انتخاب دکتر عبدالله همراه با نافرمانى پشتونها
انتخابات در افغانستان را چگونه ارزيابى مىکنيد؟
قبل از تحولات جديد با يک دولت ورشکسته روبهرو بوديم و بعد از آن گروهى قدرت را در دست گرفت که جريانی افراطى و تماميتخواه بود. بعد از تحولات 11سپتامبر در سال 2001 که منجر به دخالت آمريکا در افغانستان شد، بر اساس مصوبات اجلاس بن، يک فرايند دموکراتيک براى آن طراحى و در افغانستان اجرا شد. اين فرآيند براساس شرايط فعلى جامعه داخلى افغانستان خيلى خوب نشان داده مىشود.
بنابراين از منظر دموکراسى افغانستان داراى يک کانون اساسى است که تمامى مظاهر دموکراتيک در آن متجلى است، منتها هميشه در کشورهاى جهان سوم اجراى قوانين با واقعيتهايى که اتفاق مىافتاد متفاوت است. اين روندى که در افغانستان شکل گرفته است على رغم تمام اين فراز و نشيبهايى که در پيش دارد يک روند روبه جلو از منظر دموکراسى است.
شما فکر مىکنيد احتمال پيروزى چه کسى در اين انتخابات بیشتر است؟
معمولا اين پيشبينىها دشوار است، رقابت اصلى بين حامد کرزاى و دکتر عبدالله است . معتقدم که اقتضاى شرايط ايجاب مِىکند که آقاى کرزاى قدرت را در دست بگيرد و به عبارتى ديگر روى کار آمدن کرزاى براى افغانستان سودمندتر از دکتر عبدالله خواهد بود.
چه ويژگىهايى کرزاى دارد که براى افغانستان مىتواند سودمندتر باشد؟
به اين دليل که افغانستان داراى يک جامعه سنتى است و در چهارچوب اين تفکرات سنتى معمولا افغانستان را يک کشور پشتون مىبينند و حداقل معتقد هستند که نفر اول کشور بايد پشتون باشد. بنابراين اگر فردى غير پشتون قدرت را در افغانستان در دست بگيرد ممکن است به نافرمانى پشتونها منجر شود، اين امر شرايط امنيتى افغانستان را دشوارتر خواهد کرد.
به نظر شما اين انتخابات و تحولات بعدی افغانستان چه تاثيرى روى ايران خواهد داشت؟
به طور قطع تاثير خواهد داشت؛ هر چه محيط پيرامونى ما باثباتتر باشد امنيت ملى ما هم تضمين شدهتر است. بنابراين اين انتخابات به هر ميزانى که به ثبات در افغانستان کمک کند بدون ترديد، این ثبات به ثبات و امنينت مرزهاى شرقى ايران هم کمک خواهد کرد.
چه تاثيرى بر شرايط کنونى پاکستان دارد؟
به هر حال پروژهاى که تحت عنوان مبارزه با طالبان است بخشى از آن مربوط به پاکستان و بخشى مربوط به افغانستان است. اين دو کشور در جنگ و کارزار عليه طالبان درگير هستند. اگر افغانستان با ثبات شود و يک دولت مقتدر در اين کشور روى کار بيايد، بدون ترديد اعمال فشار بيشترى از ناحيه شمال بر طالبان خواهد بود و پاکستان از جنوب افغانستان و نيروهاى ناتو از شمال قابليت بيشترى براى محدود کردن و آسيبپذيرتر کردن طالبان خواهد داشت.
دو مساله مواد مخدر و ديگرى نا آرامىها باعث بىثباتى در افغانستان شده است، دولت بعدى افغانها چه رويکردى در قبال اين دو مشکل خواهد داشت؟
در ارتباط با ثبات و مواد مخدر، دولت افغانستان فقط يکى از نيروهايى است که مىتواند بر کاهش اين روند تاثير بگذارد، ساير بازيگران منطقهاى و بينالمللى بايد در اين کميته دخيل شوند.
بحث مواد مخدر در افغانستان يک معضل جهانى است که متعلق به خاص جامعه افغانستان نيست. اتفاقا تنها نيرويى که مىتواند تاثيرگذارى کمترى داشته باشد دولت افغانستان است.
دولت افغانستان بايد به لحاظ مالى تقويت شود، بازسازى افغانستان انجام شود و کشت جايگزين صورت گيرد تا کشاورز و دهقان افغانى ساير کشتها را بر مواد مخدر ترجيح دهد. بنابراين بحث مواد مخدر در افغانستان يک پديده سادهاى نيست که يک شبه بتوان آن را حل کرد يا با برگزارى انتخابات آن را حل کرد. اين بحث نيازمند عزم راسخ بينالملى است.
نظر شما :