جايزه نوبل و دور شدن امکان جنگ
کمیته نوبل روز جمعه باراک اوباما را برنده جایزه سال 2009 صلح نوبل اعلام کرد. ساعاتی پس از اعلام این خبر، او در کاخ سفید در مقابل دوربینها ظاهر شد و گفت کار او تازه آغاز شده و این جایزه را به عنوان درخواستی برای اقدامات عملی بیشتر میپذیرد. کمیته نوبل تلاشهای آقای اوباما برای تقویت موضع نهادهای بین المللی و ترغیب به خلع سلاح هستهای را نیز مورد تاکید قرار داد.
کمیته نروژی نوبل در هنگام اعلام نام برنده جایزه صلح نوبل در بیانیهای عنوان کرد"بسیار به ندرت کسی به اندازه آقای اوباما توجه جهانیان را به خود جلب کرده است و در مردم خود امید به آینده ایجاد نموده است. دیپلماسی او بر این اساس بنا شده که رهبران جهان، باید مردم را بر اساس ارزشها و عقایدی که اکثریت مردم جهان به آن اعتقاد دارند هدایت کنند."
اوباما نوزدهمین امریکایی برنده جایزه صلح نوبل است. از ايران نيز تاکنون شيرين عبادی توانسته است اين جايزه را به خود اختصاص دهد.
غالبا بعد از اهدای جوایز نوبل این پرسش مطرح میشود که گیرنده جایزه دارای چه ویژگیهایی بوده است و جایزه مربوطه از چه معیارهایی بهره میبرده است؟ حالا میتوان پرسید آیا اوباما در مدت یک سال گذشته توانسته است صلح را حتی برای عدهای معدود به ارمغان بیاورد یا قدمی در این راه بردارد؟
به طور حتم دلیل اعطای جایزه صلح نوبل به باراک اوباما متوجه وعدهها و فعالیتهای آتی او نبوده است، چراکه هیچ نهادی قادر به پیش داوری درباره آینده و افعال رخ نداده یک فرد نیست و اوباما نیز فراتر از یک شخصیت حقیقی یا حقوقی نیست. اما اشتباهی که پس از اعلام خبر اعطای جایزه صلح نوبل به آقای اوباما در برخی رسانهها رایج شد این بود که تصور میکنند این جایزه را به دلیل فعالیتهای ایشان در دوران ریاست جمهوری به وی اعطا کردهاند در حالی که کمیته صلح نوبل از زمان اعطای جایزه، فعالیت خود را برای شناخت افراد موثر در صلح جهانی آغاز میکند تا از میان آنها یک نفر به عنوان برنده اعلام شود.
اوباما که 9 ماه پیش رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شد، حدود 12 سال در یک نهاد غیر دولتی حقوق بشری فعالیت میکرد. بر این اساس عمده دليل انتخاب اوباما برای دریافت جایزه صلح نوبل به گذشته سیاسی او و انتخاب حوزه حقوق بشر برای فعالیتهایش برمیگردد و بخش کمی از این انتخاب به دوران ریاست جمهوری او مربوط میشود. اما علت دیگر، شعار تغییری است که اوباما در دوران رقابتهای انتخاباتی خود مطرح کرد و با آغاز ریاست جمهوری خود تغییر را اجرایی کرد و نخستین اقدام در اجرایی ساختن این تغییر را هم در صدور دستور بسته شدن زندان گوانتانامو شاهد بودیم.
بسياری از تحليلگران، تاکيد اوباما بر گسترش ديپلماسی و گفتوگو، تنشزدايی در سطح جهانی، پيش راندن اعراب و اسرائيل برای مذاکرات صلح و تشکيل دو دولت مستقل در کنار هم، طرح مذاکره با کره شمالی و گشودن باب مراوده با ايران و ارسال سيگنالهای پی در پی مثبت به ايران را از مهمترين عوامل توجه کميته صلح نوبل برای اعطای اين جايزه به اوباما دانستهاند.
شاید غیر منصفانه نباشد اگر بگوییم صالح خواندن و صلحطلب شمردن اوباما، بیش از هر عامل دیگری منوط به این بوده است که او قطار بی ترمز و از ریل خارج شده امریکا را مجددا به خط بازگرداند و مانع رسوخ ادبیات جنگ به آکادمی ادبیات کاخ سفید شد.
به عقيده برخی تحليلگران مسائل ديپلماتيک، این جایزه برای اوباما شخصیت جدیدی تعریف میکند؛ بر اساس این شخصیت وی باید خود را در قالب یک برنده صلح نوبل با تکیه بر اختیارات و قدرت و نفوذ خود به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا ببیند. بسیاری از برندگان جایزه صلح نوبل دایره اختیارات محدودی داشته و تنها با کسب این جایزه از موقعیت ویژهای برخودار شدهاند اما اوباما اکنون موقعیت بسیار فوقالعادهای دارد.
اوباما از همان اولين ميتينگهای انتخاباتی خود با اصرار تاکيد کرد جنگ عراق را پايان خواهد داد و نيروهای امريکايی را از اين کشور فرا خواهد خواند. او از همان ابتدا تاکيد کرده بود خواستار مذاکرات بدون واسطه، بدون پيش شرط و مستقيم با ايران است و قطع روابط 30 ساله با ايران را کنار خواهد گذاشت.
هر چند وی در طی مدتی که رياست جمهوری امريکا را بر عهده داشته پی درپی پيامهای مثبتی برای ايرانيان فرستاده و حتی در پيام خود به مناسبت عيد نوروز برای اولين بار به صورت شکسته جمله "عيد شما مبارک" را تکرار کرد، با اين حال ديپلماسی او در ارتباط با ايران بعد از انتخابات ايران با چالشهای جدی مواجه شد. اما رئيس جمهور برنده جايزه صلح نوبل به زودی بايد برای اعزام حدود 40 هزار سرباز به افغانستان تصميم نهايی را اتخاذ کند.
به نظر میرسد جایزه صلح نوبل در سال 2009 صرف نظر از این که برنده آن لیاقت دریافت آن را داشته و یا خیر، موجب شود که اوباما در شرايط جديد و ويژهای قرار گيرد. اوباما با دريافت اين جايزه و بنا به تعريفی که وجود دارد، نمیتواند اقداماتی انجام دهد که دست او روی ماشه اسلحه یا بمب باشد. در حقيقت جایزه صلح نوبل وضعیت اوباما را بسیار استثنایی کرد. شرايط عراق و افغانستان و نوع مواجهه امريکا با مسائل مربوط به اين کشورها از اين پس بايد مسير ويژهای را طی کند و اقدامات و تصميمات امريکا در اين خصوص بيشتر مورد تجزيه و تحليل قرار خواهد گرفت.
نظر شما :