به دنبال نتیجه مطلوب برای مردم افغانستان
بازشماری 10 درصد از آرای انتخابات افغانستان باعث شد تا آرای حامد کرازی به کمتر از 50 درصد سقوط کند و انتخابات افغانستان به دور دوم کشیده شود. هرچند هنوز حامد کرزای این مساله را نپذیرفته است اما این تنها مشکل برگزاری دور دوم انتخابات افغانستان نیست.
گفتاری از محمد ابراهیم طاهریان، کارشناس مسائل شبه قاره در ارتباط با انتخابات افغانستان.
آن چیزی که اتفاق افتاد بازشماری بخشی از آرای مأخوذه است که بنا به اطلاعاتی که به بیرون ارسال شده است. 10 درصد از آرایی مورد بازشماری قرار گرفت که احتمال میدادند بیشترین تخلف در این 10 درصد انجام شده باشد. نتیجه این بررسی مطابق با انچه که تاکنون اعلام شده است و تاحدودی هم غیر رسمی است نشان میدهد که حدود 47-48 درصد از آرا مربوط به رئیسجمهور فعلی است که در حقیقت میتوان گفت ترتیب روند انتخابات به گونهای تغییر کرده است که به لحاظ فنی انتخابات باید به دور دوم برود.
بنابراین به نظر میرسد که تاخیر در اعلام نتایج یک تصمیم سیاسی است، چراکه به لحاظ فنی تکلیف روشن است. در قانون اساسی هم پیشبینی شده است که اگر انتخابات به دور دوم کشیده شود باید بعد از دو هفته انتخابات مجدد برگزار شود. اکنون به نظر میرسد نتیجه انتخابات وارد یک کوریدور سیاسی شده است.
اینجا دو سوال عمده وجود دارد. این سوالات به این شرح است که اگر قرار است انتخابات بنا به اصلی که در قانون اساسی پیشبینی شده است بعد از دو هفته برگزار شود اول اینکه آیا بودجه این آماده است و به لحاظ هزینه چگونه تامین خواهد شد و دوم با توجه به زمستان زودرس که در بسیاری از مناطق افغانستان آغاز شده است، آیا امکان برگزاری این انتخابات در دو هفته ممکن است؟ اگر پاسخ به این سوال منفی است این سوال مطرح میشود که وضعیت دولت چه میشود؟ چراکه به لحاظ قانونی مدت 5 ساله این دولت در اول تابستان تمام شد، اما تا اول پاییر تمدید شد. در حقیقت تمدید این مدت مشروعیت دولت را زیر سوال میبرد.
همه اینها برمیگردد به اینکه آیا نخبگان افغانستان، مردم افغانستان و مراکز تصمیمگیری در افغانستان در وضعیتی قرار دارند و روند دموکراسی به درجهای رسیده است که بتوانند به یک تفاهمی برسند که نتیجه آن بهبود وضعیت و سرنوشت مردم افغانستان باشد.
مردم افغانستان طی 5 سال گذشته شرایط سختی را تجربه کردهاند. در حقیقت نمود اصلی این وضعیت توسعه جریان افراط است. بنابراین به لحاظ سیاسی و به لحاظ دموکراتیک این یک آزمون است که برون رفت از این شرایط هم برای بخشهای تصمیمساز و هم برای افکار عمومی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اکنون پیچیدگیهای افغانستان که پیشتر در حوزه امنیتی و نظامی بود به حوزه سیاسی نیز نفوذ کرده است، بنابراین باید منتظر بود و دید که آیا یک پختگی و ورزیدگی در بخشهای تصمیم ساز و نخبگان و نهادهای عمومی و افکار عمومی برای برون رفت از وضع موجود وجود خواهد داشت یا خیر.
بیش از دوماه از برگزاری انتخابات در افغانستان میگذرد که این خود این نگرانی را به وجود میآورد که آیا این تمرین دموکراسی به حدی رسیده است که نتیجه مطلوب برای مردم افغانستان داشته باشد یا نه.
این اولین بار است که انتخابات افغانستان توسط خود افغانها برگزار میشود. برگزاری دور اول انتخابات برعهده جامعه بینالمللی بود. از این رو میتوان گفت که این حداقل در بخشی از افغانستان یک آزمون کاملا موفقی برای برگزار کنندگان انتخابات در افغانستان نبود. در بخشی از سازوکارهای نظارتی حضور نمایندگانی از مجامع بینالمللی و کشورهای غربی دیده شد که این هم مقداری شرایط را متفاوت و متغیر کرد.
به دلیل اینکه اولین وقوع اختلاف در جامعه بینالملل نسبت به روند برگزاری انتخابات و شمارش آرا در اختلاف بین نماینده سازمان ملل و معاون او رخ داد که درحقیقت خبرهای متناقضی از استعفا و یا برکناری وی شنیده شد. اما مرور زمان ثابت کرد که ارزیابیهایی که نسبت به تخلف در انتخابات بوده ارزیابی بیربطی نبوده و در آن چیزی که امروز میتوان در ارتباط با آن نظر داد این است که آن ارزیابی، ارزیابی درستی بوده است و به لحاظ فنی مشخص شد که تخلفاتی صورت گرفته است که این تخلفات روند انتخابات را تغییر داده است. از این به بعد به بحثهای سیاسی بازمیگردد.
انتخابات ایران و انتخابات افغانستان
بحث تاثیرپذیری انتخابات افغانستان از انتخابات ایران یک بحث دور از دسترسی نیست چراکه وجود مرزهای مشترک، زبان مشترک و تاریخ مشترک و رفت و آمدهای وسیعی که در سه دهه گذشته از افغانستان به ایران وجود داشته موجب تاثیرپذیری این انتخابات میشود. بنابراین شباهتهایی در این دو انتخابات وجود داشت. رنگی که انتخاب شد، مناظرهها و سایر حوادث مسائلی که رخ داد که نشان دهنده تاثیرپذیری انتخابات افغانستان از ایران بود.
نظر شما :