گامهای بلند عبدالله برای دور بعدی ریاستجمهوری
پس از روزها انتظار کمسیون مستقل انتخابات که تنها مرجع رسمی و قانونی درخصوص نتایج انتخابات افغانستان است، سرانجام حکم به برگذاری دور دوم انتخابات و رقابتی دیگر بین دو رقیب عمده انتخابات ریاست جمهوری افغانستان داد.
دورقیبی که هر یک نماینده درصدی از جامعه سیاسی–اجتماعی منحصر به فردِ خود، در افغانستان هستند. هرچند این جامعه آماری دستخوش ائتلافات گاه همگون و گاه ناهمگون به همراه رقابتهای خاص قومیتی– نژادی– عقیدتی و مذهبی بوده اما از نقش دولتهای خارجی بازیگر در صحنه سیاست داخلی افغانستان نمی توان غافل شد.
کشورهایی که بارها و بارها در چهار دهه گذشته با نقابی از دلسوزی و با شعار حمایت از اسلام و مـردم و خلق و حقوق بشر بـرای افغانها اشـک تمساح ریختند و هـر آینه که منافع مشـروع و نامشروعشان ایجاب میکرد آتش تهیه گروههای درگیر در منازعات داخلی افغانستان میشدند.
آن زمانی که شهید احمد شاه مسعود فریاد برمیآورد که تروریسم و پیوند شوم طالبان و القاعده دامن جهان را خواهد گرفت، ISI پاکستان با در اختیار گذاردن امکانات اطلاعاتی به یاری طالبان میشتافت و آن سوتر کمپانیهای نفتی در جستجوی تسلط طالبان بر ده درصد باقی مانده خاک افغانستان بودند تا در ولوله بازار پریشان نفت و گاز، روسیه را در تنگنا قرار دهند و گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به ثمن بخس برند، و افسوس که برادر و همسایه افغانستان که باید دلسوزانه غمخوار برادر گرفتار خود باشد، سفرهای برای حزب اسلامی حکمتیار در تهران گشوده بود تا داغ ایامی را که روزانه 300 راکت توسط حزب اسلامی بر سر مرد و زن و کودک بیدفاع افغان میبارید، بر دل مردم افغانستان تازه بماند و با آنکه کفن شهدای ایران در کنسولگری مزار هنوز از خون تر بود اما دریغ از رفتاری قاطع و یاری همه جانبه به آنانی که در تنگههای باریک پنجشیر میگفتند: "اگر به اندازه کلاهم جایی برایمان بماند از مبارزه دست نخواهیم کشید " و ما آن قدر شعار دادیم و به تماشا ماندیم تا غرب و ناتو آمد و ما در پشت میز مذاکره به نماینده آنان گفتیم: "تا رژیم طالبان بر روی کار است برای آینده افغانستان نمیشود تصمیمی گرفت" و در حمله نیروهای ائتلاف به طالبان هورا کشیدیم و برای پیروزی آنان دستها را در هم فشردیم.
باری در انتخابات ریاست جمهوری دور اول مردم را پیروز انتخابات خواندیم و در انتخابات پارلمان چیدمان منتخبین پارلمان را در پچپچههای زیر گوشی از نتایج تلاش همه جانبه دستگاه دیپلماسی خود و توان بالا در جلب اعتماد مردم به گروهها و دستههایی که گاهی به نعل و گاهی به میخ برایشان میکوفتیم، برشمردیم. وآنگاه که طالبان قدرتی بیشتر یافتند و آمریکا و دستگاه دیپلماسی او دچار خانهتکانیها و مباحث انتخاباتی ریاست جمهوری در درون خود شدند و دو حزب جمهوریخواه و دمکرات بجای تمرکز بر واقعیات افغانستان، باز جنگ در افغانستان را ابزاری برای جلب آرای مردم به نفع خود میدیدند، ما نیزگرفتار شرایط ده سال پیش از آن شدیم و بهفکر مصلحتاندیشی برای مردم افغانستان افتادیم تا در تحلیلی نادرست ناخواسته مواضع غرب را در انتخابات تایید کرده و از آن حمایت کنیم.
در کوچه و پس کوچههای شهرهای افغانستان صحبت مردم از تلاش آمریکا برای حمایت از رقیب کرزی بود، و هم گامی دولت ایران نیز با این موضع به بازار داغ شایعات محافل سیاسی در سندی برای باسازی روابط ایران و آمریکا تبدیل شده بود. تا آنجا که پس از اتمام جار و جنجالهای انتخاباتی افغانستان در حالی که خود در فضای ملتهب انتخابات ریاست جمهوری دهم بودیم، دولت افغانستان را وادار کردیم تا به ما تذکر دهد تا در امور داخلی آنها دخالت نکنیم. پس از آن باز نیز نظر رسمی تشکیل دولت ائتلافی در افغانستان را دادیم و نظر غرب و امریکا از زبان ما جاری شد، و ناگهان آن هنگامی که کلاه را در پس معرکه دیدیم برای کرزی پیام تبریک فرستادیم و انتخابات تایید نشده افغانستان را مهر تایید برآن زدیم تا شاید اثرات حمایتهای بیدریغ از رقیب آقای کرزی را با این تبریک غافلگیر کننده از اذهان پاک کنیم. غافل از آنکه گردشکار انتخابات و نسخهای که جامعه بینالملل برای برای رسیدگی به روند تایید انتخابات افغانستان در نظر گرفته بود بدون هیچ جنجال و منازعه داخلی باز جامعه بحرانزده افغانستان را گامی دیگر به سمت مشق دموکراسی خواهد برد و ما ماندیم و پیامی که آخر هر چه سعی در توجیه آن نمودیم به عذر بدتر از گناه تبدیل شد.
اما بازیگران داخلی و اصلی انتخابات افغانستان به دور از هرگونه جنجال و چه متواضعانه نشان دادند هرچند سالها در کوه و کمر با سلاح و خشونت در مقابل هم صفآریی کردهاند اما درس تحمل رقیب و احترام به قانون بیطرف را نیز نیک میدانند، و به جهانیان ثابت کردند گرچه سایه شوم افراطگرایی و تروریسم هنوز بر افغانستان سایه افکنده اما قاطبه مردم و سیاستمداران شاخص افغان دیگر مایل به سخن راندن از لوله مسلسل نیستند.
رفتار متواضعانه رئیسجمهور افغانستان که تنها بهخاطر سی و سه صدم درصد ( 33/0 ) پس از کسر آرای مشکوک به تقلب نسبت به رقیبش کرسی ریاست جمهوری را در حرکت یک ضرب از دست داد مایه مباهات مردم افغانستان شد. صبر و تحمل دکتر عبدالله عبدالله و منش تحسین برانگیز طرفدارانش نیز نمرهای دیگر در کارنامه قبولی دموکراسی در افغانستان بود. هرچند شیرینیهای یک رقابت سیاسی و سیاستورزیهای رایج در این رویکردها نیز به چشم می خورد امااخلاق سیاسی چیزی بود که هر دو طرف رقیب تا اینجا به آن وفادار بودند. نکته تحسین برانگیز دیگر تحمل شنیدن مشورت بزرگان و سیاستمداران کارکشته داخلی و جامعه بینالمللی و قدرت سبک و سنگین کردن آن در راستای اهداف دو کاندیدا و برنامههایی بود که هریک برای سربلندی کشور و ملت افغان در سر داشتند.
اکنون که این رقابت پر از عبرت و تجربه به پایان خود نزدیک میشود شاید بهتر باشد دولتمردان ما نیز نظارهگر بیاشتباه عرصه شطرنج سیاست در افغانستان باشند تا دراین بازی که میتواند نتیجه برد– برد آن هدیهای ارزنده برای مردم افغانستان و نسلهای بعدی باشد اعتبار ایران وایرانی با اقتدار حفظ شود.
اما از طرفی هوشیاری دو بازیگر باقی مانده دراین عرصه بسیار مهم است.
واقعیت آماری و بررسی وآنالیز جامعه افغانستان و شرایط حاکم نتیجه انتخابات در دور دوم را باز هم به نفع آقای کرزی نشان میدهد. هرچند رقیب وی سعی در گرفتن زمان برای بهدست آوردن ائتلافهای جدید است، اما طولانیتر شدن فاصله بین مرحله اول و دوم انتخابات به هیچ عنوان پیامد مثبتی برای روند دموکراسی نخواهد داشت و با زیر سوال رفتن مشروعیت دولت منتخب فعلی، بازگشت به شرایط سالهای 2001 را ببار خواهد آورد، و این یعنی سیر قهقرایی در روند یک دموکراسی رو به رشد و ضعف بیش از پیش دولت مرکزی که منجر به افزایش قدرت و ضریب نفوذ طالبان را درپی خواهد داشت و افغانستان را گرفتار صفآرایی گروههایی مسلح مخالف نوظهور دیگر میکند.
افکار و برنامه دکتر عبدالله عبدالله در شرایط ثبات در افغانستان سرفصل تازهای برای ترقی و پیشرفت افغانستان است، اما با وجود زیرساخت های ویران اداری و مشکلات و چالشهای عمده فعلی این برنامهها نه تنها راهگشا نخواهند بود بلکه شدیداً حاکمیت ملی را تحت شعاع قرار میدهد.
هرچند دکتر عبدالله با اعلام دو درخواست معلق نمودن چند وزیر و اعضای کمسیون مستقل انتخابات بهعنوان شروط شرکت در دور بعد انتخابات قدری جامعه را ملتهب ساخته اما رفتار سیاسی وی بسیار سنجیده به نظر میرسد و ای کاش تیم مشاور کنونی جبهه ملی افغانستان و دکتر عبدالله در سالهای پس از به قدرت رسیدن مجاهدین دارای این بلوغ سیاسی بودند تا آن سالهای خاکستری بر سرزمین افغانستان سایه نمیانداخت.
در روزهای آتی با تمام تلاش غرب که سعی بر آن دارد از آقای کرزی به عنوان یک مهره سوخته یاد کنند، متانت وی و درایت دکتر عبدالله میتواند روند این انتخابات را به نقطه مطلوب برساند.
اتخاذ استراتژی مناسب برای دکتر عبدالله در این انتخابات سبب مقبولت بیشتر عمومی وی در بین مردم بهعنوان یک چهره اپوزسیون صاحب سبک با افکار مترقی و فرا قومیتی خواهد شد.
با روند موجود، شکست وی در دور دوم انتخابات گرچه دور از ذهن نخواهد بود اما، سکوی پیروزی وی در انتخابات چهار سال آینده ریاست جمهوری افغانستان به شمار میآید. مشروط به اینکه تدبر، تفکر و آیندهنگری سیاسی مجاهدین، جبهه ملی و دکتر عبدالله مانند این کارزار انتخاباتی باقی بماند.
یکی دیگر از تصمیمهایی که آینده انتخابات را در هالهای از ابهام قرار میدهد و مباحث تازه حقوقی را در پروسه انتخابات رونما میکند و قوانین مربوط به آن در قانون اساسی افغانستان به چالش میکشد، انصراف دکتر عبدالله از دور دوم انتخابات است. نکتهای که در قانون اساسی به آن اشاره نشده است.
در ماده شست و یکم قانون اساسی افغانستان آمده است "...هر گاه يکى از کانديداهاى رياست جمهورى در جريان دور اول يا دوم راىگيرى و يا بعد از انتخابات و قبل از اعلام نتايج انتخابات وفات نمايد، انتخابات مجدد مطابق به احکام قانون برگزار میشود ".
ازطرفی "داوود علینجفی" رئیس دبیر خانه کمسیون مستقل انتخابات در پاسخ به این پرسش که اگر یکی از این دو نامزد از شرکت در انتخابات منصرف شود و یا انتخابات را تحریم کند، انتخابات میتواند برگزار شود یا نه،اعلام کرده است : "بله، انتخابات باید برگزار شود، قانون در این زمینه صراحت دارد." و این نکتهای است که درصورت انصراف آقای عبدالله به یک مورد اختلاف حقوقی جنجال برانگیز تبدیل خواهد شد.
به نظر میرسد اتخاذ سیاست تحریم و یا انصراف دکتر عبدالله از مرحله دوم انتخابات مسیر جدیدی را در جریان سیاسی اخیر افغانستان باز خواهد کرد که برای آقای عبدالله و طیف طرفداران او شاید در ظاهر توفیقی و توجیهی باشد و بتواند طیف مخالفان آقای کرزی را به طور موقت زیر یک لوای واحد در آورد، اما طبعاً برای روند حکومت آقای کرزی و مشروعیت او مناسب نخواهد بود و شکاف عمیقی بین این دو گروه پدید خواهد آورد. تا آنجا که احتمال مشکلات قومیتی ودرگیریهای هرچند مقطعی را در افغانستان بین گروههای موافق و مخالف بالا خواهد برد و شاید در نهایت کار در این انتخابات به تشکیل یک لویی جرگه کشیده شود تا دموکراسی استوار بر پایههای لرزان افغانستان که هر از گاهی با طوفان انفجار و انتهار و ترور و در سایه شوم افراطگرایی و طالبان آمیخته شده است بار دیگر با ریش سفیدی بزرگان حل شود.
نظر شما :