پیچیدگی برنامه هستهای ایران
سانتریفیوژهای گازی تکنولوژی بسیار عجیبی است. آنها استوانههای باریکی هستند که قد آنها به اندازه دانشآموزان کلاس پنجم است، و دور یک مکان مغناطیسی که تقریبا با یکدیگر سایش دارند میچرخند. آنها با چنان سرعتی میچرخند که زمانی که با گاز هگزوفلوراید اورانیوم پر میشوند، ترکیبی جداگانه از ایزوتوپهایی با وزن اتمی متفاوت به وجود میآید که ایزوتوپهای سنگینتر با فشار سانتریفیوژ به بیرون رانده میشوند.
حرکت درست آنها بسیار دشوار است. هر حرکتی میتواند به یک مساله تبدیل شود. زمانی که ردیف سانتریفیوژها به حرکت درآیند دیگر مشکل چندانی وجود نخواهد داشت. اینها روشی بسیار مناسب برای غنیسازی اورانیوم به درجهای است که بتوان از آنها برای رآکتورهای هستهای یا بمبهای هستهای استفاده کرد.
تمام این توضیحات از آن جهت بود تا نشان دهیم که چرا آشکار شدن سانتریفیوژهای قم از نظر تعادل قدرت در آینده در منطقه پر تنشی که ایران قرار دارد مهم است.
در ارتباط با برنامه هستهای ایران در هفتههای اخیر خبرهای زیادی شنیده ایم. از جمله این خبرها، تاسیسات قم، ادعای برنامه طراحی مخفی یک بمب به نام پروژه 110 و پیشنهاد ناگهانی تهران برای ادامه روند غنیسازی در یک کشور ثالث بود.
این خبرها و سایر حوادث اخیر اشارهای است به پیچیدگی و افزایش سرعت برنامه هستهای ایران. اکنون ممکن است که رهبران ایران بمب هسته ای بخواهند و یا اینکه آن را نخواهند. اما آنچه که مشخص است این است که تهران خواهان افزایش قدرت منطقهای خود است. این بدان معناست که زمان برای امریکا و همپیمانان او برای مداخله در کاهش تهدید بسیار کوتاه است.
آنتونی کوردسمن، یکی از کارمندان عالیرتبه مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک که به تازگی هم کتابی در ارتباط با برنامه سلاحهای ایران چاپ کرده است مینویسد: ایران درحال حاضر بزرگترین چالش امنیتی خاورمیانه به شمار میرود.
امریکا به دنبال یک راهکار ایمن
با توجه به عکسهایی که توسط ماهواره گرفته شده است، تاسیسات غنیسازی قم میتواند یک مرکز تجاری، یک مدرسه و یا یک کارخانه باشد. اما به گزارش مقامات ایرانی و امریکایی قرار است در این مرکز حدود 3 هزار سانتریفیوژ گازی مستقر شود.
اما از نظر بسیاری از متخصصان امریکایی، تاسیسات قم این خطر را دارد که چرخه دوم سوخت را تولید کند. چراکه ایران درحال حاضر در نزدیکی نطنز دارای تاسیساتی عظیم برای غنیسازی اورانیوم است. در آنجا 8 هزار و 300 سانتریفیوژ نصب شده است که به نظر میرسد تنها نیمی از آنها درحال غنیسازی اورانیوم هستند. بنابر اطلاعات امریکا، این تاسیسات در حدی است که ظرفیت 54 هزار سانتریفیوژ را دارد.
خبر وجود تاسیسات نطنز نیز در سال 2002 توسط گروههای معاند نظام به جهان مخابره شد. ایران میگوید که این تاسیسات برای تولید اورانیوم غنیشده با درصد پایین برای استفادهدر رآکتورهای هستهای است. امروز این تاسیسات توسط مراکز اطلاعاتی غرب و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای تحت نظارت قرار دارند و بسیاری از کارشناسان معتقدند که انتقال اورانیوم غنی شده با درصد کم را به مکانی دیگر برای غنای بیشتر و تولید بمب برای ایران بسیار دشوار خواهد بود.
این مساله باعث میشود که بسیاری از کارشناسان خارج از ایران به این نتیجه برسند: اگر ایرانیها بخواهند مواد شکافپذیر برای سلاح تولید کنند، مسلما چنین کاری را در تاسیساتی مخفی انجام خواهند داد. نطنز اولین چرخه سوختی آنهاست و یک تاسیسات و یا چند تاسیسات پنهان میتواند دومین مکان این پروسه باشد.
سازمانهای اطلاعاتی امریکا این مساله را پیشبینی کرده بودند. دو سال پیش در برآورد اطلاعات ملی در ارتباط با قابلیتهای هستهای ایران تحلیلگران امریکایی اعلام کردند که: ما تقریبا معتقدیم که ایران از تاسیساتی پنهانی برای تولید اورانیوم غنی شده برای سلاحهای هستهای استفاده خواهد کرد.
بنابراین آیا قم این تاسیسات پنهان است؟ ایران اعلام کرده است که این طور نیست و این تاسیسات مانند نطنز است و برای مقاصد غیرنظامی است.
اما در واقع برخی از تحلیلگران پیشبینی میکنند که ایران مجموعهای از این تاسیسات را در اختیار دارد. یا، اگر در حال حاضر چنین مجموعهای را ندارد، در صدد تاسیس یکی از آنهاست چرا که تاسیسات قم دیگر پنهان نیست.
دیوید آلبرایت، یکی از پژوهشگران و مدیر موسسه علوم و امنیت بینالمللی معتقد است که آنها تاسیسات قم را پنهان نگه داشتند و سازمانهای اطلاعاتی ما سربزنگاه آن را شناسایی کردند. بار دیگر نمیتوانیم روی این مساله حساب کنیم.
تعارض در گزارشهای اطلاعاتی
دستیابی به مواد شکاف پذیر مانند پلوتونیوم و یا اورانیوم بسیار غنی شده، سختترین قدم در تولید یک بمب است. اما این تنها قدم نیست. سلاحهای هستهای بسیار پیچیده هستند و نیازمند سیستمهای پخت با ولتاژ بسیار بالا و فتیله مرتبط است.
با توجه به گزارشهای سازمانهای اطلاعاتی امریکا، ایران بر روی پروسه تولید سلاح کار میکند. اما سازمانهای امریکایی همچنین اعلام کردند که ایران این فعالیتها را از سال 2003 کنار گذاشته است.
تحلیلگران اطلاعاتی در کشورهای دیگر ماند، آلمان با این مساله موافق نیستند و اصرار دارند که ایران به فعالیتهای خود جهت دستیابی به سلاح هستهای ادامه میدهد. به طور آشکارا این دیدگاه در میان برخی از مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز دیده میشود.
گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در اوایل ماه اکتبر به رسانهها درز پیدا کرد، مدعی بود که پروژه 110 ایران به طور مخفی در پی تولید یک کلاهک هستهای کوچک است که بتواند بر روی یک موشک سوار شود.
گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی مینویسد که اطلاعات کافی وجود دارد که ایران قابلیت طراحی و تولید یک ماده منفجره هستهای را دارد. اما برخی از کارشناسان خارج از آژانس معتقدند که این گزارشهای منتشر شده تاریخ دقیقی ندارند. این بدان معناست که ایران میتواند یک زمانی این پروژه را دنبال کند اما در حال حاضر آنها را متوقف کرده است.
منبع: The Christian Science Monitor
نظر شما :