سکوت پر رمز و راز حوزه نجف در برابر تحولات اخير ايران

۰۳ مرداد ۱۳۸۸ | ۱۹:۰۲ کد : ۵۱۹۱ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
چرا حوزه نجف در برابر تحولات اخیر ایران سکوت اختیار کرده؟
سکوت پر رمز و راز حوزه نجف در برابر تحولات اخير ايران

 

انتخابات ریاست جمهوری ایران باعث شده، روابط حوزه و سیاست بیش از گذشته مطرح شود. در ایران مراجع قم رسما نسبت به تحولات پس از انتخابات موضع گرفتند و با صدور بیانیه‌های متفاوت له یا علیه جریان پس از انتخابات موضعگیری کردند. بیانیه‌هایی که از سوی مراجع عظام چون صانعی، نوری همدانی، سبحانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، بیات زنجانی، منتظری، اردبیلی و غیره صادر می‌شدند با وجود این که در برخی مواقع خلاف مواضع یکدیگر بودند اما نشان داد که مراجع، علما و اهالی حوزه فارغ از جهت‌گیری سیاسی شان نسبت به تحولات سیاسی کشور بی‌اعتنا نیستند و در جایی که لازم می‌دانند دخالت می‌کنند.

در این میان حوزه نجف همچنان سکوت اختیار کرده است. بسیاری توقع داشتند که مراجع عالی نجف که اکنون به چهار مراجع اصلی مشهور هستند، بیانیه دهند و نسبت به وقایع ایران به خصوص پس از انتخابات بی‌تفاوت نباشند. بنا به اطلاعاتی که سایت دیپلماسی ایرانی در این زمینه کسب کرده فشار به دفتر مراجع نجف بسیار زیاد است اما مراجع شیعه ترجیح می‌دهند در برابر این فشارها سکوت اختیار کنند.

حتی شایع بود زمانی که آقای هاشمی رفسنجانی در هفته نخست پس از انتخابات در قم به سر می‌برد، با نماینده تام الاختیار آقای سیستانی در قم نزدیک به دو ساعت و نیم دیدار داشت و تلاش می‌کرد آقای سیستانی را وارد مسائل انتخاباتی ایران کند. از مشروح آن دیدار چیزی به بیرون درز نکرده اما از قراین و سکوتی که دفتر آقای سیستانی از آن موقع تا کنون اتخاذ کرده، نشان می‌دهد که ایشان و اطرافیان شان تمایلی ندارند در مسائل مربوط به ایران وارد عمل شوند. به ویژه این که در ایران نیز به هر صورت روحانیت جایگاه عالی دارد و ممکن است هر گونه دخالت و موضع‌گیری حساب نشده‌ای به موقعیت و جایگاه روحانیت ضربه وارد کند. به خصوص این که در وهله کنونی نمی‌توان عواقب هرگونه موضع‌گیری یا ورود و خروج به تحولات کنونی کشور را پیش‌بینی کرد.

از دفاتر دیگر مراجع نیز بر اساس اطلاعاتی که ما به دست آورده ایم خبر می‌رسد که آنان نیز چندان از اوضاع کنونی جامعه ایران به ویژه پس از اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری خشنود نیستند و از آن بیم دارند که این موضوع در آینده هزینه‌های سنگینی در پی داشته باشد.

با این حال حوزه نجف ترجیح می‌دهد جانب احتیاط را در پیش بگیرد و با توجه به تجربه‌های تاریخی که داشته، گمان می‌کند با حفظ حس ناراحتی و نگرانی خود سکوت بهترین گزینه در زمان فعلی باشد.

در این میان روزنامه الشرق الاوسط که پیش از این نیز گزارشی تحلیلی درباره دلایل سکوت حوزه نجف نسبت به تحولات پس از انتخابات ایران تهیه کرده بود مجددا، در گزارشی مفصل‌تر از گذشته به تحلیل سکوت حوزه نجف پرداخته و در این میان به مقایسه جایگاه سیاسی حوزه نجف و حوزه قم نیز دست زده است. در شماره قبلی این روزنامه آمده بود، پسر آیت الله العظمی شیخ بشیر نجفی می‌گوید: «ما در امور داخلی همسایه عزیزمان ایران دخالت نمی‌کنیم چرا که اتفاقاتی که در آنجا این روزها می‌افتد یک موضوع داخلی است.»

اما در گزارش تازه روزنامه الشرق الاوسط، این روزنامه در مقایسه حوزه نجف با حوزه قم نوشته بود، علمای حوزه نجف معتقدند که با وجود این که نزدیک به 30 سال است که حوزه در ایران نقش مستقیم دارد و این نقش در عراق تنها 6 سال یعنی پس از سقوط صدام حسین به وجود آمده، اما شاهدیم که رابطه بین دین و دولت در عراق قوی‌تر از ایران است.

شیخ غیث شبر یکی از علمای نجف و یکی از کسانی که یکی از موسسات آیت الله العظمی سیستانی را اداره می‌کند در این باره می‌گوید: «به نظر می‌رسد نفوذ معنوی روحانیت در عراق امروز قوی تر از آن چیزی است که در ایران شاهدیم. یعنی این که نفوذ مرجعیت در عرصه حکومتی و اجتماعی نسبت به ایران بسیار بیشتر است.»

اما با این وجود همه معتقدند میزان حضور و نفوذ مرجعیت و روحانیت و به طور کل دین و متولیان آن در امور سیاسی کشور چه در ایران و چه در عراق در کل خاورمیانه بی‌بدیل است و ما کشوری را در منطقه سراغ نداریم که دین این چنین در امور سیاسی و حکومتی کشور نفوذ داشته باشد و نقش‌آفرینی کند.   

اما روزنامه الشرق الاوسط پس از ارائه این تحلیل می‌نویسد نوع حکومت در ایران و عراق با یکدیگر تفاوت فاحش دارند. در ایران ولایت فقیه که امام خمینی (ره) برای نخستین بار آن را مطرح کردند، در قانون اساسی کشور گنجانده شده و نقشی اساسی و محوری در تمام ارکان سیاسی کشور اعم از ایدئولوژی، اجرایی و قضایی ایفا می‌کند. در حالی که در قانون اساسی عراق نه تنها چنین چیزی نیست بلکه اصلا جایگاهی برای روحانیت و حوزه در نظر گرفته نشده است. نفوذ روحانیت در حقیقت معنوی است. این شیوه نفوذ باعث شده با وجود این که آقای سیستانی ایرانی محسوب می‌شود، مرجعیت او در عراق عام است و همه او را به عنوان رهبر معنوی خود می‌شناسند.

این شیوه رهبری باعث شده تا تصمیم‌های سیاسی و اجتماعی آنها منطبق با آرای او باشد. در حالی که در قانون اساسی هیچ بندی وجود ندارد که حکومت نظر مرجعیت را در تحولات سیاسی کشور بخواهد. این موضوع سبب می‌شود مثلا در ایران هنگامی که انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود، ولی فقیه با عنوان عالی‌ترین جایگاه سیاسی – دینی وارد عمل شود و اعمال نظر کند در حالی که در انتخابات عراق آقای سیستانی از چنان نفوذی برخوردار است که مقلدین او در سراسر عراق به نظرش تمکین می‌کنند و بدون این که نیاز به حضور و نفوذ ظاهری وی در عرصه سیاسی باشد، می‌دانند که ایشان نسبت به انتخابات چه نظری دارد. مثال‌های زیادی را می‌توان آورد که نشان می‌دهد آقای سیستانی و به تبع وی مرجعیت بدون حضور علنی در عرصه سیاسی در تمام مراحل سیاسی عراق پس از صدام حضور داشت. ایشان بدون این که حضور فیزیکی محسوسی داشته باشد تنها با حضور معنوی خود در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها چون تهیه قانون اساسی، تشکیل حکومت موقت، انتخابات و غیره تاثیر مستقیم و اثرگذار داشت.

روزنامه الشرق الاوسط در ادامه این تفاوت فاحش در نوع حکومت ایران و عراق را دلیل اصلی سکوت مرجعیت در برابر تحولات سیاسی ایران می‌داند و می‌نویسد، ثابت شده سکوت در بسیاری مواقع اثراتی به مراتب بیشتر از عمل و دخالت خواهد داشت. به هر صورت این سکوت حداقل باعث می‌شود که بهانه به دست مخالفان داخلی به خصوص سنیان که دائما شیعیان را به خط گرفتن از خارج به خصوص ایران متهم می‌کنند، ندهد و حداقل جایگاه آن را در درون حاکمیت عراق تقویت کند.

این تحلیل روزنامه الشرق الاوسط را تا حدودی می‌توان پذیرفت. چرا که شیعیان بیش از آن چیزی که فکر می‌کنیم از سوی اقلیت سنیان که از حمایت خارجی به ویژه کشورهای عربی برخوردارند، تحت فشار هستند. علاوه بر این هر گونه تضیعف جایگاه شیعه در جهان به خصوص در عراق که به قیمت ریخته شدن خون صدها تن شیعه به دست آمده باعث تضعیف کل جامعه تشیع در جهان می‌شود. به علاوه، نوع دخالت و موضع‌گیری حوزه نجف نیز مطرح است. در صورتی که آنها بخواهند موضعی موافق جریان اجتماعی ایران اتخاذ کنند هزینه‌های سنگینی متوجهشان خواهد شد و اگر بخواهند خلاف آن را نیز اتخاذ کنند رسما خود را وارد گود سیاست ایران کرده‌اند و آن گاه باید بیشتر و بیشتر وارد میدان شوند و این هم می‌تواند عواقب پیش‌بینی نشده‌ای در پیش داشته باشد. به ویژه این که در عراق، اشغالگر خارجی هنوز لانه کرده و می‌تواند از نزدیکی دو حوزه دینی سوء تعبیر کند و مشکلات بسیاری را برای ملت عراق که در نهایت به ضرر ایران و جامعه تشیع نیز خواهد بود، به وجود آورد.        

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :