پنج مهر 1320، پایان دوران دیکتاتوری 20 ساله
روز پنجم مهرماه 1320 وقتی رضا شاه از اسکلة بندرعباس قدم به کشتی "بندرا" که متعلق به کمپانی "بریتیش ایندیا اسمیر نویگیشن" و مخصوص حمل بستهها و نامههای پستی بود گذاشت، هرگز به فکرش خطور نمیکرد که روزی مجبور به استعفا از سلطنت شود و از ایران رانده شود.
33 روز برمیگردیم به عقب؛ سحرگاه دوشنبه سوم شهریور ماه 1320 نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی و انگلیس بدون دادن اولیتماتوم از شمال، غرب و جنوب کشور به ایران حمله کردند. در این حال با توجه به اینکه ایران در بدو شروع جنگ جهانی اعلام بی طرفی کرده بود، ارتشی که رضا شاه دلبستگی شدیدی به آن داشت با اندک مقاومتی، عقبنشینی کرد.
علی منصور نخست وزیر، خبر حملة انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی را به رضا شاه میدهد. رضا شاه متوحش میشود. بنابراین روز چهارم شهریور در جلسة هیئت وزیران که در کاخ سعدآباد تشکیل می شود خطاب به نخست وزیر و وزیران می گوید: "من دیشب و امروز، موضوع حمله به ایران را تجزیه و تحلیل کردم، به این نتیجه رسیدم که بهترین راه این است که من از سلطنت کنارهگیری کنم. زیرا آنچه دیروز در ملاقات دو سفیر [اسمیرنوف و بولارد] دستگیرم شد و پاسخهایی که به من دادند، به هیچ وجه جوابگوی سؤالات من نبود. به اعتقاد من راه دیگری باقی نمانده است."
اگر قبل از سوم شهریور کسی کنارهگیری از سلطنت را به اندیشهاش راه میداد و رضا شاه متوجه میشد، عاقبت شومی در انتظارش بود. (رضا شاه به سبب وحشتی که از روسها داشت، خودش کنارهگیری از سلطنت را اعلام کرد)
روز پنجم شهریور علی منصور به کاخ سعدآباد رفت و پیشنهاد کرد: اکنون که کشور در وضعیتی مخاطره آمیز به سر میبرد، بهتر است من استعفا کنم و اعلیحضرت شخص دیگری را به این کار بگمارند. رضا شاه موافقت کرد. همان روز عصر جلسة هیئت وزیران بدون حضور نخست وزیر در حضور رضا شاه تشکیل شد. شاه از استعفای علی منصور خبر داد و مجید آهی وزیر دادگستری پیشنهاد کرد که اعلیحضرت محمد علی فروغی را انتخاب کنند. (لازم به یادآوری است که فروغی از تاریخ 10/9/1314 به واسطة واقعة مسجد گوهرشاد و شفاعت دامادش اسدی که برایش حکم اعدام صادر شده بود، از نخست وزیری عزل و مغضوب و از تمام کارهای سیاسی برکنار شد)
رضا شاه به این پیشنهاد روی خوش نشان نمیدهد و "پیری و علیلی" فروغی را عنوان میکند. مجید آهی در جواب میگوید: فروغی حکیم و فهیم است و هم در میان ملت و هم در مجامع سیاسی خارجی از وجاهت خاصی برخوردار است. سرانجام رضا شاه قبول میکند و دستور احضار او را میدهد.
فروغی شبانه به کاخ سعدآباد میرود و پس از گفتگو با رضا شاه، پست نخست وزیری را قبول میکند. همان شب در جلسة هیئت وزیران تصمیم گرفته شد اعلان ترک مخاصمه داده شود و ابتدا به وزارتخانههای اتحاد جماهیر شوروی و انگلیس و سپس به سایر وزارتخانهها ارسال شود.
صبح روز ششم شهریور فروغی پس از ملاقات کوتاهی با سفیر کبیر شوروی و وزیر مختار انگلیس در منزلش به مجلس میرود. مجلس به اتفاق آرا به فروغی رأی اعتماد میدهد.
وحشت رضا شاه از نزدیک شدن روسها به تهران هر لحظه زیادتر میشد. در صورتی که سفرای هر دو کشور به رضا شاه گفته بودند که نیروهای نظامی آنها به تهران نخواهد آمد. اما رضا شاه به حرف آنها اعتماد نداشت و قصد انتقال پایتخت از تهران به اصفهان کرد. فروغی رضا شاه را از این کار منع میکند. رضا شاه قبول میکند.
تهران منظرهای تأسف بار پیدا کرده بود. هزاران سرباز گرسنه، بدون پوشاک مناسب، پیاده رهسپار روستاهایشان بودند. هشتم شهریور تعدادی از امرای ارتش به کاخ سعدآباد میروند. رضا شاه همه را بیشرف و خائن خطاب میکند و سرتیپ ریاضی و سرلشگر نخجوان را مضروب میسازد و دستور میدهد که زندانی شوند.
دهم شهریور روس و انگلیس برخلاف تعهدشان مبنی بر عدم اشغال تهران اعلام میکنند روز 26 شهریور وارد تهران میشوند. [این خبر باعث میشود رضا شاه فروغی را احضار و عزم خود را مبنی بر استعفا از سلطنت اعلام کند.]
فروغی متن استعفانامة رضا شاه را نوشت. رضا شاه آن را امضا کرد. روز بیست پنجم شهریور همزمان با ورود فروغی به مجلس و اعدام استعفای رضاشاه از سلطنت، رضاشاه به اتفاق تعدادی از اعضای خانوادهاش به اصفهان عزیمت میکند. در اصفهان تمام اموال منقول و غیر منقول خود را در مقابل یک سر نبات به محمدرضا پهلوی "هبه"میکند. (موجودی رضا شاه در حسابهای بانکی 680 میلیون ریال و تعداد املاک او متجاوز از پنج هزار و دویست رقبه بود)
رضا شاه از اصفهان به یزد و سپس کرمان میرود و پس از اقامت کوتاهی روانة بندرعباس میشود. [دولتین انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی شرط پذیرفتن گفتگو با ایران را خروج (تبعید) رضا شاه اعلام کرده بودند]
رضا شاه با تعدادی از اعضای خانوادهاش با کشتی "بندرا" (که در بالا گفته شد) به بمبئی و سپس به جزیرة موریس میرود. در ششم فروردین 1321 از جزیرة موریس به دوربان و در خرداد همان سال به ژوهانسبورگ منتقل می شود.
او سرانجام در صبح چهارشنبه چهارم مرداد 1323 درگذشت.
نظر شما :