مسکو به احمدى نژاد تکيه نکند تا فرياد مرگ بر روسيه را نشنود
غیبت نمایندگان مجلس از مراسم تحلیف احمدی نژاد در روز چهارشنبه 14 مرداد، سوژه تحلیلی برخی روزنامهها شده است. غیبتی که به دلیل اعتراض روند انتخابات انجام شد و بسیاری آن را به رفتار دولت در اتفاقات پس از انتخابات نیز مرتبط میدانند. از جمله این تحلیلگران روزنامههای روسی هستند. از جمله
روزنامه نیز اویسیمایا گازیتا که بخش سرمقاله خود را در روز شنبه 8 اوت به همین موضوع اختصاص داده و خبرگزاری نووستی هم آن را منتشر کرده است. در این سرمقاله آمده است، در مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد رئیس جمهور منتخب ایران، 240 نفر از 290 نماینده مجلس حضور داشتند.
در سالن مجلس از میرحسین موسوی رهبر مخالفان دولت ایران و علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خبری نبود. افرادی که مراسم تحلیف او را تحریم کردند تا بیش از پیش اختلاف احمدی نژاد با چهرههای مخالف ولی شاخص نظام ایران مشخص شود.
به نوشته این روزنامه، در بین قدرت های جهانی نیز در درک اوضاع داخلی در ایران وحدت نظر وجود ندارد. مقامهای امریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایتالیا تصمیم گرفتند که به احمدی نژاد پیروزی در انتخابات راتبریک نگویند اما با این حال برخی از اعضای اتحادیه اروپا از برخورد چکشی با ایران ناخرسندند.
خود احمدی نژاد دوره دوم چهارساله ریاست جمهوری خود را به عنوان آغاز تغییراتی بزرگ برای کشور توصیف کرده است. گرچه برخی کارشناسان انتظار چرخشی شدید و جدی در رویکرد احمدی نژاد را ندارند.
الکسی ارباتوف کارشناس انستیتو اقتصاد جهانی و روابط بین الملل آکادمی علوم روسیه در این باره میگوید، محبوبیت احمدی نژاد پایین آمده و سیاست وی کشور را به بن بست کشانده است. اما او خط مشی خود را تغییر نمی دهد، به ویژه که پشت سر خود نیروهای توانمندی را میبیند که در حمایت از او ایستادهاند.
اما با این حال الکسی ارباتوف غیر ممکن نمی داند که نیروهای میانه رو که سعی دارند سیاستهای کنونی تهران را تغییر دهند، بخواهند احمدی نژاد را عقب بزنند.
در ادامه این سرمقاله آمده است، برای مسکو شاید بهتر باشد بدون اینکه منتظر چنین اتفاقی باشد، سیاست خود را تصحیح کند. چرا که به نظر می رسد تصور این که ایران قدرتی منطقه ای است و روسیه می تواند از آن به عنوان برگ برنده در روابط با غرب استفاده کند، اشتباه باشد! در حقیقت این طور از آب درآمد که ایران از روسیه استفاده می کند تا بین گروه 1+5 که سعی دارد به طور مسالمت آمیز نگرانی های جامعه جهانی در رابطه با راستای برنامه هسته ای ایران را برطرف کند، شکاف ایجاد کند.
تصحیح سیاست مسکو بدین معنا نیست که باید روابط با ایران را قطع کند، چرا که ایران باید به عنوان یک شریک مهم باقی بماند. طبق اطلاعات رسمی، از سال 2000 در مبادلات تجاری روسیه و ایران گرایش صعودی دیده می شود و حجم معاملات بیش از پنج برابر شده است.
هرچند رقم مبادلات تجاری در سال گذشته با نسبتی نزولی به 7/3 میلیارد دلار رسیده، اما مشخص است که در توسعه روابط با ایران چندین موسسه بزرگ روسی که قراردادهایی با ایران دارند، منفعت میبرند از جمله موسسه دولتی صادرات دفاعی روس ابارون اکسپورت، اپراتور تلفن همراه مگافون، کارخانه ساخت خودروهای سنگین کاماز، شرکتهای هواپیماسازی، موسسه اتمی اتم استروی اکسپورت و گازپروم.
نویسنده این مقاله در ادامه چنین ارزیابی میکند که بهتر است سیاستی مستمر و اصولیتر از سوی مسکو در رابطه با ایران در چارچوب حل مسائل استراتژیک روسیه گنجانه شود، از جمله ممانعت از گسترش سلاح هستهای و همزمان منتفی ساختن امکان توسل به زور علیه ایران.
روزنامه نیزاویسیمایا گازیتا در انتها به دولت روسیه توصیه میکند که نباید در امور داخلی ایران دخالت کند، اما تکیه بر روابط شخصی با احمدی نژاد نیز نتیجه نمی دهد. شاید توسعه تماس با نیروهایی که بیشتر میانه رو هستند و تقویت فشار بین المللی بر تهران، بیشتر به نفع مردم ایران و روسیه باشد. رویدادهای اخیر ایران زمانی که مخالفین احمدی نژاد فریاد "مرگ بر روسیه" سر می دادند، نشان می دهد که در بین بخش قابل توجهی از مردم ایران نقش مسکو به عنوان متحد دولت احمدی نژاد چندان مورد قبول قرار نگرفته است.
نظر شما :