ایران و ترکیه؛ مناسبات بین المللی یا روابط دو جانبه؟
ایران و ترکیه در مقطع کنونی گزینه ارتباط بیشتر، عمیقتر و همه جانبه را انتخاب کردهاند، طرفین تمایل برای ادامه این ارتباط را با همه امکانات و توان خود و به روشنی و وضوح نشان میدهند اما این سوال مطرح است که این میزان تمایل میان دو کشور مسلمان با گرایشهایی کاملا متفاوت برای چیست؟
روابط ایران و ترکیه همواره از چند فاکتور تاثیر گرفته است، اول مذهب شیعه و سنی در دو سوی مرز، دوم رابطه یا عدم رابطه با اسرائیل، سوم مسأله کردها و سرانجام روابط دو کشور با اروپا و امریکا. اما ترکیه کشوری سکولار با تمایل شدید به عضویت در اتحادیه اروپاست و در این مسیر از کارکرد دیپلماسی به نحو شایستهای بهره برده است؛ در داخل به حل و فصل مشکلات داخلی پرداخته و در منطقه برای بازیگری موثر اقدامات خود را هرچند پس از ایران آغاز کرد اما اکنون با فاصلهای زیاد از ایران پیش افتاده است.
ترکیه در قفقاز، خاورمیانه، خلیج فارس و در میان کشورهای عربی و اروپای شرقی جای پای خوبی برای روابط اقتصادی، مناسبات دیپلماتیک و سیاسی باز کرده است و از اسرائیل، متحد اصلی امریکا در منطقه نیز غافل نشده است. از سوی دیگر میان امریکا و کشورهای هم منطقهای خود نیز مایل به ایفای نقش با محاسبه منافع ملی است.
همه این اقدامات با بازی چند وجهی آنکارا قابل اجرا و نتیجه بخش خواهد بود، این کشور در صورت لزوم بر اقدامات منفی اسرائیل دست میگذارد و از همکاری در برخی زمینهها با این کشور خودداری میکند. برای آینده حضورش در اروپا فصل تیره روابط با ارمنستان را خاتمه میدهد. برای هر نوع همکاری با ایالات متحده امریکا در منطقه اعلام آمادگی می کند. در عراق و افغانستان از هیچ نوع کمک فروگذار نیست و برای پیوند با همسایه و هم مرز قدیمی خود ایران از اقتصاد تا انرژی و دیپلماسی و سیاست بهره میگیرد تا منافع شرق را با غرب، مسلمان را با غیر مسلمان، عرب و عجم و ترک و کرد و ارمنی را با هم و در کنار هم داشته باشد.
اما ایران در فصل جدیدی از روابط با ترکیه نگرش دیگری دارد. برای تهران، ترکیه همواره میتواند شریک قابل اطمینانی در همکاریهای اقتصادی، تجاری و انرژی باشد. مرزهای غربی این کشور با کمک و همراهی ترکیه در ثبات به سر خواهد برد، پیوند مذهبی ایران و ترکیه نکتهای مهم در روند همکاری میان کشورهای اسلامی است و اکنون تا مشخص شدن نهایت مسیر هستهای ایران، آنکارا میتواند حامی حقوق مسلم ایران در بهره مندی از انرژی صلح آمیز هستهای باشد. در کنار همه این موارد در مقطعی که بیش از هر زمان دیگری باز شدن باب تعامل و مذاکره تهران و واشنگتن بحث محافل سیاسی منطقه و جهان است؛ ترکیه میتواند گذرگاهی برای ایران به سوی امریکا و از امریکا به سوی ایران باشد.
فاکتورهای فوق به اندازه لازم اشتیاق و ضرورت ارتباط گسترده و همه جانبه را برای آنکارا و تهران فراهم میسازد؛ طی ماههای اخیر از مقامات مختلف ایران در ترکیه و بلعکس از مقامات مختلف ترکیه در ایران استقبال شد. در تازه ترین رویداد ارتباطی میان دو کشور رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در راس هیات بزرگی به تهران آمد و نتیجه سفر توافقات مهم افتصادی و انرژی بود. حال قرار است محمود احمدی نژاد به ترکیه برود.
گفته میشود این سفر برای شرکت در اجلاس کميته دائمی همکاریهای اقتصادی و تجاری سازمان کنفرانس اسلامی انجام میشود اما در کنار این حضور، احمدی نژاد با مقامات عالی رتبه ترکيه و چند کشور اسلامی ديگر نیز ديدار و گفتگو خواهد کرد.
در سفر نخست وزیر ترکیه به تهران تاکید بر حمایت از تهران با بیانی صریح از زبان اردوغان شنیده شد. او گفت که کشورهایی که زرادخانههای هستهای دارند حق ندارند ايران را به دليل برنامه هستهایاش سرزنش کنند و آنهایی که اين موضع را میگيرند کسانی هستند که میخواهند تحريمهای خودخواهانه اعمال کنند.
اردوغان گفت که حق ايران است تا از انرژی صلح آميز هستهای استفاده کند و تاکيد کرد که ديدگاه ايران در گفت و گوهای هستهای با قدرتهای غربی مثبت بوده است.
اما در بعد اقتصادی، سفر اردوغان به تهران دست آوردهایی به مراتب بیشتر از سیاسی داشت. به گفته نخست وزير ترکيه بر اساس توافقات حاصل شده قرار است حجم مبادلات میان دو کشور به بيش از 30 ميليارد دلار تا سال 2011 افزايش پیدا کند. این در حالی است که در سفر دو روزه هیات ترک به تهران، وزیر نفت و انرژی ترکیه موافقت خود را برای اعطای مجوز به شرکت سام پترول این کشور به منظور ترانزیت گاز ایران به کشورهای اروپایی به ویژه سوئیس اعلام کرد. همچنین در طول مذاکرات اقتصادی دو طرف، پیشنهاد ساخت پالایشگاه مشترک نفت خام در مناطق شمال و شمال غرب ایران مجددا مطرح و مورد بررسی قرار گرفت.
این همکاریها بیتردید برای ترکیه سودهای قابل توجهی دارد، سودی که به بعد اقتصادی خلاصه نمیشود؛ در رویکرد شرقی آنکارا، این همکاریها ایران را به متحدی پابرجا تبدیل میکند، در این رویکرد شرقی، ترکها اولا از اتکا یک جانبه به غرب، توسل به حضور در اتحادیه اروپا و محدود شدن دیپلماسی کشورشان به راهکارهای ورود به این اتحادیه دور میشوند و ثانیا شرق گرایی آنکارا به نوبه خود راهکاری برای تقویت بازیگری ترکیه در منطقه و نهایتا تسهیل ورود به اتحادیه اروپا خواهد بود.
در سوی دیگر ماجرا ایران نیز سود قابل توجه تجاری و اقتصادی رابطه با ترکیه را مهم و غیر قابل چشم پوشی میبیند و در مسیر تقویت دیپلماسی و همکاریهای سیاسی درون منطقهای و در چارچوبی کلانتر یعنی همکاری میان کشورهای اسلامی، ترکیه را در جایگاهی مناسب ارزیابی میکند. اما برای بسیاری از تحلیلگران عزم تهران و آنکارا برای عمق دادن به روابط فی مابین به موضوعی فراتر از مناسبات دو جانبه و منطقهای باز میگردد و آن روابط تازه میان ایران و امریکاست، روابطی که برای ترکیه منافع فراوانی دارد.
نظر شما :