شعارهای ضد روس واکنشی به سمپاتی روسیه با دولت احمدی نژاد
دیپلماسی ایرانی: نگرش ضد روس بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری از جایی شروع شد که برخی محافل خبری از دست داشتن روسیه در پشت پرده مسائل انتخابات، مهندسی آرا و سپس برخورد با معترضان خبر دادند.
مهدی کروبی نیز در واکنش های آغازین خود نسبت به نتیجه انتخابات، ضمن دفاع از معترضانی که به وابستگی غرب متهم شده بودند، نسبت به دخالت همسایه شمالی در جریان انتخابات و حوادث پس از آن ابراز تاسف کرد.
اگر در همان روزهای داغ تابستان، اتهامات غیر مستندی مبنی بر وابستگی جنبش اعتراضی ایران به مکاتب غربی و یا دست داشتن دستگاه های جاسوسی در راه اندازی اعتراضات خیابانی از سوی رسانه های اصولگرا و محافل دولتی تبلیغ می شد، همزمان موج ضد روس هم در بخشی از جامعه فراگیر شد که در این باره نیز بدون در دست بودن شواهد و مستندات، بخش دیگری از اتفاقات ایران به یک عامل بیرونی منگنه می شد.
این چنین بود که بخش اعظم رخدادهای سه ماه گذشته متصل به عوامل بیرونی خوانده شد؛ در حالی که هم اصلاح طلبان خود را از وابستگی به جریان های غربی بری می دانستند و هم محافظه کاران روابط پشت پرده با روس ها را تکذیب می کردند.
البته یکی از عواملی که در ایجاد این ذهنیت های اجتماعی موثر واقع شد، موضع گیری های دو طرف بیرونی بود که خواه ناخواه بر تصورات پدید آمده دامن می زد. از یکسو شبکه های فارسی زبان وابسته به امریکا و انگلیس و رسانه های مستقل خارجی به استقبال از اعتراضات رفتند و پوشش خبری وسیعی از وقایع ایران ارائه دادند و از سوی دیگر برخی کارشناسان و مقام های روس با ارائه تحلیل های خود کوشیدند جنبش اصلاح طلبی ایران را نسخه ای دیگر از کودتاهای رنگین امریکایی در منطقه همجوار خود بنامند و به دلیل ترس از وقوع حوادثی نظیر انقلاب های اوکراین و گرجستان و...، از لزوم سرکوب جنبش مردمی ایران سخن بگویند.
پشتیبانی های زبانی دولت روسیه از هسته ای شدن ایران که البته با سیاست های یک بام و دو هوا و منفعت طلبانه ای همراه بوده، با تبریک زودهنگام دیمیتری مدودف به محمود احمدی نژاد تصور دخالت های احتمالی روسیه را در امور ایران تقویت کرد و شعار "مرگ بر روسیه" را وارد ادبیات راهپیمایی های ایران کرد.
زمانی که راهپیمایی های انقلابی و مراسم های مذهبی و نمازهای جمعه تهران منقوش به رنگ سبز شد، شعارها نیز به تبع جنس و آرمان راهپیماکنندگان معنا و مفهومی تازه به خود گرفت.
روز قدس که از قدیمی ترین و ایدئولوژیک ترین تظاهرات تاریخ 30 ساله جمهوری اسلامی است، چون نماز جمعه 26 تیر و لیالی قدر از تغییر محتوا مصون نماند و هویتش را از شرکت کنندگان و آمال آنها گرفت. شعارهای غالب طیف سنتی تظاهرکنندگان، همان شعارهای رایج در 30 سال گذشته چون مرگ بر امریکا و مرگ بر اسراییل بود با این تفاوت که این بار در پاسخ به جبهه مقابل شعارهای مرگ بر منافق و مرگ بر ... (برخی اشخاص درون نظام) را هم فریاد می زدند. در مقابل، تازه واردهایی که به قول خودشان "قدس اولی" محسوب می شدند و هدفی دیگر را از حضور در راهپیمایی آن روز پی می گرفتند، در پاسخ به خواسته بلندگوهای رسمی برای سر دادن مرگ بر امریکا و اسراییل، شعارهای مرگ بر روسیه و مرگ بر چین را جایگزین کردند.
در حالی که سر دادن شعارهایی چون "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران"، "ایران شده فلسطین..." و... از سوی مخالفان دولت، گویای انتقاد آنها از سیاست های خاورمیانه ای حاکمانشان بود، بکار بردن شعار "مرگ بر روسیه" ارتباطی با روز قدس نداشت و از همان بدبینی های سابق سرچشمه می گرفت.
حجم استفاده از این شعار ضد روس در جریان راهپیمایی روز قدس نسبت به سایر تجمعاتی که در آنها از این عبارت استفاده می شد، بسیار بیشتر و کوبنده تر بود. حتی بخشی از راهپیمایان تهرانی در کنار بوستان لاله پرچم روسیه را در میان فریادهای ضد روس خود بالا بردند و طبق آیینی که همواره برای پرچم های انگلیس و امریکا در ایران به اجرا درمی آید، به آتش کشیدند تا بگویند مرگ بر روسیه را به مرگ بر سایر دولت ها ترجیح می دهند.
این اقدام نمادین برای دولت چندان ارزان و بی هزینه تمام نخواهد شد. شاید بعد از زدن سکه ریاست جمهوری به نام محمود احمدی نژاد این تصور به هیچ ذهنی راه نیافته بود که ممکن است اعتراضات سیاسی داخلی گریبان سیاست خارجی نظام را هم بگیرد و تصویری دیگرگون از سیمای ایدئولوژیک روزی چون قدس به جهان مخابره کند.
یکی دو روز دیگر احمدی نژاد در نیویورک در میان سران کشورهای جهان خواهد بود. حالا او را به عنوان رییس جمهوری می شناسند که مواضعش لزوما مواضع کل جامعه ایران نیست و به دلیل مخالفت های داخلی با پارازیت هایی در مناسبات خارجی مواجه شده است.
سمپاتی روسیه با دولت احمدی نژاد موجب شده است تا نفرت از سیاستمداران این کشور جایگزین تنفرهای انقلابی نزد بخش معترض جامعه ایران شود. شاید اگر اصلاح طلبان پیروز انتخابات دهم معرفی می شدند و روابط با روسیه هم چون امروز پررنگ و توهم زا می نمود، حامیان محافظه کاران به این شدت و حدت به طرح شعارهای ضد روس نمی پرداختند و روز قدس را با همان شعارهای گذشته برگزار می کردند.
نظر شما :