آسوده بخوابید
ما همه در مورد ایران شنیدهایم. اما به تازگی متوجه شدهام که امروز بیش از گذشته نگران مساله ایران و برنامه هستهای این کشور هستیم. نمیخواهم بگویم که این مساله به هیچ وجه ترسناک نیست اما شدت ماجرا هم در حدی نیست که بخواهد خواب شبانه را از چشمانمان دور کند.
رهبری در ایران
به نظر میرسد که محمود احمدینژاد دیدگاه دیگری نسبت به جهان داشته باشد که حتی این دیدگاه او مورد انتقاد کشورهای عربی نیز قرار میگیرد اما نگران نباشید چراکه این محمود احمدینژاد نیست که در ارتباط با برنامههای کلان سیاست خارجی تصمیم میگیرد بلکه رهبری نظام ایران یعنی آیتالله خامنهای تصمیم گیرنده اصلی است.
قدرت هستهای
امریکا از برنامه هستهای ایران با فعالسازی اولین رآکتور در ایران در سال 1967 حمایت کرد. ایران پیمان تعهد عدم گسترش سلاحهای هستهای را نیز پذیرفته است که برنامه هستهای این کشور را زیر نظارت آژانس بینالمللی انرژی هستهای قرار میدهد. این آژانس را انسانهایی تشکیل میدهند که ماههای متوالی در ارتباط با ایران و برنامه هستهای این کشور تمام ماه صحبت میکنند.
اورانیوم نیز مسالهای است که به پرونده هستهای ایران ارتباط دارد. این ماده که هم برای مصارف غیر نظامی و هم برای مصارف نظامی کاربرد دارد در حال حاضر در تاسیات هستهای ایران یافت میشود. در ایران اورانیوم با درصد غنای پایینتر از 20 درصد از است که واقعا تنها برای اهداف غیر نظامی مورد استفاده قرار میگیرد و ایران هم مدعی است که انرژی هستهای خود را تنها برای مصارف غیر نظامی میخواهد. البته این اورانیوم غنای پایین را میتوان به اورانیوم غنی شده با درصد بالا تبدیل کرد که اگر این غنا به 85 درصد برسد میتواند در ساخت سلاح و بمبهای هستهای مورد استفاده قرار بگیرد اما برای رسیدن به این مرحله راه درازی در پیش قرار دارد که بسیار هم ساده نیست.
در حال حاضر ایران اعلام کرده است که طبق قوانین بازی را ادامه دهد. تاسیساتی که در حال حاضر آنها از آن استفاه میکنند یعنی نطنز و تاسیسات تازه اعلام شده قم تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی هستهای است. البته این درحالی است که ایران 5 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای تعلیق غنی سازی را نپذیرفته سات. یکی از مشکلات اصلی با مساله برنامه هستهای ایران این است که جامعه بینالمللی نمیتواند به یک نتیجه کلی در ارتباط با برنامه هستهای ایران برسد و تشخیص دهد که ایران دقیقا برنامه خود را کی آغاز میکند و این برنامه تا چه حد قانونی است.
در واقع این بریتانیاست که با سازمان ملل و رئیس آن مخالف است. با توجه به اطلاعات بریتانیا، ایران برنامه هستهای خود را حداقل 4 سال پیش آغاز کرده است اما این درحالی است که محمد البرادعی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی هستهای اعلام کرده است که هیچ شاهدی برای این ادعای بریتانیاییها وجود ندارد. در چنین مرحلهای، این کاملا مشخص است که ایران دارای رآکتورهای هستهای است. اما سوال این است که ایران در ارتباط با ادعای خود مبنی بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود چقدر با جامعه بینالمللی روراست است.
امریکا- ایران
اکنون سوال اصلی این نیست که چرا ایران سلاح میخواهد بلکه سوال این است که چرا ایران سلاح هستهای نمیخواهد. امریکا، روسیه و اسرائیل دارای سلاح هستهای هستند. ماجرای همان جنگ سرد قدیمی است. موقعیت بدین گونه است که اگر تو سلاحهایت را به سوی من نشانه رفتهای من هم سلاحهایم را به سوی تو نشانه میروم. اما تفاوتی که در این شرایط وجود دارد این است که ما نمیدانیم ایران این سلاحها را در اختیار دارد و یا اینکه توانایی ساخت آنها را دارد یا خیر.
به همین دلیل است که این ماجرا کاملا به ما بستگی دارد. امریکا و سایر کشورهای قدرتمند جهان باید ایران را متقاعد کنند که از انرژی هستهای به دور باشد، اما این مساله را نیز نباید فراموش کنند که با راهکارهای منفی پاسخی دریافت نخواهند کرد. بنابراین به نظر میرسد که بهترین راه حل همان مذاکره و گفتوگو با ایران است. با پذیرش ایران به عنوان کشوری که دارای دیدگاههای قانونی است امریکاییها هم میتوانند در مواردی مورد انتقاد قرار بگیرند.
دومین مساله بسیار مهم این است که امریکا میداند که یکی از بهترین راهکارها برای مقابله با بمب هستهای ایران این است که خود از شر بمبهای هستهای خود خلاص شود. باراک اوباما، رئیسجمهور امریکا و دیمتری مدودف، رئیسجمهور روسیه با یکدیگر توافق کردند که 33 درصد از حجم زرادخانههای هستهای خود را کاهش دهند که این گامی در مسیر درست است اما کافی نیست. چرا در چنین شرایطی ایران نباید سلاح هستهای بخواهد؟ ایران تنها در شرایطی سلاح هستهای نمیخواهد که امریکا هم سلاح هستهای نداشته باشد.
پیشرفت
ایران در حال حاضر پذیرفته است که با وجود اختلاف نظرهای فراوان با کشورهای امریکا ،بریتانیا و فرانسه مذاکره کند. پیش از این ایران از مذاکره بر سر موضوع هستهای خود سرباز میزد. این اولین بار است که در 30 سال گذشته امریکا مذاکرهای واقعی بر سر موضوعات مختلف را با ایران انجام میدهد بنابراین میتوانیم این را نشانهای از پیشرفت بدانیم.
شاید اگر ما لحن صدای خود را در ارتباط با ایران تغییر دهیم میبینیم که ایران به اندازهای هم که فکر میکنیم ترسناک نیست. درست است درحال حاضر آنها توانایی بازی کردن با اورانیوم را دارند که البته این مساله چندان هم خوشایند جهان نیست، اما مسلما از اینکه روسیه هزاران هزار سلاح هستهای خود را در طی جنگ سرد به سوی ما نشانه رفته بود بهتر است. اکنون این نوبت ماست که از خودمان نه با جنگ که با یک دیپلماسی موفق حمایت کنیم.
نظر شما :