ترکیه و سیاستهای نئو-عثمانی
از زمانی که در ژانویه گذشته اسرائیل به غزه حمله کرد، نقش ترکیه در سیاستهای خاورمیانه چشمگیرتر شد.
زمانی که رجب طیب اردوغان، دبیرکل حزب عدالت و توسعه در سال 2002 به قدرت رسید، وعده داد تا تاریخ کشورش را فراموش نکند و روابط دینی و فرهنگی خود را با کشورهای مسلمان مستحکم کند.
طی جنگ غزه، به این وعده خود عمل کرد. دولت ترکیه هیچ تاملی در اعلام ناراحتی خود از حمله نظامی اسرائیل که گفته میشد غیرنظامیان را هدف قرار داده است، انجام نداد.
هفته گذشته، بار دیگر دولت ترکیه صداقت خود را در این زمینه نشان داد و از حضور اسرائیل در مانور نظامی مشترک ممانعت به عمل آورد.
مانور نظامی عقاب آناتولی از سال 2001 هر ساله تحت توافقنامه همکاری نظامی ترکیه و اسرائیل که در سال 1996 به امضا رسیده بود، برگزار میشود. این مانور نظامی معمولا با حضور ترکیه، اسرائیل و امریکا برگزار میشد و فرصتی طلایی برای خلبانان اسرائیلی بود تا بتوانند در فضایی بزرگ تمرین کنند.
تصمیم آنکارا در واقع اخمهای اسرائیل را بههم گره زد، چرا که مدتها بود ترکیه را به عنوان یک همپیمان میدید و این مساله نگرانیهایی در ارتباط با آینده روابط ترکیه و اسرائیل به وجود آورد.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل هم پس از این تصمیم ترکیه با تعجب اعلام کرد که چنین تصمیمی این سئوال را مطرح میکند که ترکیه در بعد سیاسی چه مسیری را برگزیده است؟
مسیر شکوفایی
ناظران بر این عقیدهاند که موضع جدید ترکیه در مقابل اسرائیل در واقع بخشی از برنامه ترکیه برای رونق دادن به نقشی است که باور دارد باید به عنوان رهبر و محافظ دنیای اسلام در جهان برعهده بگیرد.
منصور سلیمان رئیس مرکز مطالعات امریکا و اعراب میگوید که سیاستهای جدید ترکیه بسیار جالب است، بخصوص در آن بخشی که سعی میکند روابط خود را با اعراب و جهان اسلام مستحکمتر کند. دولت کنونی، اولین دولتی نیست که سعی دارد چنین روابطی داشته باشد، آرمان پیوستن به اتحادیه اروپا همواره مانعی بر سر این راه بود. این دولت درک کرده است که راه رسیدن به اتحادیه اروپا بسیار سخت و پیچیده است، بنابراین این کشور تصمیم گرفت تا برنامههای استراتژیک خود را در ارتباط با فضای مسلمانان دنبال کند تا بخواهد در انتظار پذیرش از سوی اتحادیه اروپا باشد.
ترکیه همچنین بر این باور است که به طور سنتی و تاریخی با سایر کشورهای خاورمیانه ارتباط دارد – امپراطوری عثمانی حکومت بخشهای زیادی از آسیا، آفریقا و اروپا را برای مدت 5 قرن برعهده داشت تا جایی که در جنگ جهانی اول شکست خورد.
سیاستهای جدید که هدف آن قرار دادن آنکارا به عنوان مرکز ژئوپلیتیک خاورمیانه و بازگرداندن قدرت و نفوذ پیشین این کشور در منطقه است تصمیمهای خود را اتخاذ میکند. این پروسه حتی با نام نئو-عثمانی شناخته میشود و توسط احمد داوود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه و معمار این سیاست به اجرا درمیآید.
اردوغان اعلام کرده است که اتخاذ تصمیم مبنی بر عدم حضور اسرائیل در مانور نظامی بر اساس نظر افکار عمومی ترکیه اتخاذ شده است.
وی همچنین خاطرنشان کرد که هرکسی که در راس قدرت سیاسی قرار دارد باید افکار عمومی را مدنظر قرار دهد. این نشاندهنده صداقت است... من میخواهم مردم بدانند که ترکیه کشور قدرتمندی است و خودش تصمیم میگیرد... ما از دیگران دستور نمیگیریم.
اردوغان بر این باور است که مردم در اهدافش از او حمایت میکنند. چنین دیدگاهی در میان بسیاری از ناظران مشترک است.
یوسف علیشریف، خبرنگار الجزیره در ترکیه میگوید: هر کسی که به رسانههای ترکیه نگاهی بیاندازد و به حرفهای مردم کوچه و بازار گوش کند متوجه میشود که چه اندازه مردم از رویکرد جدید دولت در مقابل اسرائیل حمایت میکنند. از سوی دیگر ماهیت دولت اسرائیل نیز در حال حاضر از اعضای محافظهکاری مانند نتانیاهو و لیبرمن تشکیل شده است، شرایط را برای اردوغان برای اتخاذ رویکردی خشنتر در مقابل اسرائیل آسان میکند.
تاریخ
از زمانی که اردوغان در ترکیه دولت را در دست گرفته است، بسیار مشتاق است تا نشان دهد که اسرائیل دیگر تنها قدرت جدی منطقه نیست. از زمان آغاز انتفاضه در سال 2000 ترکیه استفاده اسرائیل از زور را محکوم کرد و توافق با تلاویو را کنسل کرد.
در پایان سال 2008، دکترین نئو- عثمانی بیش از گذشته نمایان شد. زمانی که تلاویو جنگ را علیه غزه در اواخر دسامبر سال 2008 آغاز کرد اردوغان مستقیما اسرائیل را مورد اتهام قرار داد.
اما وی همچنین به تاریخ مشترک یهودیها و ترکها اشاره و اعلام کرد که ما به عنوان نوههای عثمانی کسانی هستیم که زمانی که یهودیها از اروپا رانده شدند به عنوان مهمان درسرزمینهای ما جای گرفتند.
میانجیگر منطقه
تا کنون، تحلیلگران سیاسی و ناظران روابط ترکیه و اسرائیل را بر مبنای نیازهای دوجانبه تعریف میکردند.
اسرائیل نیازمند یک همپیمان مسلمان در منطقه بود و ترکیه نیز از لابی اسرائیلیها در امریکا برای ایستادگی در مقابل گروههای یونانی و ارمنی استفاده میکرد.
برخی از ناظران اکنون بر این باورند که رویکرد جدید ترکیه میتواند تعادل منطقه را به خطر بیندازد.
التر ترکمن، وزیر امور خارجه اسبق ترکیه در اوایل سال جاری میلادی هشدار داد که منافع کوتاه مدت ممکن است که توسط آسیبهای طولانی مدت از بین برود. او اعلام کرد که من فکر نمیکنم که روابط ترکیه و اسرائیل به مرحله درگیری برسد. در چنین شرایطی هر دو طرف بازنده خواهند بود. اسرائیل یک همپیمان قابل اعتماد را از دست خواهد داد و ترکیه به لابی اسرائیل در واشنگتن پشت خواهد کرد.
اما اکنون این سوال مطرح است که آیا ترکیه به لابی اسرائیل در واشنگتن محتاج است یا خیر؟
ترکیه و ارمنستان در اوایل ماه جاری میلادی توافقنامهای را امضا کردند تا روابط خود را از سر بگیرند و مرزهای خود را پس از یک قرن خصومت به روی یکدیگر بگشایند.
برخی بر این باورند که اسرائیل و امریکا در هر شرایطی به کمک ترکیه در گفتوگوهای نیمه تمام سوریه و اسرائیل نیاز دارند. در عراق، ترکیه نقش متعادل کننده را تقریبا در تمامی عراق برعهده دارد.
خاورمیانه
در این میان برخی نیز معتقدند که ترکیه در پی یک سیاست یک جانبه است و سعی میکند درگیریهایی را که مستقیما به تاریخ کشورش پیوسته است را حل و فصل کند و تنشها را در منطقه کاهش دهد.
بشیر نفیی تاریخ شناس فلسطینی و متخصص سیاستهای ترکیه میگوید، ترکیه متوجه شده است که آینده او تنها به اتحادیه اروپا گره نخورده است، بلکه بیشتر و مهمتر از همه به اعراب، مسلمانان و همسایههای خود در منطقه قفقاز وابسته است. ترکیه همچنین متوجه شده است که سیاستهای غربیها که پس از جنگ جهانی اول در منطقه اعمال شده است دلیل اصلی بسیاری از مشکلاتی است که کشورهای منطقه از آن رنج میبرند و ترکیه امیدوار است که بتواند این مشکلات را حل کند.
حسن کانی مشاور پیشین امنیت ملی ترکیه بر این عقیده است که ترکیه میخواهد نقش رو به رشدی در سیاستهای خاورمیانه در سالهای آینده داشته باشد.
او میگوید: «با این واقعیت که دیگر یک نئو محافظهکار در کاخ سفید حکومت نمیکند و دولت جدید در عراق درصدد است که از عراق خارج شود، امریکا به ترکیه نیاز دارد تا در کنار ایران و عراق بایستد. ترکیه قابلیت پذیرش این مسئولیت را دارد چراکه کشور مسلمانی است که روابط خوبی هم با اسرائیل و هم با امریکا دارد.
منبع: الجزیره
نظر شما :