پیششرط ایران برای برقراری رابطه با امریکا
دیپلماسی ایرانی: محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران اعلام کرد که امریکا اگر میخواهد تغییرات واقعی در سیاستهای خود اعمال کند باید یا از اسرائیل حمایت کند یا از ایران.
وی که برای شرکت در نشست اقتصادی کنفرانس اسلامی به ترکیه سفر کرده بود اعلام کرد که اکنون زمان آن رسیده است که باراک اوباما به شعار خود "تغییر" عمل کند.
وی در ترکیه اعلام کرد که حمایت از اسرائیل و ایران با یکدیگر امکان ندارد. تا زمانی که تصمیمهای بزرگی گرفته نشود تغییری به وجود نخواهد آمد.
ما از تغییرات استقبال میکنیم و منتظریم تا تصمیمهای بزرک و درستی اتخاذ شود. ما هر دستی را که با احترام به سوی ما دراز شده باشد میفشاریم. اما تغییرات باید در عمل انجام شود.
وی همچنین اضافه کرد که ما بر این باوریم که غرب ایران و ترکیه را تهدید میکند و غربیها آسیا را به عنوان یک جامعه درجه دو میبینند.
پس از برگزاری اجلاس ژنو در اول اکتبر مساله روابط ایران و امریکا دوباره به صورت جدی در محافل سیاسی دنیا مطرح شد. دو کشور که اکنون 30 سال است روابط دیپلماتیک ندارند در یک دیدار تاریخی با یکدیگر گفتوگو کردند. این گفتوگوها که میان آقای برنز از امریکا و آقای جلیلی از ایران انجام شد تعبیرات مختلفی را از دو طرف به همراه داشت. این گفتوگوی 45 دقیقهای از سوی مقامات امریکایی درحالی به مذاکره تعبیر شد که طرف ایرانی آن را در حد مذاکره قلمداد نکرد.
درحال حاضر روند پرونده هستهای ایران و همچنین آینده روابط ایران و امریکا همچنان نامشخص است و از آنجا که در دیپلماسی همه چیز قابل پیشبینی است نمیتوان با وجود نشانههای موجود هم ییشبینی کرد که چه آیندهای برای این دو مساله از طرف غرب و ایرانیها رقم خواهد خورد.
درحالی که به نظر میرسد که طرف ایرانی مساله رابطه با اسرائیل از سوی امریکا را پیش شرط روابط خود با امریکا میداند، اما مشخص نیست که چنین پیششرطی برای برقراری روابط با امریکا تا چه حد میتواند رنگ واقعیت به خود بگیرد.
از سوی دیگر به نظر میرسد که روابط ایران و امریکا در چنین چارچوبی نتواند به نتیجه برسد. اما از آنجا که در شرایط فعلی هر دو طرف تمایل دارند تا پس از 30 سال دوباره روابط خود را از سر بگیرند شاید بتوانند راهکارهای دیگری را برای آغاز ابداع کنند.
برای ابداع یک دیپلماسی فعال در این زمینه طرف ایرانی باید ابتدا به یک اجماع در داخل کشور برسد. البته این بدان معنا نیست که در امریکا تمام گروهها با چگونگی رفتار با ایران با یکدیگر تفاهم دارند اما به نظر میرسد که پس از انتخابات در ایران شکاف میان گروههای سیاسی در این کشور از گذشته بیشتر شده باشد. بنابراین اوپوزوسیون نیز که تاثیرگذاری خود بر روی افکار عمومی را دارد در این رابطه بیتاثیر نخواهد بود.
رسیدن به این اجماع در ایران دشواریهای بیشتری نسبت به امریکا دارد. چراکه مساله امریکا در این کشور ابعاد گستردهتری دارد و فاصله میان گروههای مخالف و موافق بیشتر است.
امریکا هم میتواند از فرصت به دست آمده به بهترین نحو استفاده کند. در شرایطی که یک دولت افراطی در اسرائیل بر سر کار است، و به نظر میرسد که در این شرایط دولت باراک اوباما تفاهم 100 درصدی با این دولت ندارد میتواند برای تامین خواسته ایرانیها از این فرصت استفاده کند. هرچند از آنجا که معنای سخنان محمود احمدینژاد چندان به خوبی تعبیر نشده است اما شاهد هستیم که دولت باراک اوباما نسبت به روسای جمهور پیشین امریکا فاصله بیشتری با دولت اسرائیل دارد. هنوز مشخص نیست که آیا فاصله گرفتن از دولت اسرائیل هم میتواند امریکا را به ایران نزدیک کند یا اینکه ایرانیها انتظار دارند که امریکا به یکباره از روابط خود با اسرائیل دست بکشد. در شرایط اول میتوان روزنهای از امید در برقراری روابط بین دو کشور را مشاهده کرد اما اگر پیششرطهای دولت ایران تعبیر دوم را داشته باشد این بدان معناست که ایرانیها به هیچ وجه تمایل ندارند تا روابط خود با امریکا را از سر بگیرند. البته همواره گزینه سومی هم وجود دارد و آن این است که در دیپلماسی هیچچیز غیر ممکن نیست...
نظر شما :