هزار نفر نيروى مستقر در ژاپن که بسيارى از آنها در اوکيناوا ساکن هستند را با اين بودجه بايد حمايت کند.
آمريکا نقش جهانى دارد و مسئوليتهاى بينالمللى براى حفظ نظم ليبرال را عهدهدار است. با توجه به اين واقعيات بودجه نظامى پرواضح است که مىبايستى بخش معتنابهى از بودجه کشور باشد. بودجه نظامى کشور چين نزديک به 100 ميليارد دلار است، جمعيت آمريکا نزديک به 300 ميليون نفر و جمعيت کشور چين يک و نيم ميليارد نفر است.
رشد اقتصادى چين بهطور متوسط در يک دهه اخير بين 10 تا 13 درصد در نوسان بوده است در حالى که رشد اقتصادى آسيا بين دو تا سه دهه نوسان داشته است. کشور چين داراى يک نقش منطقهاى است و مسئوليتهاى جهانى ندارد.
اين کشور براى حفظ نظم ليبرال حاکم هيچگونه تعهد و الزامى را عهدهدار نيست. با توجه به اين واقعيات اين نتيجه را بايد گرفت که از نظر نظامى چين نشان مىدهد که در مسير ايفاى نقش رهبرى جهانى و در مراحل حيات بخشيدن و شکل دادن به زيربناهاى اقتدار نظامى است. در قلمرو اقتصادى اين اتفاق نظر کاملا مشهود است که کشور چين به سرعت آماده ايفاى نقش رهبرى است. شاخصها در اين زمينهها به شکل فزايندهاى اشاره به اين نکته دارند. کشور آمريکا در حال حاضر سطحى از بيکارى را داراست که در 25 سال اخير بىسابقه بوده است.
آمريکا در حال حاضر از بيکارى 2 /10 درصدى رنج مىبرد و صحبت از اين است که بدون توجه به ميزان رشد اقتصادى و چگونگى کيفيت ديگر مولفههاى اقتصادى در طول چهار سال آينده درصد بيکارى از 7 درصد پايينتر نخواهد آمد. حتى اگر آمريکا قادر به اين باشد که رکود دو سال اخير را به طور کامل پشت سر بگذارد محققا همچنان شاهد احياى اقتصادى همراه با بيکارى مزمن خواهيم بود.
از نظر آمارى در آمريکا رکود پايانيافته است اما بيکارى همچنان در يک نسل اخير بىسابقه است و آينده هم در اين رابطه چندان اميدوارکننده نيست. چين در حيطه اقتصادى به موفقيتهاى برجستهاى نايل شده است در حالى که آمريکا نشانههاى پيشگامى را نشان نمىدهد. توليد ناخالص چين بين سالهاى 2000 تا 2008 چهار برابر و در همين فاصله صادرات اين کشور پنج برابر گشته است. در همين مدت نرخ سرمايهگذارى در آمريکا تقريبا ثابت بوده است.
آمريکا در اين مدت بيش از درآمد ملى خرج کرده است. واردات از چين حدود يکسوم مصرفگرايى بىحد و حصر را در آمريکا تشکيل داده است. ذخيره ارزى چين در سال 2000 حدود يک درصد توليد ناخالص آمريکا بود در حالى که در سال 2005 به حدود 5 درصد در سال 2008 به حدود 10 درصد در سال 2009 به 12 درصد رسيد. حدود 70 درصد ذخيره ارزى چين به دلار است که اين به کشور چين قدرت تاثيرگذارى به ارزش دلار آمريکا را مىدهد در سال 2009 عدم تراز بازرگانى دو کشور به حدود 200 ميليارد دلار به نفع چين بود.
کسرى بودجه آمريکا امروزه به حدود 4 /1 تريليون دلار رسيده است که در تاريخ 70 سال اخير اين کشور بىسابقه است و کشور چين يکى از مهمترين تامينکنندگان اين کسرى است.
چين حدود 797 ميليارد دلار از اوراق قرضه فروخته شده به وسيله خزانهدارى آمريکا را در اختيار دارد و ژاپن بعد از چين بالاترين مبلغ به ميزان 731 ميليارد دلار را در اختيار دارد. ژاپن، چين، کرهجنوبى و سنگاپور مجموعا حدود 47 درصد قروض خارجى آمريکا را در اختيار دارند.
با توجه به اين نکات بايد پذيرفت که از نظر اقتصادى چين در حال صعود است و تا کمتر از 15 سال آينده اين کشور يا همتراز اقتصادى آمريکا خواهد بود و يا اين کشور را پشت سر خواهد گذاشت. محققا بايد صحبت از صعود چين بالاخص در حيطه اقتصادى کرد اما توجه شود که صعود چين به معناى افول آمريکا نخواهد بود. پس بايد صحبت از دو تئورى متفاوت کرد. صعود چين يک واقعيت انکارناپذير است اما صعود چين به معناى پذيرش تئورى افول آمريکا نيست. چين بهطور مسالمتآميز بالاخص در حيطه اقتصادى در حال صعود است اما آمريکا در حال افول نيست.
رشد چين فزونتر از آمريکا است، سطح ذخيره، سطح توليد از آمريکا بالاتر است. اما توجه شود که چين دارد از آمريکا جلو مىزند نه اينکه آمريکا در حال سقوط است. در يک مسابقه ماراتن شاهد هستيم که چين سريعتر و مداومتر در حال حرکت است که اين به معناى پشت سر گذاشتن آمريکاست. قدرت چين افزايش مىيابد هرچند که قدرت آمريکا نزول نمىکند. بنيادهاى اقتصادى در چين بهتر از آمريکا جواب مىدهند و اين سبب مىشود که از آمريکا پيشى بگيرد. صعود چين پرواضح است در عين اينکه افول آمريکا دو برابر نيس
منبع: روزنامه تهران امروز
نظر شما :