قطار انتخابات افغانستان به ایستگاه آخر رسید

۳۰ آبان ۱۳۸۸ | ۱۵:۰۴ کد : ۶۱۸۲ گفتگو
گفت‌وگو با محمدرضا بهرامی، سفیر سابق ایران در افغانستان.
قطار انتخابات افغانستان به ایستگاه آخر رسید

انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بالاخره به ایستگاه آخر خود رسید و حامد کرزای با کلاه ریاست جمهوری از آن پیاده شد. کناره‌گیری عبدالله عبدالله از دور دوم انتخابات وضعیتی را به وجود آورد که در قانون اساسی افغانستان پیش‌بینی نشده بود. بنابراین کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان، کرزای را به عنوان رئیس ‌جمهور انتخاب کرد. این انتخاب انتقادهایی را در پی داشت که در گفت‌وگو با محمدرضا بهرامی، سفیر سابق ایران در افغانستان به آن پرداختیم.

- انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان با انتخاب حامد کرزای به پایان رسید، اما بسیاری معتقدند که این پایان ضربه‌ای بود برای دموکراسی افغانستان. نظر شما در ارتباط با ریاست جمهوری آقای کرزای چیست؟

قانون اساسی افغانستان و قانون انتخابات این کشور در خصوص وضعیتی که پیش آمد با یک خلا قانونی مواجه است. در واقع قانون در این ارتباط مسکوت است و نیاز به تفسیر قانون اساسی احساس می‌شود. نهادی هم که برای تفسیر قانون اساسی افغانستان پیش‌بینی شده، در واقع نهادی است به نام کمیسیون مستقل نظارت بر تطبیق قانون اساسی که این نهاد تا کنون تشکیل نشده است. بر اساس قانون اساسی افغانستان اعضای این نهاد را رئیس‌ جمهور تعیین می‌کند و پس از تعیین باید به تایید پارلمان کشور برسند.

در غیاب این نهادهایی که بتوانند قانون را تفسیر کنند و با توجه به خلا قانونی، این وظیفه را تاکنون شورای عالی قضایی افغانستان برعهده دارد. بر اساس آنچه که رسانه‌ها هم به آن اشاره کردند، حقوق‌دانان، شورای عالی قضایی و کمیسیون مستقل انتخابات این موضوع را مورد ارزیابی قرار دادند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که با توجه به انصراف یکی از دو کاندیدا و عدم مشخص بودن این وضعیت که آیا فرد دیگری باید جایگزین شود، تصمیم گرفتند که آقای کرازی را به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب کنند.

بنابراین در این موضوع یک خلا حقوقی و قانونی وجود داشت که این خلا را کمیسیون مستقل انتخابات و شورای عالی قضایی به ترتیبی که مطرح شد پر کردند.

نکته که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که اگر انتخابات با حضور هر دو کاندید برگزار می‌شد شاید بهترین وضعیت برای افغانستان رقم می‌خورد، اما با توجه به انصراف یکی از کاندیدها و خلا قانونی که در این زمینه وجود داشت، برخی معتقدند که شاید بهترین تصمیم عدم برگزاری انتخابات باشد.

- از چه منظر این بهترین تصمیم است؟

در دور اول انتخابات بعد از کسب آرایی که گفته می‌شد غیر واقعی است، درصد مشارکت مردم به حدود 28 درصد رسید. در دور قبل 72 درصد از مردم در انتخابات مشارکت کرده بودند. در این دور علی‌رغم نقش موثر رسانه‌ها برای معرفی کانیداها و علی‌رغم برنامه‌های متعددی که کاندیدها برای معرفی خودشان و برنامه‌هایشان به افکار عمومی ارائه کردند و علاقه‌مندی بیشتری که در افکار عمومی افغانستان برای مشارکت مشاهده می‌شد، مشارکت بسیار کم بود. یکی از دلایلش به نظر من موضوع امنیت بود، بخصوص در بخش‌هایی از جنوب و شرق افغانستان.

- چرا در این کمیسیون نفر سوم، یعنی آقای بشر دوست را جایگزین آقای عبدالله نکرد؟

قانون در این زمینه خلا دارد. هیچ تصویری ندارد. شما اگر قانون انتخابات افغانستان را هم مطالعه کنید می‌نویسد که اگر یکی از کاندیدها فوت کند، انتخابات دوباره برگزار می‌شود. نمی‌نویسد که نفر سوم بیاید جایش.

- پس چرا این گزینه یعنی برگزاری مجدد انتخابات را انتخاب نکردند؟

در شرایطی که تنها 28 درصد در انتخابات شرکت کردند، در دور دوم قطعا این مشارکت کمتر هم می‌شد و مشکلات جدیدی را به بار می‌آورد.

بنابراین اگر می‌خواستند انتخابات تجدید شود، هم به لحاظ مالی نیازمند منابع بودند، هم به لحاظ امنیت، نیازمند توجه بسیار بسیار جدی‌تری بودند. چراکه امروز با یک مشکل عمده امنیتی در افغانستان مواجه هستیم. نکته بعدی اینکه با توجه به ترتیبی که گفته شد، امکان برگزاری انتخاباتی دیگر عملا تا سال آینده وجود ندارد، بنابراین تکلیف حکومت افغانستان نامشخص می‌ماند. یعنی مرجع قانونی و رسمی که بتواند حکومت افغانستان را تایید کند  و یا رجوع به راه‌حل دیگری وجود نداشت. بنابراین این تصمیم سیاسی با توجه به خلا قانونی تا حدودی می‌تواند تصمیم مناسب و مصلحتی باشد. شاید اگر به تصمیم‌های دیگر رجوع می‌شد، هزینه‌های بیشتری را داشت و حتی آینده روشن‌تر و مشخص‌تری را هم به همراه نداشت.

- انتخاب آقای کرزای چه تاثیری بر روی امنیت افغانستان خواهد گذاشت؟ با توجه به اینکه بعد اعلام ریاست جمهوری آقای کرزای طالبان اعلام کرده است که پیروز این انتخابات است؟

من فکر می‌کنم موضعی که طالبان یا گروه‌های دیگر اتخاذ کردند بیش از آنکه این موضع واقعی باشد باید بگوییم که یک موضع سیاسی است که در شرایط فعلی اتخاذ شده است. بنابراین خیلی نمی‌توانیم روی این مساله توقف کنیم و این تصمیم را تماما ناشی از تهدیدهای این گروه بدانیم.

 نکته بعدی این است که امنیت در افغانستان به چه سمتی حرکت می‌کند و به چه میزان می‌توانیم به سمت آینده افغانستان امیدوار باشیم. در اینجا باید چند موضوع را مورد توجه قرار دهیم. نکته اولی که در این زمینه می‌تواند وجود داشته باشد این است که شرایط فعلی افغانستان شرایط ایده‌آل و مطلوبی نیست. پرامترهایی که می‌توانیم در مورد این مطلوب نبودن ذکر کنیم وضعیت نامطلوب امنیتی، توسعه جریان‌های شورشی در افغانستان به لحاظ جغرافیایی، بحران اعتمادی که در افغانستان وجود دارد است.  هچنین گسترده شدن موضوعاتی مانند فساد، مواد مخدر و گاهی ناکارآمدی بخش‌هایی از دولت و حکومت نیز به عدم مطلوبیت در افغانستان اضافه می‌شود. همه اینها شرایط نامناسبی را پیش رو می‌گذارد، ضمن اینکه تحولات نظامی سال جاری نشان داد که حداقل با استفاده از راهکارهای موجود امکان دست‌یابی به یک موفقیت نظامی در مقابل نیروهای شورشی بسیار ضعیف شده است.

بنابراین در این شرایط من فکر می‌کنم شاید عبور از این مرحله به چند موضوع بستگی دارد؛ آقای کرزای در اولین نشست خبری خود که بعد از اعلام ریاست جمهوری انجام داد بر روی چند موضوع تاکید کرد که مبارزه با فساد، گفت‌وگو با طالبان و برقراری روابط خوب و حسنه با همسایگان و مشارکت ملی از جمله آنها بود. من فکر می‌کنم که آقای کرزای باید تعریف خود را از مشارکت ملی به صورت روشن بیان کند. از نظر من مهم‌ترین مساله تقویت هم‌گرایی داخلی در افغانستان است، بنابراین تعریفی که وی از مشارکت ملی ارائه می‌کند، می‌تواند میزان حضور رقبای سیاسی وی را در ساختاری که قرار است تعریف کند، مشخص کند.

موضوع دومی که وجود دارد این است که آقای کرزای از چه راهکارهایی استفاده می‌کند تا بتواند نیروهای شورشی یا اپوزوسیون مسلحی را که در خارج از حاکمیت قرار دارند قانع کند که تحت شرایطی بیایند و برای ثبات و امنیت در افغانستان همکاری کنند. قاعدتا باید مشخص شود که وی چه تعریفی از مشارکت و همکاری با گروه‌های مخالف مسلح خود دارد.

نکته سومی که در همین زمینه می‌تواند قابل توجه باشد این است که کشورهای دوست افغانستان از چه راهکارهایی استفاده می‌کنند تا دولت افغانستان را در فرآیند جذب نیروهای مخالف یاری دهند. به این مفهوم که به نظر می‌رسد که هم باید منابع مالی نیروهای شورشی یا اپوزوسیون مسلح قطع شود و هم جریان‌ها و گروه‌ها و بخش‌هایی که از این گروه‌های شورشی چه به لحاظ مالی، چه به لحاظ تدارکاتی و چه به لحاظ در اختیار دادن جغرافیا حمایت می‌کنند، اینها نیز به طرق مناسب قانع شوند که از رفتار خود عقب نشینی کنند و به ثبات در افغانستان پایدار شود.

اگر آقای کرزای به موضوع مبارزه با فساد توجه جدی نکند شاید نتواند بر بحران اعتمادی که بیشتر در داخل افغانستان وجود دارد، فائق آید. اگر نتواند با مواد مخدر برخورد جدی کند نمی‌توانیم برای مقابله با نیروهای شورشی خیلی امیدوار باشیم.

 باید این نکته را هم مورد توجه قرار بدهیم که گزارش اخیر دفتر سازمان ملل متحد در امور مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان‌یافته، یعنی UNODC تاکید می‌کند که کاهش مواد مخدر در سال‌های 2008 و 2009 بیش از اینکه متاثر از مبارزه با این پدیده در افغانستان باشد، متاثر از خشک‌سالی و اشباع بازار بوده است و کماکان افغانستان 92% از تریاک دنیا را تامین می‌کند.

حتما آقای کرازی باید به سمت تقویت نهادهای دفاعی و امنیتی افغانستان و در یک چارچوب زمانی مشخص و تعریف شده برود و مسوولیت‌های امنیتی به دولت افغانستان واگذار شود و عوامل بومی کردن در افغانستان تکمیل شود.

اگر این موضوعات به طور کامل مورد توجه قرار نگیرد ما نمی‌توانیم در یک آینده‌ای نزدیک توقع اتفاق امیدوار کننده‌ای را داشته باشیم. باید توجه داشته باشیم که شرایط افغانستان بیش از هر زمان دیگری حساس و نامناسب شده است. اگر در جهت رفع این مشکلات اقدامی صورت نگیرد نمی‌توانیم به تغییر در این کشور در آینده مشخص امیدوار باشیم.

- بسیاری بر این عقیده‌اند که با انتخاب کرزای به عنوان رئیس‌جمهور عمر سیاسی وی به پایان رسید و وی زودتر از 5 سال از سیاست کناره‌گیری خواهد کرد. نظر شما چیست؟

این مساله را نمی‌توان پیش‌بینی کرد. پیش‌بینی کار ما هم نیست. ما می‌توانیم روند را ببینیم و ارزیابی کنیم و بر اساس ارزیابی روندها نظرمان را بگوییم. قاعدتا شرایط افغانستان به سمت دشواری بیشتر حرکت خواهد کرد که در این تردیدی نیست. تعامل آقای کرزای با نیروهای رقیب خود مهم و قابل توجه است و می‌تواند تعیین کننده باشد. اما اینکه بخواهیم این قضاوت را داشته باشیم که قبل از 5 سال دوران ریاست جمهوری او به اتمام می‌رسد فکر کنم قضاوت زودی است و بستگی به رفتارها و عملکردهایی دارد که وی و طرف‌های داخلی و همکاران خارجی بخواهند در ارتباط با افغانستان داشته باشند.
 


نظر شما :